تبعات خشکسالی برای بازار سرمایه

سعیده محمد – ایده روز | کاهش بیش از ۴۰ درصدی بارش‌ها، تنش شدید آبی را در بخش‌های مختلف کشور به ویژه کشاورزی تشدید کرده و طبق نظر کارشناسان کشت محصولات پرآب مانند برنج، هندوانه و گندم در مناطق کم‌آب، فشار بر منابع آبی را افزایش می‌دهد و اصلاح الگوی کشت و آبیاری نوین، نیاز ضروری این بخش است.

کشورمان برای پنجمین سال متوالی با بحران خشکسالی روبه‌رو است. آمارها نشان می‌دهد میزان بارش از ابتدای سال آبی جاری تاکنون حدود ۴۰ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده و کاهش بارش در فصل بهار به ۴۶ درصد رسیده است. به گفته معاون وزیر راه و شهرسازی و رئیس سازمان هواشناسی کشور، حتی در صورت وقوع بارش نرمال، کمبود منابع آبی سال‌های گذشته جبران نخواهد شد و برآوردها نشان می‌دهد که در نیمه اول پاییز شرایط بارشی مطلوبی پیش‌رو نخواهد بود.
در چنین شرایطی، خشکسالی ریسکی سیستماتیک برای بازار سرمایه محسوب می‌شود؛ ریسکی که در صورت تشدید، می‌تواند ظرفیت تولید و سودآوری بسیاری از صنایع بورسی را مستقیماً تحت‌تأثیر قرار دهد. تغییر الگوی بارش، تداوم خشکسالی و افزایش دما نه‌تنها هزینه‌های تولید و زنجیره تأمین را دچار اختلال می‌کند، بلکه می‌تواند بقای برخی صنایع را نیز به چالش بکشد. صنایع وابسته به منابع حیاتی مانند آب و انرژی، از فولاد و سیمان گرفته تا کشاورزی و پتروشیمی، در خط مقدم این آسیب‌پذیری قرار دارند. بی‌توجهی به این ریسک، علاوه بر تهدید سودآوری، ممکن است به کاهش ارزش بازار منجر شود. نمونه‌ای از این اثرگذاری را می‌توان در عملکرد شرکت آمریکایی FMC Corp مشاهده کرد که اوایل سال ۲۰۲۴ به‌دلیل خشکسالی شدید در برزیل با افت ۳۸ درصدی فروش در آن بازار مواجه شد و همین امر، کاهش بیش از ۱۴ درصدی ارزش سهام آن را در بورس نیویورک به دنبال داشت.

سه سناریوی صنایع در بحران بی‌آبی
برای مواجهه با این ریسک، می‌توان سه سناریو متصور شد: در سناریوی خوش‌بینانه، با استفاده از فناوری‌های بازچرخانی آب و مدیریت هوشمند منابع، صنایع آب‌بر همچون فولاد، سیمان و پتروشیمی به فعالیت خود ادامه می‌دهند؛ هرچند هزینه‌ها افزایش می‌یابد، اما تولید حفظ می‌شود. در سناریوی میانه، محدودیت برداشت آب زیرزمینی و خشکسالی‌های تابستانی، بخشی از خطوط تولید را در فلات مرکزی متوقف می‌کند، کوره‌های سیمان در مناطق خشک خاموش می‌شوند و فعالیت پتروشیمی‌ها به دلیل کمبود آب خنک‌کاری کاهش می‌یابد. در این شرایط، سرمایه‌گذاران به تدریج سرمایه خود را از صنایع پرمصرف آب به سمت شرکت‌های کم‌مصرف یا فعال در حوزه تصفیه و شیرین‌سازی هدایت می‌کنند. اما در سناریوی بدبینانه، فولادسازان وابسته به آب کارون، صنایع سیمان و پتروشیمی‌های جنوب‌شرق کشور با کاهش جدی تولید یا افزایش هزینه‌های تأمین آب روبه‌رو می‌شوند و صنایع غذایی و کشاورزی نیز به دلیل کمبود مواد اولیه تحت فشار قرار می‌گیرند. در مقابل، شرکت‌های مجهز به فناوری‌های آب‌شیرین‌کنی، بازیافت آب و مدیریت منابع آبی، از موقعیت رشد برخوردار خواهند شد.

فرصت «سبز» بی‌آبی
این وضعیت صرفاً تهدیدی برای صنایع و بازار سرمایه نیست، بلکه می‌تواند فرصتی برای هدایت سرمایه‌ها به سمت پروژه‌های سبز و پایدار باشد. بازار سرمایه قادر است منابع مالی لازم برای طرح‌هایی نظیر احداث آب‌شیرین‌کن‌ها، توسعه سیستم‌های بازچرخانی آب و اجرای برنامه‌های بهینه‌سازی مصرف آب و انرژی را فراهم کند. در بسیاری از کشورها، این هدف از طریق «ابزارهای مالی سبز» محقق می‌شود؛ ابزارهایی مانند اوراق و محصولات سرمایه‌گذاری که وجوه جمع‌آوری‌شده از انتشار آنها به پروژه‌هایی با منافع مستقیم زیست‌محیطی اختصاص می‌یابد. این پروژه‌ها می‌توانند شامل کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای، حفاظت از منابع طبیعی و کاهش اثرات منفی تغییرات اقلیمی باشند.
در ایران نیز امکان طراحی نسخه بومی این ابزارها در قالب «صکوک سبز» وجود دارد؛ ساختاری که هم با الزامات شرعی هماهنگ است و هم می‌تواند نیازهای مالی صنایع و پروژه‌های پایدار را پاسخ دهد. افزون بر این، سیاست‌گذار می‌تواند صنایع آب‌بر را ملزم کند تا گزارش‌های پایداری یا حداقل اطلاعات کلیدی زیست‌محیطی خود را در سامانه کدال منتشر کنند. گنجاندن شاخص «ردپای آب» در این افشاگری‌ها، شفافیت لازم را برای ارزیابی میزان وابستگی هر شرکت به منابع آبی فراهم می‌آورد و مبنای تصمیم‌گیری دقیق‌تر سرمایه‌گذاران و تحلیلگران خواهد بود.

تجربه بازار آب در استرالیا
یک راهکار دیگر، ایجاد بازار آب است؛ بازاری قانونمند و شفاف که در آن، سهمیه یا حق برداشت آب میان مصرف‌کنندگان مختلف خریدوفروش می‌شود. در این چهارچوب، صنایع بزرگ یا کشاورزان می‌توانند در دوره‌های کم‌آبی، مازاد سهمیه خود را به سایر واحدها واگذار کنند یا در صورت نیاز، سهمیه بیشتری از دیگران خریداری نمایند.
در طراحی این بازار می‌توان از تجربه موفق حوضه موری دارلینگ استرالیا بهره گرفت؛ جایی که حقوق آب به‌عنوان یک دارایی قابل معامله تعریف شده و انتقال آن با استفاده از زیرساخت‌های دیجیتال، سریع و کم‌هزینه انجام می‌شود. بر اساس گزارش ABARES، اجرای این نظام در حوضه جنوبی موری دارلینگ باعث شد مصرف آب به‌طور میانگین حدود ۴ درصد کاهش یابد و سهم بیشتری از منابع محدود آب به مصارفی با بهره‌وری اقتصادی بالاتر اختصاص پیدا کند.
طراحی چنین بازاری علاوه بر بهبود مدیریت منابع، می‌تواند به منبعی پایدار برای تأمین مالی کشاورزان و صنایع نیز تبدیل شود. بهره‌بردارانی که با بهینه‌سازی مصرف، سهمیه آب مازاد ایجاد می‌کنند، قادر خواهند بود این مازاد را در بازار آب به فروش برسانند و از محل درآمد حاصل، سرمایه‌گذاری لازم برای هوشمندسازی سامانه‌های آبیاری خود را انجام دهند. این فرآیند نه‌تنها بهره‌وری آب را افزایش می‌دهد، بلکه چرخه‌ای مثبت ایجاد می‌کند که در آن صرفه‌جویی، بهبود درآمد را به‌دنبال دارد و درآمد بیشتر، امکان سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته‌تر را فراهم می‌سازد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *