دست وپازدن قاتلان مردم لبنان برای خلع سلاح حزب الله/ روایت شاهدان از جنایات صبرا و شتیلا
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، امروز چهارشنبه 17 سپتامبر برابر با 26 شهریور، مصادف با چهلوسومین سالگرد جنایت کشتار در اردوگاههای صبرا و شتیلا برای آوارگان فلسطینی در لبنان است که منجر به قتلعام هزاران نفر شد.
این قتلعام فجیع در جریان تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 رخ داد و بهمدت دو روز از 16 تا 18 سپتامبر ادامه داشت. اکثر ساکنان این اردوگاهها، خانوادههای آوارگان فلسطینی بودند که در جریان حوادث روز نکبت در سال 1948 آواره شده به لبنان گریختند.
فالانژها؛ مزدوران معروف صهیونیستها در لبنان
مهمترین هدف رژیم اشغالگر در تجاوز به لبنان در سال 1982، علاوه بر طمعورزی برای اشغال این کشور، نابودی سازمان آزادیبخش فلسطین مستقر در لبنان بود، اما نکته قابل توجه اینجاست که گروهی از مزدوران داخل خود لبنان به اشغالگران صهیونیست برای رسیدن به اهدافشان خدمت میکردند.
«بشیر الجمیل» رهبر حزب فالانژها که باقیماندههای آن امروز تحت عنوان حزب الکتائب و القوات اللبنانیه (حزب نیروهای لبنانی) در این کشور فعالیت میکنند، در تاریخ 14 سپتامبر 1982 میان اوضاع آشفته لبنان و جنگ داخلی این کشور در پی فتنهافروزیهای مزدوران اسرائیل، ترور شد.
بشیر الجمیل بعد از در دست گرفتن قدرت در آن زمان بهعنوان رئیس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژها که در واقع جاسوس رژیم صهیونیستی بود، ضمن کمک نظامی و میدانی به اسرائیل برای اشغال لبنان، حتی قول امضای قرارداد صلح با اسرائیل را نیز داده بود. بشیر الجمیل از روزهای اول قدرت گرفتن در صحنه داخلی لبنان، در پی ایجاد روابط قوی با اسرائیلیها بود و همیشه سعی میکرد در عملیاتهای خود نظر اسرائیلیها را جویا شود و مطابق آن عمل کند.
بر اساس اطلاعات موجود، روابط حزب فالانژها و اسرائیل از سال 1975 و بعد از جنگ داخلی لبنان آغاز شد؛ جایی که فالانژیستها برای سرکوب آوارگان فلسطینی و نابودی گروههای مقاومت موجود در لبنان، از اسرائیل درخواست کمک کردند که با پاسخ مثبت تلآویو این همکاریها در زمینه نظامی آغاز شد.
«مناخیم نیفوت» یکی از مقامات ارشد اسبق موساد که در زمان جنگ در لبنان حضور داشت، طی یادداشتی که برای فرماندهان ارتش و سرویس جاسوسی اسرائیل فرستاده بود، اعلام کرد: فعالیتهای سیاسی داخل لبنان با ادامه حضور ارتش اسرائیل گره خورده است و بهویژه فالانژها همکاری خوبی با اسرائیل دارند و تا زمانی که سوریها و فلسطینیها از لبنان عقبنشینی نکنند، این وضعیت میتواند ادامه یابد.
الجمیل قبل از ترور شدن با «آریل شارون» نخستوزیر و وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی دیدار و او را تشویق کرده بود که فلسطینیان را از بیروت و اردوگاههای اطراف آن اخراج کند.
جزئیات جنایت فجیع فالانژها در صبرا و شتیلا
یک روز بعد از ترور بشیر الجمیل، ساعت 6 صبح روز 15 سپتامبر 1982 بود که ساکنان اردوگاههای صبرا و شتیلا واقع در حوالی بیروت صدای خودروهای رژیم صهیونیستی را شنیدند که بهسمت منطقه ورزشی مجاور این اردوگاه حرکت میکرد. آنها بهسرعت متوجه شدند که نیروهای اشغالگر آنها را محاصره کردهاند و خطر بزرگی آنها را تهدید میکند، ظهر همان روز توپخانههای رژیم صهیونیستی، ورودی جنوبی اردوگاه را گلولهباران کردند.
