امیر ، ناظر بر عملکرد قلعهنویی
محمود رضایی ایده روز | فدراسیون فوتبال در اقدامی شگفتآور امیر قلعهنویی را به عنوان یکی از اعضای کمیته فنی برگزیده و عملاً دست این کمیته را برای هرگونه نقدی بسته است.
عضویت سرمربی تیم ملی در کمیته فنی فدراسیون فوتبال این سؤال ضروری و کلیدی را به وجود آورده که نامبرده در شغل جدید چگونه میتواند عملکرد خودش در قامت سرمربی تیم ملی را به طور عادلانه مورد ارزیابی قرار دهد و ایرادات را به درستی شناسایی و بر اساس آن مطالبهگری کند؟!
آیا یکی از مسئولیتهای مهم اعضای کمیته فنی فدراسیون فوتبال پالایش عملکرد مربیان تیم ملی نیست؟ آیا این کمیته تشکیل نمیشود که نتایج تیمهای ملی مورد سنجش قرار گرفته و براساس آن وضعیت ادامه همکاری با مربیان مشخص شود؟
شاید قلعهنویی در پست جدید بتواند به نوعی درباره مربیان تیمهای پایه اعمال نظر کند اما او چگونه میتواند درباره خودش و آنچه در تیم ملی رقمزده یا در آینده رقم خواهد زد،ارزیابی دقیق و عادلانهای داشته باشد؟
گماردن همزمان او در کمیته فنی فدراسیون فوتبال و تداوم حضور در رأس کادر فنی تیم ملی به نوعی تضاد با ماهیت شکلگیری کمیته فنی فدراسیون فوتبال است واساساً مربیان تیمهای ملی خود نباید در چنین پستی قرار بگیرند وهمواره باید در مقابل کمیته فنی پاسخگو باشند، اما فدراسیون فوتبال در اقدامی بحثبرانگیز قلعهنویی را درست در موقعیتی قرار داده که
میتواند به تمام تصمیماتی که در آینده خواهد گرفت و یا نتایجی که رقم خواهد زد، مهر تأیید بزند.
در حقیقت قلعهنویی در مقامی قرار گرفته که میتواند به عنوان یک ناظر به خودش نمره بدهد و حال اینکه هر نتیجهای رقم بخورد چندان اهمیتی نخواهد داشت و بعید است که قلعهنویی خودش را به نقد بکشد.
اینکه اقدام فوق از سوی مهدی تاج نمایشی است یا راهی برای ارج و قرب دادن به سرمربی تیم ملی، بهدرستی روشن نیست اما ظاهراً رئیس فدراسیون فوتبال بنا دارد هر عاملی را که موجب تزلزل جایگاه سرمربی تیم ملی در آینده میشود، از پیرامونش دور کند تا شاید امیر قلعهنویی با افکار آرامتری در مسابقات انتخابی جام جهانی حضور یابد.
اما در هر حال مهدی تاج با چنین تصمیمی کمیته فنی زیرمجموعه خود را در موضع ضعف در برابر سرمربی تیم ملی قرار داده و سیاستی غیرحرفهای را در پیش گرفته است.
به واقع اگر در این کمیته گروهی از پیشکسوتان یا صاحبنظران فوتبال ایران حضور داشتند که بدون تعارف و رودربایستی میتوانستند نظرات خود را بیان کنند، بدون شک مهدی تاج دستاورد
مطلوبتری را در این راستا به دست میآورد، اما اکنون به نظر میرسد این کمیته فنی تشکیل شده تا فقط به نحوی روی تمام تصمیمات و نتایجی که در آینده رقم میخورد، صحه بگذارد!
به هر حال اقدام اخیر مورد تأیید کارشناسان نیست و اصول حرفهای ایجاب میکند کمیتههایی با این حدود اختیارات بتوانند فارغ از مناسبات معمول به تجزیه و تحلیل عملکرد زیر مجموعه پرداخته و بدون رو دربایستیهای معمول اشکالات را بیان کنند تا راهی در جهت رشد و پیشرفت بیشتر باشد. در واقع کمیته فنی تشکیل میشود
تا از زوایای دیگر و از موضع بالاتری عملکرد زیر مجموعه مورد بررسی قرار بگیرد و حال روشن است که وقتی سرمربی تیم ملی خود به یکی از اعضای کمیته فنی فدراسیون فوتبال تبدیل شده، نتیجه مطلوبی از تشکیل چنین کمیتهای به دست نخواهد آمد.