انتقادازدستیاران به خاطرتعارف با قلعهنویی
دوم و سوم نشانه برود. در مخالفت با این ادعا به چند نکته میتوان اشاره کرد. در مراجعه به اصول فوتبال، انتخاب دســتیاران از حقوق اولیه ســرمربی است. همان منتقدانی که چنین ایرادی را مطرح کردهاند هرگز قبول نمیکنند که در تیم هایشــان دســتیاری به آنها تحمیل شود و اصرار دارند که کادر را خودشان بچینند. مهمترین نکته در انتخاب دستیاران شناخت و هماهنگی با نگاه فنی و روحیات سرمربی است. یک همکاری موفق
زمانی شکل میگیرد که دستیاران کاملا در اختیار سرمربی باشند و پروژه را در مسیر یکسانی پیش ببرند. دلیل جدایی خداداد عزیزی از کادر فنی تیم ملی هم چیزی جز این نبود که در موارد مهمی با قلعه نویی اختلاف نظر داشــت و در جریان جام ملتها هم به آنها اشاره کرد. دستیاران ممکن است در جزئیات نظرات متفاوتی داشته باشند، ولی در نهایت با نگاه کلی سرمربی هم عقیده هستند و از آن تمکین میکنند. منتقدان برای تأیید نظرشــان به سابقه کم دستیاران قلعه نویی در ســرمربیگری اشاره دارند، ولی چند درصد از دستیاران پیشتر ســرمربی بوده اند؟ در تیم های ملی مهم دنیا عموماً دستیاران شهرت چندانی ندارند و عمده فعالیت شان به عنوان نفر دوم و سوم بوده. یک مربی برای نفر اول بودن باید یک لیدر خوب باشد، ولی این ملزم دستیار بودن نیست. آنها در کادر نقش اجرایی و مشورتی دارند و برای موفقیت در وظایف محولهشان نیازی به نقش لیدری ندارند. تعداد زیادی از دستیاران تا ابد در این نقش میمانند و ترجیح میدهند هرگز سراغ سرمربیگری نروند. آنها ممکن است سرمربی خوبی نشوند، ولی میتوانند یک دستیار درجه یک باشند