عصر روز 16 سپتامبر و در حالی که خانوادههای فلسطینی و لبنانی و سوری مستقر در این اردوگاهها هیچ راه فراری از محاصره اسرائیل نداشتند، خود را در بیمارستانها و اتاقهای مخفی و اماکن غیر قابل استفاده پنهان کردند؛ آن هم در شرایطی که اردوگاه کاملاً خالی از مبارزان و سلاح بود، اغلب این افراد زن و کودک و سالخورده بودند که ابتدا مورد تجاوز و حمله وحشیانه شبهنظامیان وابسته به حزب فالانژها قرار گرفتند.
کشتاری که صهیونیستها همراه مزدوران فالانژ در اردوگاه صبرا و شتیلا بهراه انداختند بهمدت 43 ساعت طول کشید و طی آن 3500 نفر قتلعام شدند که اغلب فلسطینی و تعدادی هم از شهروندان لبنانی بودند، برخی نیز قربانیان این جنایت را بالغ بر 6 هزار تن میدانند. این کشتار تا صبح روز 18 سپتامبر ادامه داشت و مقاومت زنان و نوجوانانی که در اردوگاه بودند، نتوانست در برابر وحشیگری صهیونیستها و جاسوسانشان کاری از پیش ببرد.
نظامیان رژیم اشغالگر مأموریت محاصره اردوگاه صبرا و شتیلا را بهعهده داشتند و به شبهنظامیان حزب فالانژ خبر دادند که مبارزان مسلح فلسطینی اردوگاهها را ترک کردهاند، شاهدان عینی این جنایت صحنههای وحشتناکی از وحشیگری مزدوران رژیم اشغالگر علیه ساکنان اردوگاه توصیف میکنند.
بر اساس این روایات عینی، فالانژها بعضاً قبل از کشتن قربانیان آنان را شکنجه میدادند، چشمهایشان را درمیآوردند، زنده زنده پوستشان را میکندند، شکمها را میدریدند، به زنان و دختران گاه بیش از 6 بار تجاوز میکردند و در آخر بهضرب گلوله آنها را از پا درمیآوردند، بچهها را از وسط دوشقه میکردند و مغزشان را به دیوار میکوبیدند، در حمله به بیمارستان عکا تمام بیماران را بهروی تخت کشتند، دست بعضی را به ماشین میبستند و در خیابانها میکشیدند، دستهای فراوانی برای بیرون آوردن دستبند و انگشتر قطع شد.
روایت شاهدان عینی از جنایت فالانژها علیه آوارگان فلسطینی و شهروندان لبنانی
در این زمینه، محمد سعید عبدالهادی، شهروند فلسطینی در بیروت و یکی از شاهدان عینی این جنایت خونین صهیونیستها و فالانژها، در گفتگو با خبرنگار العربی الجدید اظهار داشت: من بعد از آوارگی خانوادهام در سال 1948 در جریان فاجعه نکبت در لبنان به دنیا آمدم. خانواده من بعد از خروج از فلسطین ابتدا به جنوب لبنان پناه بردند و سپس به بعلبک در شمال این کشور نقل مکان کردند و بهمرور در چادرهایی که آژانس آنروا برای فلسطینیها در اردوگاه نهر البارد در شمال لبنان فراهم کرده بود، مستقر شدند.
وی افزود: تا سهسالگیِ من، ما در اردوگاه نهر البارد بودیم و سپس پدرم برای کار به بیروت رفت و بعد از مدت کوتاهی همه ما به اینجا نقل مکان کردیم و به اردوگاه شتیلا رفتیم و زندگی ما در این اردوگاه ادامه داشت. جنایت دشمن در اردوگاههای صبرا و شتیلا زمانی اتفاق افتاد که من 40ساله بودم.
این شهروند فلسطینی ساکن بیروت درباره فاجعه کشتار صبرا و شتیلا گفت: در آن روز حملات از سمت شهرک ورزشی بیروت با منور و بمبهای فسفری شروع شد و سپس نیروهای مسلح و نقابدار بهسرعت از سمت سفارت کویت وارد اردوگاه شدند و وحشت در سراسر اردوگاه گسترش یافت و همه فرار میکردند. افراد مسلح به خانهها حمله کردند و قتلعامهای وحشتناکی را رقم زدند، صحنههایی که ما میدیدیم غیر قابل توصیف بود؛ اجسادی با سر و دست و پاهای بریده و تصاویری که بدن انسان را به لرزه در میآورد.
محمد سعید عبدالهادی ادامه داد: چهار نفر از برادرزادههایم بعد از اصابت گلوله به نزدیکی در، جلوی چشممان شهید شدند و پسرعموهایم نیز به شهادت رسیدند، خواهرزادهام از ناحیه دست و شانه مجروح شد و ما سعی داشتیم او را به درمانگاه ببریم و به بیمارستان رفتیم، اما متجاوزان، خود بیمارستان را هم هدف قرار دادند.
وی اظهار داشت: ما شاهد بودیم که افراد مسلح به خانهها حمله میکردند و پیر و جوان را بیرحمانه میکشتند و خانهها را ویران میساختند. ما همچنان فرار میکردیم تا مکان امنی پیدا کنیم و به یکی از مدارس آنروا رسیدیم و من بههمراه همسر و فرزندان و برادرانم به آنجا پناه بردیم. این قتلعام یک فاجعه فراموشنشدنی بود و تعداد شهدا قابل شمارش نیست و زخم آن هنوز در قلبهای همه ما پابرجاست؛ همانند فجایعی که امروز در غزه رخ میدهد.
حسنیه احمد، دیگر شهروند فلسطینی و ساکن اردوگاه شتیلا نیز از شاهدان عینی این جنایت بود که گفت: زمانی که قتلعام صبرا و شتیلا رخ داد، من با فرزندانم داخل خانه بودیم که ناگهان افراد مسلح به اردوگاه حمله و شروع به قتلعام وحشیانه مردم کردند، در آن زمان همسر من برای کار به خارج از لبنان رفته بود و من با فرزندانم تنها بودم و نمیدانستیم کجا فرار کنیم و صحنههایی که میدیدیم بسیار وحشتناک بود.
مجید سلامه سلامه، از دیگر شاهدان عینی این جنایت هم گفت: زمانی که قتلعام صبرا و شتیلا رخ داد، من 37ساله بودم و با همسر و سه فرزندم در خانه بودیم، بعد از شروع این فاجعه، برخی از همسایگان به خانه ما پناه آوردند؛ زیرا خانه ما بزرگ بود.
وی ادامه داد: قتلعام از محله فرحات شروع شد و تا جاده الرحاب در نزدیکی فرودگاه ادامه داشت. مردان مسلح از حزب نیروهای لبنانی و فالانژها با حمایت مستقیم ارتش اسرائیل، اردوگاه را از چندین جهت محاصره کرده بودند و فضای وحشتناکی حاکم بود و هر کسی که میخواست فرار کند بازداشت یا قتلعام میشد.
این شاهد عینی جنایت صبرا و شتیلا گفت: صحنهها واقعاً غیرقابل توصیف بود و ما زنانی را در خیابان میدیدیم که آنها را برهنه کرده بودند و صدای جیغ و تیراندازی میآمد و شعلههای آتش، آسمان را پر کرده بود. این قتلعام سه روز طول کشید و قربانیان آن تنها فلسطینیها نبودند؛ بلکه شامل لبنانیها نیز میشدند. شهدا در گورهای دستهجمعی دفن شدند و نام بسیاری از آنها ناشناخته ماند و این جنایتی بود که هرگز از ذهن ما پاک نخواهد شد.
قاتلان شهروندان لبنانی در پی خلعسلاح مقاومت برای خدمت به اشغالگران
ماهیت فاشیستی و غیرانسانی حزب فالانژ که باقیماندههای آن امروز تحت عنوان حزب نیروهای لبنانی بهریاست سمیر جعجع فعالیت میکنند، از همان آغاز مشخص بود، چرا که یکی از اعضای آن، در خاطرات خود درباره نحوه شکلگیری حزب فالانژ مینویسد: تشکیل این حزب پس از دیدار رئیس مؤسسه از آلمان، در خلال دوران نازیها، از لبنان شکل گرفت؛ در حقیقت حزب فالانژ، الهامگرفتهشده از حزب نازیهای آلمان است.
حزب سمیر جعجع که منفیترین چهره لبنان است و به جاسوسی برای دشمن اشغالگر در دورههای مختلف شهرت دارد، اولین مهره صهیونیستها برای فتنه داخلی در لبنان است. طی 2 دهه گذشته فرمانده سابق فالانژیستهای لبنان کنار متحدان خود در همه توطئههایی که آمریکا و رژیم صهیونیستی ضد لبنان ترتیب میدادند مشارکت مستقیم داشت. کشتار مردم لبنان در منطقه الطیونه بیروت در اکتبر 2021 یکی از جدیدترین جنایات بقایای فالانژها در لبنان محسوب میشود.
تضعیف و ضربه زدن به مقاومت که از سال 2000 با اخراج اشغالگران صهیونیست از جنوب لبنان، جایگاه ملی خود را در سطوح مختلف در لبنان تثبیت کرده است، هدف اصلی حزب جعجع و متحدان آن در لبنان است. آنها برای تحقق این هدف خود طی دو دهه گذشته از هیچ توطئهای ـ چه نظامی و چه سیاسی و… ـ علیه حزبالله دریغ نکردهاند.
امروز هم فالانژها از زمان نبرد اخیر میان مقاومت و رژیم اشغالگر، به نقش سنتی خود در خدمت به دشمن و مزدوری برای آن برگشتهاند. بیانیهها و صحبتهای سمیر جعجع میان طرفداران خود از زمان آغاز جنگ با رژیم صهیونیستی در نزدیک به دو سال گذشته تاکنون، نشان میداد که او علناً در تلاش برای اجرای پروژه رژیم صهیونیستی و آمریکا در داخل لبنان است و قصد دارد مردم این کشور را علیه مقاومت تحریک کند.
اما فتنهجویی و جاسوسی جعجع و متحدانش تنها به دوره جنگ محدود نبود و امروز هم بعد از آتشبس شکننده از ماه نوامبر تاکنون باقیماندههای فالانژها بهطرز متفاوتی وارد میدان شدهاند و از خلال جنجال برای خلعسلاح مقاومت در پی خوشخدمتی به صهیونیستها هستند.
درحالی که دولت پیشین لبنان بهریاست نجیب میقاتی، مواضعی خردمندانه مقابل این فتنهگریهای مزدوران اسرائیل در لبنان اتخاذ کرده و در جنگ با دشمن، کنار مقاومت ایستاده بود، متأسفانه دولت کنونی بهریاست نواف سلام بهعنوان یک دولت کاملاً وابسته به آمریکا، با تسلیم شدن مقابل دیکتههای این کشور، خواسته یا ناخواسته درحال بازگرداندن لبنان به چند دهه قبلتر است؛ جایی که صهیونیستها با حمایت مزدوران خود داخل لبنان، در این کشور جولان میدادند و شهروندان لبنانی را قتلعام میکردند،
این درحالی است که حزبالله همواره از تقابل با نیروهای لبنانی با وجود اختلافات پرهیز داشته است و سلاح مقاومت هرگز بهسمت هیچ یک از گروههای سیاسی داخل لبنان نبوده و تنها رژیم غاصب و اشغالگر را هدف حمله خود قرار داده است.
انتهای پیام/+