چرا هنوز دانش‌آموز در مدرسه تنبیه می‌شود؟ / چرا معلم و مدیر تقابل فیزیکی را انتخاب می‌کنند؟


به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، در سال‌های اخیر، هر از گاهی خبرهایی از درگیری فیزیکی در محیط‌های آموزشی منتشر می‌شود؛ درگیری‌هایی که گاه میان دانش‌آموز و معلم، گاه میان دانش‌آموز و ناظم یا حتی مدیر مدرسه رخ می‌دهد. در این حوادث، نسبت میان «آموزگار» و «آموزنده» برهم می‌خورد و طرفین ماجرا ممکن است هر یک در جایگاه شاکی یا متهم، ضارب یا مضروب قرار گیرند.

فضای مدرسه که باید محیطی برای آموزش، تربیت و آرامش باشد، در چنین لحظاتی و پس از تنبیه دانش‌آموز در مدرسه ، به میدان تنش و خشونت بدل می‌شود؛ رخدادی که نه‌تنها دانش‌آموز آسیب‌دیده، بلکه کل جامعه آموزشی را دچار بحران می‌کند.

در تازه‌ترین مورد، ماجرای ضرب‌وشتم شدید یکی از دانش‌آموزان در قزوین توسط مدیر مدرسه، موجی از واکنش‌ها را در پی داشت. این حادثه که به گفته پدر دانش‌آموز به شکستگی بینی و پارگی پرده گوش دانش‌آموز منجر شده است، بحث‌های گسترده‌ای درباره ریشه‌های این نوع رفتارها را مطرح کرده است؛ ازجمله اینکه اساساً چرا باید مواجهه متقابل دانش‌آموز با معلم، ناظم و حتی مدیر مدرسه، به تنبیه دانش‌آموز در مدرسه و حتی خشونت و ضدوخورد فیزیکی شدید کشیده شود؟

این پرسش، فراتر از این حادثه و اتفاقاتی شبیه آن است و باید ریشه آن را به صورت عمیق‌تر در نظام تربیتی کشور جست‌وجو کرد؛ چرا هنوز تنبیه در مدارس اتفاق می‌افتد؟ رابطه معلم و دانش‌آموز چگونه از مسیر تربیت و انضباط به تقابل و تخاصم می‌رسد؟ و نقش عوامل روانی، خانوادگی و ساختاری در این میان چیست؟

برای واکاوی این موضوع، با مجید مجیدی ـ روان‌شناس و مدیر اندیشکده امید ـ گفت‌وگو کرده‌ایم تا از منظر روان‌شناختی و تربیتی، به چرایی تداوم پدیده‌ی تنبیه در مدارس و پیامدهای آن برای محیط آموزشی کشور بپردازیم.

تنبیه فقط کتک زدن نیست؛ جراحت تنبیه کلامی شاید بیشتر از زخمی‌شدن عضو باشد

تسنیم: چرا هنوز شاهد تنبیه در مدارس هستیم؟ آیا تنبیه دانش‌آموز در مدرسه به‌خاطر وقوع یک اتفاق خاص است یا اساساً نوعی مجازات محسوب می‌شود؟

در واقع، تنبیه نوعی جریمه است برای کسی که قانون‌شکنی می‌کند، رفتاری نادرست دارد یا نوعی ناهنجاری از خود بروز می‌دهد. هدف از تنبیه، کنترل رفتار فرد است، اما با روشی منفی. پس در تعریف تنبیه، دو بخش داریم: یکی ماهیت آن و دیگری هدف آن.

سؤال این است که آیا تنبیه فقط به معنی تنبیه بدنی است؟ معمولاً این برداشت در رسانه‌ها رواج دارد. در حالی که ما دو نوع تنبیه داریم: 1. تنبیه کلامی 2. تنبیه بدنی. البته برخی معتقدند تنبیه خودش هم دو شکل دارد: یکی بدنی و دیگری احساسی. در تنبیه بدنی، درد فیزیکی وارد می‌شود، اما گاهی احساسات فرد بیش از بدنش جریحه‌دار می‌شود؛ یعنی بدون اینکه بدن آسیب ببیند، روان و احساسات او آسیب می‌بیند. ما معمولاً به این بُعد از موضوع توجه کافی نداریم.

در رسانه‌ها معمولاً وقتی از تنبیه صحبت می‌شود، مثال‌هایی مثل «یک معلم دانش‌آموزی را زده و باعث نقص عضو شده» مطرح می‌شود. اما کسی از آسیب‌های احساسی و روانی دانش‌آموز سخن نمی‌گوید، چون آن آسیب‌ها قابل اندازه‌گیری یا نمایش تصویری نیستند. برای فهمیدن آن باید با خود فرد گفت‌وگو کرد. این مقدمه‌ای بود برای ورود به بحث اصلی.

حالا ببینیم نتایج تنبیه دانش‌آموز در مدرسه چیست: اول اینکه معمولاً بزرگ‌ترها با این کار می‌خواهند بر کوچک‌ترها تسلط پیدا کنند. دوم اینکه گاهی هدف، مقابله با رفتارهایی مثل زورگویی یا خشونت‌طلبی در کودکان است. اما باید توجه داشت که تنبیه فقط در فضای معلم و شاگرد اتفاق نمی‌افتد. گاهی فراتر از مدرسه هم دیده می‌شود؛ مثلاً بین اعضای خانواده. تفاوت سنی و تفاوت قدرت دو عامل اصلی‌اند که باعث می‌شوند یکی بتواند دیگری را تنبیه کند.

تسنیم: پس می‌توان گفت تنبیه، خاص نظام آموزشی نیست؟

دقیقاً. اگر دو نفر از نظر سنی و جسمی نزدیک باشند، معمولاً با هم دعوا می‌کنند، اما یکی، دیگری را تنبیه نمی‌کند. در مقابل، پدر یا مادر فرزند را تنبیه می‌کند، یا برادر بزرگ‌تر، برادر کوچک‌تر را. پس تنبیه فقط مخصوص مدرسه نیست، بلکه در روابط انسانی دیگر هم وجود دارد. افراد بزرگ‌تر یا قوی‌تر معمولاً میل به اعمال قدرت دارند و همین میل زمینه‌ی بروز تنبیه را فراهم می‌کند.

یکی از بخش‌های مهم و کمتر بررسی‌شده، تنبیه احساسی است. این نوع تنبیه با هدف تحقیر کودک یا ایجاد درد روانی انجام می‌شود تا رفتار او کنترل شود. ممکن است معلم یا والدین بگویند: «من کتکش نزدم، فقط سرش داد زدم» یا «فقط یه جمله گفتم که ناراحت شد.» اما این‌ها هم نوعی تنبیه هستند. نمونه‌هایی از تنبیه احساسی یا کلامی عبارت‌اند از: تحقیر کردن، مسخره کردن، گذاشتن اسم یا لقب تحقیرآمیز و فریاد زدن.

در گذشته، تنبیه دانش‌آموز در مدرسه بسیار رایج بود؛ اما در سال‌های اخیر فراوانی آن کمتر شده است. علت این تغییر، افزایش آگاهی والدین، معلمان و دانش‌آموزان نسبت به حقوق خود است. امروزه اگر کودکی بی‌دلیل تنبیه شود، والدین فوراً به مدرسه مراجعه و پیگیری می‌کنند. ضمن اینکه قوانین آموزش‌وپرورش هم در این زمینه سختگیرانه‌تر شده‌اند. با این حال، هنوز هم مواردی از تنبیه دیده می‌شود. یکی از دلایل اینکه این مسئله برجسته‌تر به‌نظر می‌رسد، نقش رسانه‌هاست. امروز اگر یک معلم در گوشه‌ای از کشور مرتکب خطا شود، خبر آن فوراً منتشر می‌شود و به گوش همه می‌رسد. اما در مقایسه با گذشته، قطعاً میزان تنبیه بدنی کمتر شده است.

علت اصلی بسیاری از تنبیه‌ها این است که دانش‌آموزان گاهی قواعد و استانداردهای کلاس را رعایت نمی‌کنند. البته تقریباً هیچ معلمی از تنبیه کردن لذت نمی‌برد؛ مگر در موارد بسیار نادر. هدف اغلب معلمان این است که رفتار نادرست دانش‌آموز را اصلاح کنند. اما باید پرسید: آیا راهی غیر از تنبیه برای کنترل رفتار وجود ندارد؟ این پرسشی است که باید درباره‌اش بیشتر گفت‌وگو کرد.

تسنیم: خب طبیعی است که اساساً تنبیه دانش‌آموز در مدرسه نباید جزو گزینه‌ها باشد اما خب دقیقاً جایگزین تنبیه چیست؟

مفهومی داریم به نام «انضباط». ما معمولاً وقتی می‌گوییم «نمره‌ی انضباط چنده؟» دقیقاً به همین مفهوم اشاره داریم. انضباط یعنی توانایی آموزش قوانین، دستورالعمل‌ها و شیوه‌های رفتاری به دانش‌آموزان، به‌گونه‌ای که بتوانند آن‌ها را در عمل به‌کار ببرند. به عبارتی، انضباط یعنی آموزش خویشتن‌داری، تقویت اعتمادبه‌نفس، آگاهی از رفتار خود، پذیرش مسئولیت رفتار شخصی و احترام به حقوق خود و دیگران. هدف از انضباط، شکل‌دهی رفتار کودک از طریق آموزش و تمرین مداوم است، نه از طریق اجبار یا تنبیه.

یکی از شیوه‌ها تشویق کردن است، و دیگری محروم‌سازی موقت از امتیازات. یعنی اگر دانش‌آموز رفتاری نادرست انجام داد، به‌طور موقت از امتیازی که دارد محروم می‌شود، بدون اینکه مجازات فیزیکی یا تحقیرآمیز ببیند.

برخی معلمان بدون طی کردن مسیر آموزش انضباط، سراغ تنبیه می‌روند

تسنیم: خب آیا این پروسه توسط معلم یا بقیه ارکان آموزشی به درستی انجام می‌شود که نهایتاً از دانش‌آموز انتظار رفتار منطقی و براساس نظم و انضباط داشت؟

قطعاً پیش از آنکه انتظار قطعی داشته باشیم هم، باید آموزش و تذکر داده شده باشد. با این حال، هنوز هم برخی معلمان بدون طی‌کردن این مراحل، به سراغ تنبیه می‌روند. دلیلش هم این است که اجرای شیوه‌ی انضباط نیاز به زمان، صبر و صرف انرژی دارد و بعضی‌ها این مسیر دشوار را طی نمی‌کنند.

در کنار مدرسه، خانواده نیز نقشی اساسی در شکل‌گیری رفتار دانش‌آموز دارد. کودکان، بازتاب رفتار والدین خود هستند. اگر در خانه فضای سخت‌گیرانه و خشن حاکم باشد، یا برعکس، اگر خانواده بسیار بی‌قید و بی‌قانون باشد، هر دو حالت می‌تواند در رفتار دانش‌آموز در مدرسه بازتاب پیدا کند.

بنابراین، نه همیشه خانواده‌های سخت‌گیر مسبب ناهنجاری‌اند و نه همیشه خانواده‌های آسان‌گیر. باید دید سبک فرزندپروری هر خانواده چگونه است و از چه الگوهایی پیروی می‌کند.

«اشباع دانشی» ناشی از گسترش فضای مجازی نباید جایگاه مدرسه را خدشه‌دار کند

تسنیم: دلیل اینکه ساحت معلم، مدیریت و به طور کلی مدرسه در نگاه برخی دانش‌آموزان و خانواده‌ها کمرنگ و کم‌اهمیت شده چیست؟

از سوی دیگر، تحولات جدید مانند گسترش فضای مجازی و هوش مصنوعی باعث شده‌اند بعضی از دانش‌آموزان یا حتی خانواده‌ها احساس کنند دیگر نیازی به یادگیری ندارند یا نوعی «اشباع دانشی» در آن‌ها شکل گرفته است. در نتیجه، جایگاه مرجعیت معلم و مدرسه در ذهن برخی خانواده‌ها کمرنگ‌تر شده است. اما این به معنی بی‌اثر بودن مدرسه نیست؛ چراکه مدرسه، هرچقدر هم معمولی یا غیردولتی باشد، همچنان اثر تربیتی عمیقی بر دانش‌آموز می‌گذارد.

مشکل آنجاست که گاهی ذهنیت خانواده‌ها و دانش‌آموزان نسبت به مدرسه تغییر کرده و تصور می‌کنند مدرسه دیگر کارکرد گذشته را ندارد. در نتیجه، نسبت به قوانین یا سخنان معلم بی‌توجه می‌شوند. اینجاست که نقش خانواده در حمایت از مدرسه و تنظیم رفتار فرزند دوباره برجسته می‌شود. در مجموع، بخشی از تنظیم رفتار کودک به سبک‌های فرزندپروری در خانه بازمی‌گردد و بخش دیگر به نظام انضباطی در مدرسه.

تسنیم: تفاوت‌های اصلی انضباط و تنبیه چیست؟

برای روشن‌تر شدن موضوع، چند تفاوت اساسی بین این دو مفهوم را مرور کنیم:

1. در انضباط، به کودک حق انتخاب داده می‌شود، اما در تنبیه فقط گفته می‌شود «این کار را نکن».

2. در انضباط، هدف تشویق رفتارهای درست و تقویت سخت‌کوشی است، اما در تنبیه تمرکز بر واکنش به خطاست.

3. در انضباط، رعایت قانون ناشی از گفت‌وگو و درک است، در تنبیه ناشی از ترس.

4. در انضباط، هدایت آرام و تدریجی است؛ در تنبیه، واکنش سریع و احساسی.

5. انضباط احترام را رشد می‌دهد؛ تنبیه خشم و ترس می‌آفریند.

در رویکرد انضباطی، راهنمایی‌ها هرگز با تمسخر، شرمساری یا تحقیر همراه نیست بله با رویکردی آرام و حمایتگرانه همراه است. در حالی‌که در تنبیه، رفتار اغلب با نوعی خشونت کلامی یا بدنی همراه است. در انضباط، از رفتار کودک انتقاد می‌کنیم، نه از خودِ او؛ اما در تنبیه، متأسفانه انتقاد متوجه شخصیت کودک است و موجب تحقیر می‌شود.

نظام آموزشی به سطح موردنظر از «تفکر انضباطی» نرسیده/ برخی معلمان آماده تعامل تربیتی نیستند

تسنیم: آیا نظام آموزشی امروز به چنین سطحی از تفکر انضباطی رسیده است؟

متأسفانه در بسیاری از موارد نه. برخی معلمان با این‌که آموزش دیده‌اند، از نظر روان‌شناختی برای تعامل تربیتی آماده نیستند. در مدارس گاهی معلمانی می‌بینیم که به دلیل نبود ارزیابی روان‌شناختی مستمر، رفتارهای پرخطر یا آسیب‌زا نشان می‌دهند. این رفتارها نه تنها وجهه فرهنگی و تربیتی آموزش‌وپرورش را خدشه‌دار می‌کند، بلکه اثرات روانی ماندگاری بر ذهن دانش‌آموز می‌گذارد. تصور کنید کودک با برخوردی خشن مواجه شود؛ این خاطره ممکن است سال‌ها در ذهنش باقی بماند.

البته اکثریت معلمان ما آگاه و متعهدند، اما درصد اندکی ممکن است از چارچوب حرفه‌ای خارج شوند. یکی از دلایل مهم، ناآشنایی با دنیای روانی کودک و نوجوان است. ما گاهی دنیا را از نگاه نوجوان نمی‌بینیم. امروز نوجوانان نیازها و شرایط متفاوتی دارند. اگر معلم این تفاوت‌ها را درک نکند و فقط از منظر دستور و اجبار با دانش‌آموز برخورد کند، نتیجه‌اش مقاومت و تقابل خواهد بود.

برای مثال، زمانی گفته می‌شد «دانش‌آموز باید ساعت 9 شب بخوابد»، اما امروز با تغییر شرایط رسانه‌ای، چنین چیزی کمتر شدنی است. بسیاری از دانش‌آموزان تا نیمه‌شب بیدارند و صبح خسته به مدرسه می‌آیند؛ این خستگی ممکن است منشأ رفتار نامناسب شود. معلم آگاه باید تشخیص دهد مشکل از کجاست: کم‌خوابی؟ صبحانه؟ تنش در خانه؟ درک این عوامل نیاز به صبر، مهارت ارتباطی و فهم روان‌شناختی دارد. برخورد فوری و خشن بدون شناخت زمینه، نتیجه‌ی تربیتی معکوس دارد.

در «قانون حمایت از اطفال و نوجوانان» نیز تأکید شده که خانواده، مراجع قضائی و نهادهای آموزشی همگی در قبال پیشگیری از آسیب‌های روانی کودکان مسئول‌اند. مدرسه باید پناهگاه تربیتی کودک باشد. اگر مدرسه از این نقش دور شود، بازگشت اعتماد دانش‌آموز دشوار خواهد شد.

تربیت بدون سلامت روان معلم، نتیجه‌بخش نیست

تسنیم: چه راهکاری برای کاهش تنبیه پیشنهاد می‌دهید؟

نظام آموزش‌وپرورش باید ارزیابی‌های روانی و رفتاری دوره‌ای برای معلمان انجام دهد، چون تربیت بدون سلامت روان معلم نتیجه‌بخش نیست. ریشه‌ی بسیاری از مشکلات، نبود گفت‌وگوی سازنده بین معلم و دانش‌آموز است. معلم وقتی شنونده‌ی فعالی باشد، زودتر متوجه مسئله‌ی رفتاری کودک می‌شود. اگر دانش‌آموز حس کند که فهمیده شده، در بسیاری از موارد آرام می‌گیرد.

اصل اساسی «انضباط مثبت» باید ملاک باشد: احترام، گفت‌وگو و کرامت انسانی. پایه و اساس این انضباط، احترام به شأن دانش‌آموز است. وقتی او درگیر مسئولیت‌ها و فعالیت‌های مدرسه شود، رفتارهای پرتنش کاهش می‌یابد. مشارکت فعال دانش‌آموزان، راهی برای جلوگیری از ناهنجاری و نیاز به تنبیه است.

تشویق نیز باید به‌موقع و صادقانه باشد. تشویق فقط دادن هدیه نیست؛ گاهی یک «آفرین»، لبخند یا تأیید رفتار درست، اثر عمیقی دارد. نباید فکر کنیم اگر دانش‌آموز را تشویق کنیم پررو می‌شود. اصل این است که هر رفتار خوب دیده و تأیید شود.

قاعده‌ای تربیتی می‌گوید که به ازای هر تذکر، چهار تشویق داشته باش. اگر به دانش‌آموز بابت اشتباهی تذکر می‌دهیم، باید در برابر رفتار خوبش چند برابر بازخورد مثبت بدهیم. اشتباه رایج آن است که به جای نقد رفتار، خودِ دانش‌آموز قضاوت می‌شود. باید شخصیت او محفوظ بماند.در پایان، به همه معلمان توصیه می‌کنم که به توانایی شاگردانتان ایمان داشته باشید. ارتباط عاطفی و احترام متقابل را محور رفتار قرار دهید. وقتی معلم با دل و عشق وارد کلاس می‌شود، دانش‌آموزان آن را حس می‌کنند، با او همراه می‌شوند و بسیاری از مشکلات خودبه‌خود از میان می‌رود.

انتهای پیام/



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *