اما و اگر کشت دوم برنج در شالیزارهای شمال/ معیشت کشاورز یا تهدید منابع آبی؟


به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری،  مازندران، سرزمین شالیزارهای نقره‌فام و روستاهایی که هر صبح، بوی دلنشین برنج تازه پخته‌شده از خانه‌ها و کشتزارها در فضا می‌پیچد، امروز در مواجهه با چالشی بی‌سابقه است؛ چالشی که آینده کشاورزی این خطه سرسبز را تهدید می‌کند. سال‌هاست کشاورزان این استان با تکیه بر تجربه و دانش نسل‌های گذشته، زمین‌های خود را می‌کارند و از آب‌های جاری و سفره‌های زیرزمینی بهره می‌برند تا محصولی پربار و معیشتی پایدار برای خانواده‌هایشان فراهم کنند. اما تغییرات اقلیمی و پدیده گرمایش زمین، در کنار کاهش محسوس بارش‌ها، این سنت دیرینه را به نقطه‌ای حساس رسانده است.

در بسیاری از روستاهای مازندران، کشاورزان با تردید و نگرانی هر روز، زمین‌های شالیزاری خود را برای کشت دوم برنج آماده می‌کنند؛ برنجی که آب بسیار نیاز دارد و به‌رغم هشدارها، روند کشت آن همچنان ادامه دارد. این روند، نه تنها سفره‌های زیرزمینی را تا حد هشداردهنده‌ای خالی کرده، بلکه رفته‌رفته تهدیدی جدی برای خاک و محیط زیست ایجاد کرده است؛ تهدیدی که می‌تواند به فرونشست زمین، شور شدن خاک و از بین رفتن تنوع زیستی منجر شود.

چشمان کشاورزان که هر ساله با دقت به جریان آب کانال‌ها نگاه می‌کنند، امروز بیش از همیشه نگران هستند. نگران روزی که منابع آب، حتی برای یک فصل، پاسخگوی نیاز شالیزارها نباشد. نگران روزی که خاک‌های حاصلخیز مازندران، این میراث طبیعی نسل‌های گذشته، با خشکی و شوری دست‌وپنجه نرم کنند و دیگر نتوانند برنج، برگی سبز و خوشه‌ای پربار تقدیم مردم کنند.

در این میان، داستان مازندران تنها داستان کمبود آب نیست؛ این یک هشدار برای همه ماست که نشان می‌دهد توسعه نامتوازن کشاورزی، بدون توجه به ظرفیت منابع طبیعی، می‌تواند سرزمینی سرسبز و ثروتمند را در معرض تهدیدی جدی قرار دهد؛ تهدیدی که آینده زندگی مردم، اقتصاد محلی و محیط زیست این استان را در هم می‌ریزد.

برای فهم بهتر این موضوع، باید به روایت کشاورزان، کارشناسان محیط‌زیست، مسئولان و حتی روستاییانی که مستقیماً با آثار این روند زندگی می‌کنند، گوش سپرد. 

 تصویر امروز شالیزارها

در مسیر جاده بابل به قائم‌شهر، درست در دل تابستان داغ مرداد، چشم هر رهگذری که به شالیزارها نگاه می‌کند، به ردیف‌های تازه سبز شده شالی می‌افتد که انگار با هر موج باد، زندگی و امید را در خود موج می‌زند. صدای وزش باد میان ساقه‌های برنج، با بوی خاک تازه و عطر رطوبت صبحگاهی ترکیب شده و فضایی پر از حس زندگی و تلاش بی‌وقفه ایجاد کرده است.

کنار یکی از همین زمین‌ها، مردی پنجاه‌وچند ساله با داس در دست ایستاده است؛ نگاهش پر از غرور است، اما سایه‌ای از نگرانی در چشم‌هایش پیداست. نامش «حسین قاسمی» است. دستانش که پر از خراش‌های ناشی از کار طولانی بر روی زمین است، همچنان محکم و مصمم داس را در دست گرفته است. با لحنی آرام اما سرشار از تجربه می‌گوید: «یک بار در مرداد برداشت می‌کنیم، حالا دوباره زمین رو آماده نشا باید بکنیم…»

چشم‌هایش به زمین دوخته شده است، به همان خاکی که سال‌ها با دست‌های خودش آب داده، کاشته و برداشت کرده است. صدایش کمی لرزان می‌شود وقتی ادامه می‌دهد: می‌گن آب نیست و یا کم هست، ولی خب، ما چاره‌ای نداریم… هزینه زندگی بالاست، برنج هم گرونه… اگر همین زمین رو بخوابونیم، خرج‌مون از کجا دربیاد؟

حسین می‌گوید و نگاهش به آسمان می‌رود؛ به همان آسمانی که گویی وعده باران را از او دریغ کرده است. هر قطره‌ای که شاید در آسمان ببارد، می‌تواند جان دوباره‌ای به این زمین‌ها بدهد، اما نگران است که همین کم‌آبی، زحمت یک ساله‌اش را بی‌ثمر کند. با وجود همه سختی‌ها، او هنوز نمی‌تواند زمینش را رها کند، چرا که کشاورزی برایش فقط شغل نیست؛ زندگی، هویت و میراثی است که از پدرانش به او رسیده است.

پشت سرش، شالیزارها یکی پس از دیگری گسترده شده‌اند و تصویر مردانی را نشان می‌دهد که با همان امید و نگرانی حسین، هر روز صبح با دستانی پینه بسته و قلبی پر از امید به سراغ زمین می‌روند. این همان مازندران است؛ سرزمینی که در کنار زیبایی‌هایش، با دشواری‌های بی‌رحم کم‌آبی و گرانی مواجه است، اما هنوز امید و تلاش کشاورزانش، سبزی شالیزارها را زنده نگه داشته است.

‌واقعیت کشت دوم در شرایط فعلی

در شالیزارهای پهناور مازندران، هر سال کشاورزان با دستانی پینه‌بسته و چشمانی خسته از تلاش‌های روزانه، زمین‌های خود را آماده می‌کنند تا برنجی پرمحصول برداشت کنند. اما در سال‌های اخیر، این تلاش‌ها با چالش بزرگی روبه‌رو شده است: کشت دوم برنج. کشاورزان می‌گویند که کشت دوم، زندگی و درآمد آنها را تضمین می‌کند، اما هر هکتار برنج در این مرحله، به طور متوسط دو برابر یک کشت گندم یا جو، نیازمند آب است. کارشناسان منابع آبی می‌گویند هر هکتار برنج چیزی حدود 12 تا 15 هزار مترمکعب آب می‌طلبد و وقتی کشاورز کشت دوم را انجام می‌دهد، این مصرف عملاً دوباره تکرار می‌شود.

تصور کنید مردی که روزی چند ساعت کنار کانال‌ها و زمین‌ها ایستاده، با نگرانی به سطح آب نگاه می‌کند؛ می‌داند که هر قطره‌ای که از سفره‌های زیرزمینی برداشت می‌شود، قدمی به سوی فشار بیشتر بر منابع حیاتی استان است. در سال‌هایی که بارش‌ها کاهش یافته و میانگین دمای استان حدود یک و نیم درجه افزایش یافته است، هر کشت دوم برنج، نه تنها زندگی کشاورز، بلکه امنیت منابع آب مازندران را نیز تهدید می‌کند.

کارشناسان منابع آبی با نگرانی هشدار می‌دهند: پمپاژ مداوم آب از چاه‌ها در تابستان، باعث افت سطح آب‌های زیرزمینی می‌شود و حتی ممکن است خطر فرونشست زمین را به همراه آورد. فرونشستی که امروز در برخی دشت‌های کشور مانند اصفهان و کرمان به بحرانی ملی بدل شده، ممکن است فردا به دشت‌های شمالی مازندران هم سرایت کند. کارشناسان می‌گویند این فرونشست، اگر به‌موقع کنترل نشود، نه تنها کشاورزی را فلج خواهد کرد، بلکه زندگی مردم، اقتصاد محلی و حتی امنیت زیست‌محیطی استان را به خطر می‌اندازد.

و در این میان، تصویر کشاورزی که دوباره زمینش را با امید و نگرانی آماده کشت دوم می‌کند، نه تنها نمایانگر پایداری و تلاش انسان است، بلکه یادآور هشدارهایی است که اگر جدی گرفته نشود، شاید سرزمین سرسبز مازندران در آینده‌ای نه‌چندان دور، دیگر نتواند همان شالیزارهای نقره‌فام و زندگی سرزنده کشاورزانش را به رخ بکشد.

مردم چه می‌گویند؟

در دل شالیزارهای بابل، جایی که زمین‌های خیس و بوی خاک تازه‌مرطوب فضا را پر کرده، تقی اصغری، کشاورز باتجربه منطقه، با دست‌های پینه‌بسته و چهره‌ای آفتاب‌سوخته، کنار شالیزارش ایستاده است. او تازه کشت اول برنج را برداشت کرده، اما لبخند بر لبش کمرنگ است؛ چرا که بازار نابسامان و قیمت‌های غیرمنصفانه برنج، امیدش را به درآمد پایدار تهدید می‌کند. با نگاه به زمین‌های سبز و تازه‌نشا شده، نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: ‌پمپ که خاموش بشه، همه‌چیز می‌خوابه…‌

این جمله ساده، اما پر از تلخی و نگرانی، بازتابی از شرایط دشوار کشاورزان مازندران است؛ جایی که هر قطره آب، ارزش زندگی و محصولی که خانواده‌ها را سرپا نگه می‌دارد، دارد. در روستاهای توابع ساری، وضعیت حتی بغرنج‌تر است. کشاورزان کم‌کم آماده برداشت کشت اول می‌شوند، اما در همان زمان، دلشان درگیر کشت دوم است. رحیم خان، یکی از این کشاورزان، پمپ آب قدیمی خود را به من نشان می‌دهد؛ پمپی که روزها و شب‌ها برای تامین آب شالیزارها روشن می‌ماند. او می‌گوید: ‌برای کشت دوم، مجبوریم این پمپ رو روزی بالای 10 ساعت روشن بذاریم. سوختش گرونه، ولی اگه پمپ خاموش بشه، نشاها خشک می‌شن… الان حتی جوی‌ها هم آب ندارن. از همسایه‌ها آب می‌گیریم، ولی اون‌ها هم تو مضیقه‌ان.‌

در نگاه رحیم، ترس و نگرانی موج می‌زند. او از تجربه سال‌های گذشته می‌داند که اگر این فشار روی منابع آب ادامه پیدا کند، نه‌تنها کشت دوم، بلکه حتی کشت اول سال بعد هم ممکن است با مشکل کم‌آبی روبه‌رو شود. صدای زوزه باد میان شالیزارها، ترکیب شده با صدای آب پمپ و تلاش بی‌وقفه کشاورزان، تصویری از مقاومت، استقامت و امیدی است که هر روز در این سرزمین سبز و پر از نور آفتاب، برای ادامه زندگی جریان دارد.

تقی و رحیم، نماد کشاورزانی هستند که با وجود همه محدودیت‌ها و مشکلات، هنوز نمی‌توانند زمین و محصول خود را رها کنند. برای آن‌ها، شالیزارها تنها زمین کشاورزی نیست؛ زندگی، معیشت و حتی هویت آن‌هاست. هر قطره آب که از سفره‌های زیرزمینی برداشت می‌شود، هر ساعت روشن بودن پمپ، و هر قطره عرق روی پیشانی، گواهی است بر تلاشی که شاید برای بسیاری از ما قابل درک نباشد، اما سرنوشت یک استان و هزاران خانواده را رقم می‌زند.

علی‌اکبر شریفی، کشاورز باتجربه‌ای که سال‌ها با دستان پینه‌بسته‌اش خاک را لمس کرده، کنار زمینش ایستاده است. نگاهش به شالیزاری دوخته شده که هنوز رطوبت خاک از زیر پایش بلند می‌شود و در دلش خاطرات روزهایی را مرور می‌کند که زمین پس از برداشت برنج، استراحت می‌کرد و دوباره جان می‌گرفت.

با لحنی آرام اما پر از حسرت می‌گوید: قبلاً زمین بعد از برداشت استراحت می‌کرد. علف‌ها می‌رویید، پرنده‌ها دانه می‌چیدند، کرم‌ها خاک رو زیر و رو می‌کردند… خاک نفس می‌کشید و ما هم با آرامش منتظر فصل بعدی بودیم.

او دستش را روی زمین می‌کشد و ادامه می‌دهد: حالا اما، زمین یک‌سره زیر فشار آب و کشت است. یک هفته بعد از برداشت، دوباره باید آماده نشا باشه. خاک هم خسته است… حس می‌کنم خودش هم نمی‌تونه نفس بکشه. انگار نفسش بند اومده و دیگه برکت سابق رو نداره.

نگاهش به شالیزارهایی است که در طول سال، چندین بار با آب و کود و تلاش کشاورزان پر و خالی می‌شوند و چشمانش پر از نگرانی می‌شود. او می‌داند که این زیاده‌روی در کشت دوم، نه تنها خاک را خسته کرده، بلکه تعادل طبیعی شالیزارها، زندگی حشرات، کرم‌ها و پرندگان را نیز به هم زده است. صدای باد میان ساقه‌های شالی که هنوز از فشار آب و گرما خم شده‌اند، گویی فریاد خستگی زمین را بازگو می‌کند.

علی‌اکبر، با دست‌هایی که سال‌ها خاک را لمس کرده و عرقش با خاک آمیخته شده، همچنان ادامه می‌دهد: ما مجبوریم دوباره کشت کنیم تا خرج زندگی در بیاد، ولی قلبم درد می‌کنه وقتی می‌بینم خاک خسته است و دیگه مثل گذشته برکت نداره. نگرانم که اگر این روند ادامه پیدا کنه، نسل بعدی ما هم زمین سالمی برای کشت نخواهد داشت.

کشت دوم پیامدهای زیست‌محیطی و اقتصادی دارد؟

کارشناسان می‌گویند شور شدن خاک با کاهش منابع آب سطحی، خطری است که زمین را تهدید می‌کند و کشاورزان به سمت آب چاه می‌روند که اغلب شوری بالاتری دارد و به‌تدریج کیفیت خاک را پایین می‌آورد. کاهش تنوع زیستی در برنجزارهایی که به‌طور مداوم زیر کشت‌اند، سبب می‌شود زیستگاه پرندگان و حشرات مفید نابود شود.

افزایش هزینه تولید سوخت، کود و سم در کشت دوم بیشتر مصرف می‌شود و در صورت کاهش قیمت برنج، سود اقتصادی کشت دوم از بین می‌رود.بحران اجتماعی در صورت افت شدید منابع آب، درگیری‌های محلی بر سر حقابه و مهاجرت اجباری کشاورزان هم می‌تواند یکی از موضوعات باشد.

اگر فرض کنیم که امسال بارندگی به حد نرمال برسد، برداشت بی‌رویه از منابع زیرزمینی برای کشت دوم، روند تجدیدپذیری آب را مختل می‌کند. کارشناسان آبی گفته‌اند: این روند، شبیه برداشت بیش از ظرفیت یک حساب بانکی است؛ روزی می‌رسد که موجودی صفر شود.آن ها تأکید می‌کنند که به جای توسعه کشت دوم، باید روی اصلاح ارقام برنج، کاهش ضایعات و ارتقای بهره‌وری آب سرمایه‌گذاری کرد.

چرا کشت دوم ادامه دارد؟

قیمت بالای برنج که وسوسه اقتصادی ایجاد می‌کند، نبود نظارت جدی بر برداشت آب از چاه‌ها، کمبود گزینه‌های معیشتی جایگزین برای کشاورزان و فشار بازار و دلالان برای تأمین برنج بیشتر سبب می‌شود این کشت دوم ادامه داشته باشد.

حیدر داودیان مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای مازندران اظهار داشت: خوشبختانه با مدیریت صحیح آب‌های موجود در مخازن سد‌ها و بهره‌مندی از بارش‌های مناسب، این فصل زراعی با موفقیت پشت سر گذاشته شده است.

وی نسبت به آغاز کشت دوم برنج هشدار داد و در ادامه افزود: کشت دوم برنج طی سال‌های اخیر مورد توجه کشاورزان قرار گرفته است و امسال نیز در دستور کار برخی از این کشاورزان قرار دارد.به گفته او، شرکت آب منطقه‌ای به عنوان متولی آب در استان، مخالفت خود را با این روند اعلام کرده است.

داودیان به کمبود آب در رودخانه‌های استان هم اشاره کرد و گفت: در شرایط کم‌آبی کشاورزان مجبور  به استفاده از آب‌های زیرزمینی و منابع چاه‌ها می‌شوند که این موضوع فشار مضاعفی بر سفره‌ آب زیرزمینی وارد می‌کند. 

مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای مازندران در ادامه گفت: متأسفانه از ظرفیت یک و نیم میلیارد مترمکعبی سفره‌های زیرزمینی، تاکنون حدود 137 میلیون مترمکعب از دست رفته است.جایگزین کردن این میزان با توجه به کاهش بارش‌ها بسیار سخت است.

این مسئول افزود: تداوم کشت دوم باعث تشدید این روند و منجر به خسارات جبران‌ناپذیری مانند فرونشست زمین خواهد شد که این مسئله زنگ خطری جدی برای استان محسوب می‌شود. مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای مازندران از کشاورزان خواست با خودداری از اجرای کشت دوم، در حفظ منابع آب زیرزمینی استان همکاری کنند.

راهکارهای عملیاتی چه می‌تواند باشد؟

مازندران امروز در تقاطع تجربه و هشدار قرار دارد؛ سرزمینی که سال‌ها با تلاش کشاورزان و جریان آرام آب‌های جاری و زیرزمینی، بهشت شالیزارهای نقره‌فام و برنج‌های معطر بوده است، اکنون در مواجهه با تهدیدی جدی قرار گرفته است. کشت دوم برنج، اگرچه برای کشاورزان وسوسه اقتصادی و معیشتی ایجاد می‌کند، اما پیامدهای بلندمدت آن برای منابع آبی، خاک، محیط زیست و حتی امنیت اقتصادی استان، می‌تواند فاجعه‌آمیز باشد.

هر هکتار برنج در کشت دوم، به طور متوسط 12 تا 15 هزار مترمکعب آب مصرف می‌کند؛ یعنی مصرفی دو برابر کشت گندم یا جو. وقتی این حجم مصرف در شرایطی که بارش‌ها کاهش یافته و دما افزایش یافته است، تکرار می‌شود، فشار مستقیم و بی‌سابقه‌ای بر سفره‌های زیرزمینی وارد می‌آید. کارشناسان هشدار می‌دهند که این روند، فرونشست زمین، شور شدن خاک و نابودی تنوع زیستی را تسریع می‌کند. تصویری که امروز از شالیزارها و تلاش بی‌وقفه کشاورزان می‌بینیم، نه تنها جلوه‌ای از پایداری انسان در برابر مشکلات است، بلکه یادآور هشدارهایی است که اگر جدی گرفته نشود، شاید سرزمین مازندران در آینده‌ای نزدیک دیگر نتواند همان شالیزارهای سرسبز و زندگی پرنشاط کشاورزانش را حفظ کند.

روایت کشاورزانی مانند حسین قاسمی، تقی اصغری، رحیم خان و علی‌اکبر شریفی، نشان می‌دهد که کشت دوم، بیش از آن که انتخابی صرفاً اقتصادی باشد، به یک اجبار برای ادامه زندگی و تأمین معیشت تبدیل شده است. اما همین تلاش بی‌وقفه، در بلندمدت، ممکن است زمین، خاک، آب و حتی آینده کشاورزی را به مخاطره بیندازد. وقتی خاک خسته و سفره‌های آب زیرزمینی در حال تهی شدن هستند، هر قطره آبی که از منابع زیرزمینی برداشت می‌شود، معادل یک گام به سوی بحران است.

اگر کشت دوم برنج بدون مدیریت دقیق ادامه یابد، سال‌های آینده، حتی کشت اول نیز در معرض تهدید کم‌آبی قرار خواهد گرفت. شور شدن خاک، کاهش کیفیت محصول، افزایش هزینه‌های تولید و تنش‌های اجتماعی ناشی از کمبود آب، بخشی از پیامدهایی است که دیر یا زود گریبان‌گیر استان خواهد شد. فرونشست زمین، که در استان‌های دیگر کشور به بحرانی ملی بدل شده، ممکن است دشت‌های شمالی را نیز تهدید کند.

راهکار عملی و ضروری، ترکیبی از اقدامات کوتاه‌مدت و بلندمدت است. از یک سو، نیاز به مدیریت بهینه آب و کنترل مصرف از چاه‌ها و منابع سطحی وجود دارد؛ از سوی دیگر، اصلاح ارقام برنج، کاهش ضایعات، آموزش کشاورزان در بهره‌وری آب، سرمایه‌گذاری در تکنولوژی‌های آبیاری نوین و ارائه گزینه‌های معیشتی جایگزین، می‌تواند فشار بر منابع طبیعی را کاهش دهد. مسئولان باید با سیاستگذاری دقیق و نظارت جدی، کشاورزان را در مسیر توسعه پایدار راهنمایی کنند و کشاورزان نیز با همکاری و پایبندی به مدیریت منابع، نقش خود را در حفظ میراث طبیعی و اقتصادی استان ایفا کنند.

در نهایت، مازندران در این مرحله حساس تاریخی، نیازمند توجه همزمان به انسان و طبیعت است؛ هم به کشاورزانی که با عشق و عرق زمین را می‌کارند، و هم به خاک و منابع آبی که سرمایه‌ای گران‌بها برای نسل‌های آینده هستند. این استان، میراثی است که نمی‌توان با زیاده‌روی در کشت و فشار بی‌رویه به منابع طبیعی از دست داد. تصمیمات امروز، مسیر فردای مازندران را رقم خواهد زد؛ فردایی که یا سرسبز، پایدار و پرثمر خواهد بود، یا با کم‌آبی، خستگی خاک و فرونشست زمین، آینده کشاورزی و زندگی مردمان این سرزمین به چالش کشیده خواهد شد.

انتهای پیام/



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *