اخلاق «جهانگیری» و سندروم اپوزیسیون‌نمایی



به گزارش همشهری آنلاین؛ اپوزیسیون‌نمایی یکی از عارضه‌های بد در میان برخی سیاستمداران کشورمان است. برخی نیروها پس از دورشدن از ساحت قدرت، جوری ژست می‌گیرند، تو گویی پیشتر در کشوری خارجی مسئولیت داشته و اصلاً ارتباطی با مقتضیات ایران نداشته‌اند. مواضع اخیر حسن روحانی، رئیس دولت‌های یازدهم و دوازدهم، نمونه شایسته این آسیب است.

علاوه بر این، ما طی سال‌های اخیر با پدیده شگرف دیگری نیز مواجه بوده‌ایم که «اپوزیسیون‌نمایی پیش از فراغت از قدرت» نام دارد. به تعبیری برخی نیروها، پیش از آنکه ردای مسئولیت بیاویزند، علیه قدرت خود و همکاران‌شان قیام می‌کنند.

اگر بخواهیم برای عامل به این پدیده جالب، یک مصداق بیاوریم، شاید «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیس‌جمهور در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، بهترین مثال باشد. جهانگیری که ۸ سال تمام، معاون اول رئیس‌جمهور بود و در انتخابات ۱۳۹۶ نیز به عنوان «نامزد پوششی»، از سیاست‌ها و برنامه‌های حسن روحانی حمایت جانانه به عمل آورد، در تمام آن هشت سال، از هیچ فرصتی برای «عرض بی‌ارادگی» فروگذار نکرد.

این عرض بی‌ارادگی تا جایی پیش رفت که نامبرده در مهرماه سال ۱۳۹۷ و در یک اظهار نظر عجیب، اعلام داشت که حتی «اجازه تغییر منشی» خود را نیز ندارد. این اظهار نظر تنها ۶ ماه پس از اعمال سیاست توزیع ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بود که بسیاری از فعالین اقتصادی، آن را «منشا فساد» خواندند.

اما در آسمان سیاست ایران، جهانگیری تنها نبوده و نیست و می‌توان رد سیاست‌ورزی او را در گام‌های سایرین مشاهده کرد؛ اینکه «در قدرت» باشی اما همزمان «بر قدرت» عمل کنی.

آخرین مورد از «اختلال نوعِ جهانگیری» را شاید بشود در مواضع چندی پیش «مهدی سنایی» معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور علیه دستگاه سیاست خارجی، جستجو کرد.

سنایی، در نشستی که اخیراً به همت مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا برگزار شد، انتقاداتی را متوجه عراقچی و دستگاه سیاست خارجی کشور کرد و تصریح داشت که «نمی‌داند دست‌فرمان سیاست خارجی به‌خصوص بعد از جنگ ۱۲روزه و بازگشت تحریم‌ها چیست».

سنایی، مسئولیت مهمی در نهاد ریاست‌جمهوری دارد و قادر است به عنوان یک بازیگر موثر، نظرات خود را برای بهبود روند حرکتی قطار سیاست خارجی، در قالب مشورت یا پیشنهاد تقدیم مقامات مسئول از جمله رئیس‌جمهور به عنوان رئیس شورایعالی امنیت ملی کند اما او این مسیر را انتخاب نکرده است.

اینکه سنایی به جای «تلاش در خلوت»، «فاش‌گویی در جلوت» را برگزیده، عوامل بسیاری را می‌توان اقامه کرد. شانه خالی‌کردن از وزر مسئولیت و قهرمان‌نمایی نزد عامه یا در بدبینانه‌ترین حالت، سعی برای «گرفتن امتیاز در جایی دیگر» از جمله مواردی هستند که ذهن مخاطب با مشاهده کنش‌گری سنایی، به آن‌ها رهنمون می‌شود. امیدواریم جز این باشد.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *