بازی برای ایران زیباترین احساس دنیا
به گزارش همشهریآنلاین، والیبال زنان ایران به روزهای خوش آینده دلخوش است، روزهایی که بتواند در سطح آسیا و حتی جهانی دیده شود؛ میشود؟ شبنم علیخانی پاسور و کاپیتان تیم ملی و زهرا کریمی، مدافع تیم که مهمان تلویزیون همشهری بودند، میگویند تیم در مسیر حرفهای شدن قرار گرفته و باید صبور بود تا روزهای سخت بگذرد. دختران والیبال ایران از تغییرات و حمایتها میگویند، اتفاقاتی که زنان را رو به جلو میبرد.
*شبنم علیخانی متولد سال ۱۳۷۱است و زهرا کریمی متولد ۱۳۸۰.تقریبا یک دهه با هم اختلاف سنی دارید و با هم در تیم ملی بازی میکنید. بازیکنان دیگر هم با این اختلاف سنی در تیم هستند یا شما ۲نفر استثنائید؟
علیخانی: من و زهرا چندین سال است که در تیم ملی هستیم و در تیمهای باشگاهی هم ۳سال همتیمی بودیم. الان در تیم ملی فقط من هستم که با بقیه اختلاف سنی دارم و فکر میکنم خانم باقرپور هم ۹ تا ۱۰ سال با بازیکنان دیگر اختلاف سنی داشته باشد. تقریباً ۹۰ درصد تیم از بازیکنان جوان تشکیل شده است.
*شما هم جوان هستید.
نسبت به بقیه بازیکنان سنمان بالاست. در همه رشتههای ورزشی سن مشخصی برای خداحافظی هست، ولی در رشته ما و در پستهایی مثل پاسور و لیبرو، بازیکن اگر از نظر فیزیکی و بدنی در سطح حرفهای و آمادگی کامل باشد، میتواند تا ۳۶- ۳۵سالگی بازی کند. الان در لیگ برتر ما بازیکن ۴۰ساله داریم و در بهترین حالت ممکن بازی میکند. ولی من خودم فکر نمیکنم این رویه را پیش بگیرم و سعی میکنم در اوج کنارهگیری کنم.
*شما یکبار خداحافظی کردید.
بله، سال۱۴۰۱ از تیم ملی خداحافظی کردم و امسال به درخواست فدراسیون و برای حضور در بازیهای همبستگی کشورهای اسلامی مجدد برگشتم. پوشیدن پیراهن تیم ملی برای هر کسی افتخار است و من هم با مشورت با خانواده و بزرگان والیبال و به لطف آقای تقوی(رئیس فدراسیون)، مجدد به تیم ملی دعوت شدم.
*میشود کسی که خداحافظی کرده، دوباره برگردد؟
بله، چون تصمیم شخصی است. فدراسیون حس کرد برای بازیهای کشورهای اسلامی نیاز به بازیکن باتجربه دارد و به دستور خانم «لی» (سرمربی تیم ملی) این اتفاق افتاد و برای من این دعوت خیلی ارزشمند بود.
*چرا خداحافظی کرده بودید؟
شرایطی وجود داشت که فکر کردم بهتر است میدان را برای جوانترها خالی کنم. اختلافی با فدراسیون نبود، فقط حس میکردم دیگر برایم بس است. کاملاً تصمیم شخصی بود. امسال که زنگ زدند و شرایط را گفتند، فکر کردم بهترین تصمیم این است که برگردم. حس خوبی دارم که دوباره هستم.
*خانم کریمی شما دهه هشتادی هستی. از چند سالگی انتخابت والیبال بود؟
پدر و مادرم نمیخواستند من تکبُعدی باشم و کارهای مختلف و ورزشهای مختلف را تجربه کردم و با توجه به اینکه پرانرژی هستم و ورزش خیلی بیشتر انرژی من را تخلیه میکند، بیشتر در ورزش بودهام. رشتههای دیگر را هم تجربه کردهام اما چون قدم یک متر و ۸۶سانتیمتر، همه پیشنهاد میدادند والیبال یا بسکتبال را انتخاب کنم. آنموقع دوست داشتم بروم بسکتبال، ولی با یکی از دوستانم سر تمرین والیبال رفتم و یکدفعه به این رشته علاقهمند شدم و ماندم.
*شما تهران نیستی، امکانات در شهر شما چطور است، در حدی هست که استعدادی کشف شود و به تیم ملی برسد؟
من اهل اراکم و هنوز آنجا زندگی میکنم. در شهرهای کوچک همیشه کار خیلی سختتر است ولی به هر حال در مسابقات کشوری شرکت میکنی و در باشگاهی هم همینطور و دیده میشوی. من در مسابقات کشوری مدارس که استعدادیابی بود، انتخاب و به اردوها دعوت شدم.
*برویم سراغ قهرمانی در مسابقات آسیای مرکزی. این قهرمانی چقدر برای تیم زنان ما اهمیت داشت؟
علیخانی: نتیجهها در این دوره از مسابقات در رنکینگ جهانی خیلی تأثیر داشت و بهخاطر همین مسابقات برای تیمهای شرکتکننده اهمیت داشت. ما بعد از اینکه مدال طلا را گرفتیم، علاوه بر ۱۳پلهای که در رنکینگ صعود کردیم، مجوز حضور در لیگ ملتهای آسیا را هم بهدست آوردیم. سالهای قبل در لیگ ملتها بودیم، ولی یک سال از جمع ۸تیم جا ماندیم و این باعث شد از دور مسابقات خارج بشویم و دیگر نتوانیم وارد آن مسابقات شویم و حالا با این طلا میتوانیم به لیگ برگردیم.
*دراین سالها چهچیزی در والیبال زنان تغییر کرده که تیم ملی توانسته عملکرد بهتری در مسابقات داشته باشد؟
کریمی: در این مدت سرمربی تیم ملی تغییر کرد، البته قبل از آمدن خانم لی هم همیشه مربیان باتجربهای داشیم که به ما کمک میکردند، شاید دلیل خود ما هستیم که سعی کردیم سبک بازیمان را تغییر بدهیم. تیمهای آسیایشرقی که از رقیبهای اصلی و سرسخت ما هستند، متفاوت از ما بازی میکنند، آنها خیلی سرعتی هستند و ما مقابل آنها مشکل داریم. در این چند سال تلاش کردیم به آنها نزدیک شویم. فکر میکنم این موضوع خیلی تأثیرگذار بوده.
علیخانی: خانم لی مربی خیلی خوبی است، هیچ حاشیهای، هیچ گاردی و هیچ موضعی نسبت به بازیکنان ندارد. سعی میکند خودش شخصاً بازیکنان را بشناسد و با بچهها خیلی خوب ارتباط میگیرد. قبلا یک مربی خارجی داشتیم که واقعاً ما را تحت فشار میگذاشت. مثلا کمپدلی مربی ایتالیایی، خودش تحت فشارهای خیلی زیادی بود و این باعث میشد فشارها را کنترل کند و ناخودآگاه گاردی بین بازیکنان و مربی بهوجود بیاید و تیم خیلی نتیجه نگیرد. یکی از دلایلی که باعث شد من خداحافظی کنم، همان فشارها بود. نه فقط من که ۹۰درصد از بازیکنان تیم نمیتوانستند با او ارتباط بگیرند. خانم لی خیلی حرفهای است و حرفهایش را خیلی خوب میتواند به بازیکنان منتقل کند. بعد از ۳سال که به تیم ملی برگشتم حال و هوایم خیلی عوض شد. خانم لی خیلی خوب توانسته خودباوری را به ما و بهخصوص بازیکنان جوانی که در تیم ملی هستند، تزریق کند، ما این خودباوری را نداشتیم. در کنار همه اینها بحث حمایتی که در فضای مجازی و رسانهها ایجاد شد، خیلی کمک کرد تا والیبال ما تغییر کند و دیده شود.
*خانم علیخانی یک انتقادی داشتید به اینکه چرا مسابقات شما پخش نمیشود. درباره این موضوع صحبت کنیم.
منظورم مسابقات لیگ بوده که پوشش همه بازیکنان کاملاً اسلامی است و مربیان و تماشاگران همه زن هستند. درست است برای پخش مسابقات خارج از کشور محدودیتهایی وجود دارد، ولی میشود لیگ پوشش تصویری داشته باشد. لیگ به رشد والیبال و تیم ملی کمک میکند. وقتی مسابقات پخش شود، اسپانسر میآید و وقتی اسپانسر خیلی خوبی داشته باشیم، میتوانیم از حضور بازیکنان خارجی استفاده کنیم؛ کاری که کشورهای بزرگ دارند انجام میدهند، مثل ترکیه و ایتالیا و حالا هم به کشورهای شرق آسیا سرایت کرده و همین باعث میشود سطح لیگشان بالا برود. نه فقط مسابقات والیبال که در همه رشتهها میشود لیگها را پوشش داد، ولی این کار را نمیکنند و این همیشه برای ما جای سؤال است.
