بازگشت به سفارت ۴۶ سال پس از تسخیر | خبرنگار آمریکایی از چه تعجب کرد؟ + ویدئو
همشهری آنلاین – گروه سیاسی: گزارش اخیر نیویورک تایمز از بازدید نادر تیم خبری این رسانه از موزه لانه جاسوسی آمریکا در تهران، پرده از زخمهای کهنه و تنشهای تازه بین ایران و ایالات متحده برمیدارد. این موزه که در محل سفارت سابق آمریکا قرار دارد، از زمان گروگانگیری تاریخی سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) به نمادی از دشمنی ۲ کشور تبدیل شده است. ویدئوی منتشرشده توسط نیویورک تایمز با روایت دکلان والش و تصاویر نانا هایتمن، نگاهی عمیق به این مکان و پیامهای آن ارائه میدهد.
محوطه موزه با دیوارهایی پوشیده از گرافیتیهای ضدآمریکایی، از جمله سیب با لوگوی سیانان، برجهای دوقلو در همآمیخته با علامت دلار، و مجسمه آزادی، یکی از پرعکسترین نقاط تهران است. گزارشگر میگوید: «این یکی از دیوارهای پرعکس تهران است، شاید در کل شهر. آمریکاییها این مکان را بهعنوان محوطه سابق آمریکا میشناسند، اما برای ایرانیها، این موزه لانه جاسوسی آمریکا است.»
این مکان از زمان تسخیر سفارت آمریکا در ۴ نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) توسط دانشجویان ایرانی که از برنامهریزی آمریکا برای بازگرداندن شاه مخلوع نگران بودند، به موزهای تبدیل شده که روایت رسمی ایران از جاسوسی و مداخله آمریکا را بازگو میکند. در آن رویداد، ۵۲ نفر به مدت ۴۴۴ روز گروگان گرفته شدند. گزارشگر بدون اشاره به مشاوره های مکرر واشنگتن برای قلع و قمع انقلابیون و خصومتهای علی الدوام آمریکا علیه ملت ایران مدعی است: «آنچه اینجا اتفاق افتاد، ریشه دشمنی بین آمریکا و ایران برای بیش از ۴ دهه است، دشمنیای که اخیرا تشدید شده است.»
جنگ کوتاه اما شدید ژوئن ۱۴۰۴ (۲۰۲۵) بین ایران، اسرائیل و آمریکا، که صدها کشته در تهران به جا گذاشت، بار دیگر این زخمها را تازه کرد. دسترسی خبرنگاران خارجی به ایران محدود است، اما در این بازدید نادر، مقامات به تیم نیویورک تایمز اجازه دادند از سفارت سابق دیدن کنند. گزارشگر میافزاید: «خبرنگاران خارجی در ایران با محدودیتهای دسترسی مواجهاند، اما در سفر اخیر، مقامات به ما اجازه دادند از سفارت سابق بازدید کنیم، جایی که بسیاری از خصومتهای کنونی به آن بازمیگردد.»
درون موزه، دفتر سابق سفیر آمریکا به همان شکل پیش از گروگانگیری حفظ شده است. دستگاههای خردکن اسناد، که در فیلم آرگو به شهرت رسیدند، یادآور تلاش آمریکاییها برای نابودی اسناد محرمانهاند. راهنمای ۲۱ ساله موزه، امیر، که به دلیل خودسانسوری رایج در ایران نام خانوادگیاش را مخفی کرد، میگوید: «دانشجویان سعی کردند برخی از این اسناد را بازیابی کنند. ۶ سال طول کشید تا کاغذهای خردشده را دوباره کنار هم بگذارند و پس از بازیابی، آنها را بهصورت کتاب طبقهبندی کردند.»
بخش ویژه موزه به ایستگاه سیا اختصاص دارد، پر از تجهیزات جاسوسی مانند دستگاههای رمزگذاری و شنود. گزارشگر میگوید: «برای حکومت اینجا، این بهعنوان مدرکی ارائه میشود که این ساختمان نهتنها برای دیپلماسی، بلکه برای جاسوسی از ایرانیها و دخالت در امورشان استفاده میشده است.» این بخش، پیام موزه را تقویت میکند: «آمریکاییها آن زمان قابل اعتماد نبودند و حالا هم نباید به آنها اعتماد کرد.»
امیر، راهنمای موزه، میگوید سالانه حدود ۵ هزار نفر، بیشتر از آسیا، از این مکان بازدید میکنند و بهندرت آمریکایی یا بریتانیایی دیده میشود.
با وجود نگاه به گذشته، سایه جنگ اخیر و ترس از درگیری جدید با آمریکا، این موزه را به چیزی بیش از یک یادگار تاریخی تبدیل کرده است. گزارشگر میگوید: «بسیاری از ایرانیها به من گفتند که این موزه را بهعنوان یادگاری از گذشتهای دور میبینند. اما آنها همچنین از زمان جنگ در ژوئن در حالت آمادهباش بودند، و از ترس اینکه درگیری با ایالات متحده ممکن است هر لحظه آغاز شود.»