*صحبت از اسپانسر شد، از تفاوت دستمزدها بین قهرمانان زن و مرد حرف بزنیم، اینکه بیشتر زنان از این تفاوتها گلایهمند هستند. در والیبال هم همین شرایط هست؟
کریمی: در رشته ما هم همین شرایط وجود دارد. در کل وقتی مسابقات مردان پخش میشود اسپانسر بیشتری هم سمت آنها میرود و این تفاوت قیمتها را ایجاد میکند. درست است که شرایط زنان نسبت به سالهای قبل بهتر شده ولی قطعاً اگر ما هم بیشتر دیده شویم، بیشتر حمایت میشویم.
علیخانی: سقف قرارداد بازیکنان زن روی یکمیلیارد است. قیمت قرارداد مردان را نمیدانیم ولی طبق شنیدهها حدود ۲۰میلیارد تومان است. یک دلیل رسانهای است و دلیل دیگر مدالآوری است. والیبال ما چندین سال مدالی نداشت. یعنی یکی از جوابهایی که میشنویم همین است ولی این روند را مردان هم طی کردند. سالهای دور در والیبال مردان دوست داشتیم چین و ژاپن را ببریم، ولی آنها با برنامهریزیهای خوب، بلندمدت و مستمر این مسیر را به خوبی طی کردند. حضور در لیگهای معتبر، مسابقات تدارکاتی خوب و… در بالا رفتن سطح والیبال مردان خیلی مؤثر بوده ولی این راه برای زنان کمی سختتر است. ولی در لیگ، جایی که هم ما و هم مردان از آن درآمد داریم، شرایط ما و مردان یکسان است، ما هم وقت میگذاریم، تمرین و بازی میکنیم، از خانوادههایمان دور هستیم و… ولی اینجا بحث رسانهای مهم است که بیشتر به نفع مردان است.
*بازیهای کشورهای اسلامی را در پیش دارید. چه نتیجهای را پیشبینی میکنید؟
علیخانی: دوره قبلی دوم شدیم و امسال کار خیلی سختتر است و باید حتماً از آن عنوان دفاع کنیم. امسال کشورهای بیشتری حضور پیدا کردهاند و همین خیلی کار را سخت کرده، ولی بچهها بهقدری باانگیزه و قوی هستند که لحظهشماری میکنند این بازیها زودتر شروع شود و ما به مسابقات برویم. البته حضور من در این بازیها فعلا مشخص نیست، من وقتی به تیم اضافه شدم که لیست اولیه رد شده بود. فدراسیون و کمیته ملی المپیک در تلاش هستند تا بتوانند من و ۲بازیکن دیگر که شرایطشان مثل من است، همراه تیم به عربستان برویم.
*خب برویم عقبتر، به جنگ ۱۲روزه که شما درگیر کاپ آسیا بودید. چطور مسابقه دادید؟
کریمی: ما در ویتنام بودیم که شنیدیم این اتفاق افتاده. حس عجیبی بود. اصلاً باور نمیکردیم. کنار خانوادههایمان نبودیم و بیشتر نگران آنها بودیم. یک روزهایی حتی از آنها خیلی خبر نداشتیم. واقعاً آن روزها شرایط خیلی سختی را تحمل کردیم. روز اول خیلی سخت توانستیم روی بازی تمرکز کنیم. همه همدیگر را حمایت کردیم و پشت هم بودیم. مدام با هم صحبت میکردیم ولی نمیدانستیم قرار است چه اتفاقی بیفتد، نمیدانستیم کی میتوانیم برگردیم، کی میتوانیم کنار خانواده باشیم و اینها همهچیز را برای ما سختتر میکرد.
*با این حال بد نتیجه نگرفتید.
کریمی: با یک بدشانسی به جمع ۴تیم نرفتیم و ششم شدیم.
*برای آینده چه برنامهای دارید، میخواهید سرمربی و مربی شوید؟
علیخانی: هیچوقت دوست ندارم سرمربی باشم، نمیدانم چرا، همیشه دوست دارم یک کمک مربی خیلی قوی باشم. در تمرینات، همه فشار روی کمک مربیان عزیز است ولی متأسفانه هیچوقت حرفی از آنها زده نمیشود، درحالیکه واقعاً کار بسیار سنگینی دارند.
کریمی: چیزی که شبنم گفت جالب بود. من هم خیلی سرمربیگری را دوست ندارم. فعلا تنها چیزی که ذهنم را درگیر کرده و دوست دارم باشم، بازیکنی است، ولی احتمالاً وقتی که از این شرایط فاصله بگیرم، به مربیگری فکر میکنم.
*در مورد یک کلمه نظرتان را میخواهیم؛ ایران؟
علیخانی: دوست دارم حال ایران همیشه خوب باشد. قبلا به مادرم میگفتم اگر یک روز دختردار شوم، اسمش را ایران میگذارم، ولی بعضیوقتها میگویم شاید اگر اسمش ایران باشد، زیاد غصه بخورد.
کریمی: بازی کردن برای وطن خیلی قشنگ و زیباست و خیلی خوشحالم که در این شرایط هستم. شاید اگر در تیم ملی بازی نمیکردم، هیچ وقت نمیتوانستم این حس را از نزدیک تجربه کنم.
*خانم علیخانی مادر شما هم والیبالیست بوده. در چه سطحی بازی میکردند، چند سال و چطور؟
موقعی که من خیلی کوچک بودم، بازیکن خوب صنعت فولاد اصفهان و ذوبآهن بودند. من هم به واسطه مادرم راهم به سالنهای ورزشی باز شد، ولی کلا خانواده اجازه دادند خودم راهم را انتخاب کنم، البته به جز یک سال، دوران نوجوانی من که مادرم در سپاهان مربی بود و میگفت بیا به تیم ما و من میخواستم ذوبآهن بازی کنم. ۳-۴روز غذا نخوردم و قهر کردم و بعد از آن مادرم گفت هر کاری که دلت میخواهد، انجام بده. هم مادرم و هم پدرم مشوقم بودند. پدرم از بازیکنهای فوتبال ذوبآهن بودند، ولی نه لیگ برتر.
*خانواده شما هم ورزشی هستند؟
کریمی: اهل ورزش شاید باشند، ولی نه در حد ورزش قهرمانی. خانواده برای من هم همیشه جای انتخاب گذاشتهاند، حالا چه در ورزش، چه هنر و چه درس. آنها اجازه دادند هر کاری که علاقه دارم را خودم انتخاب کنم.
*خانم علیخانی ازدواج با یک والیبالیست چطور است؟
قطعاً خیلی کمک میکند. جا دارد از همسرم تشکر کنم، او در این چند سال خیلی حمایتم کرد تا جا نزنم و خسته نشوم. همسرم حامد تاریوردی است که بازیکن تیم ملی نوجوانان و جوانان بود، هم قهرمانی آسیا و هم قهرمانی جهانی دارد.
*مشورت هم میدهد؟
او خیلی به من اعتماد دارد و میداند در نهایت تصمیمی میگیرم که منطقی باشد نه خیلی احساسی. حتی مخالف خداحافظی من بود، ولی دوست داشت کاری را انجام بدهم که با آن حالم خوب است. همواره سعی کرده حامی باشد و این کمک خیلی بزرگی است. وجود چنین افرادی؛ همسر، پدر، مادر، خواهر، برادر و… برای هر کسی در هر زمینهای لازم و نعمت است.
*با اردوها چطور کنار میآیید؟ سخت نیست؟
کریمی: کلاً ورزش حرفهای سختیهایی دارد که شاید به چشم عموم مردم نیاید. تایم زیادی از زندگی را دور از خانوادهها هستیم و خیلی هم حق انتخاب نداریم که کی میتوانیم آنها را ببینیم. اینها خیلی سخت است ولی موقعی که شروع کردیم، پذیرفتیم که این بخشی از راه، بخشی از مسیر حرفهای شدن و رسیدن به هدفهاست.
علیخانی: فردای روزی که از ازبکستان(مسابقات آسیای مرکزی) برگشتیم، به اردو رفتیم و بچههایی که در شهرهای دیگر ساکن هستند، هنوز به خانوادههایشان سر نزدهاند. اردوهای ما برای مسابقات طولانی و پشتسر هم است. همسرم مربی پاس گرگان است و ما خیلی از هم دور هستیم ولی خانم لی خیلی همکاری میکند که من و همسرم همدیگر را ببینیم.
https://www.hamshahrionline.ir/news/988393/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%AD%D8%B3%D8%A7%D8%B3-%D8%AF%D9%86%DB%8C%D8%A7″>Source link