سایه سنگین سیاست بر اقتصاد
سعیده محمد – ایده روز | شاخص کل بازار سرمایه در روز رأی اعتماد مجلس به همتی، 2 میلیون و 37 هزار و 209 واحد و در روز 12 اسفند که مجلس وزیر اقتصاد را استیضاح کرد؛ 2 میلیون و 870 هزار و 948 واحد بود. این شاخص در 6 ماه حضور همتی در وزارت اقتصاد، حدود 41 درصد رشد کرد و جالب اینکه از زمان برکناری همتی تاکنون، شاخص کل بورس 6.12 درصد افت کرده است. همه این موارد شائبه سیاسی بودن آن استیضاح و آسیب جدی به بازار سرمایه و افزایش نااطمینانیها به دماسنج اقتصاد کشور را جدیتر میکند.
بورس در کشورهای توسعهیافته با اقتصاد آزاد، محور توسعه است
حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه در ارزیابی خود از شرایط بازار سرمایه به عنوان دماسنج اقتصاد کشور عنوان کرد: «بورس بهویژه در کشورهای توسعهیافته با اقتصاد آزاد عمدتاً نقش تأمینکننده اصلی مالی برای صنایع را ایفا میکند و محور توسعه است. با توجه به قواعد و مقرراتی که بر بازار حاکم است، پولهای خُرد و پراکندهای که در سطح جامعه وجود دارد، عمدتاً با ضریب نفوذ بیش از ۸۰ درصد جامعه از محل بازار سرمایه سرمایهگذاری میشود و این جریان نقدینگی موجب میشود که منابع مورد نیاز صنایع مختلف و زیرساختها و به نوعی چرخه سرمایهگذاری تأمین مالی به درستی انجام شود.»
وی افزود: «البته عوامل خیلی زیادی در رشد بازار تأثیرگذار هستند که متناسب با آن، سرمایه دچار نوسان میشوند و عمدتاً در تحقیقاتی که انجام شده است در صورتی که ثبات سیاسی و آرامش در حوزه سیاسی وجود داشته باشد، بازار سرمایه بیشترین بازدهی را بین بازارهای مختلف مالی کسب میکند و از طرفی تمام صنایعی که در اقتصاد یک کشور مشغول به فعالیت هستند و از منابع آن کشور استفاده میکنند، عمدتاً در بورس اوراق بهادار حضور دارند.»
بورس در کشورمان کل اقتصاد را نمایندگی نمیکند
میرمعینی اضافه کرد: «بورسهای کشورهای توسعهیافته اقتصاد کل آن کشور را نمایندگی میکنند و بازار سرمایه به معنای کامل کلمه ویترین اقتصادی یک کشور محسوب میشود، ولی واقعیت این است که در کشورمان، بورس کل اقتصاد را نمایندگی نمیکند و از طرفی ناپایداری زیادی دارد و ریسک سیستماتیک بالایی دارد که دلیل آن را باید در اقدامات حوزههای سیاسی و سیاستگذاران اقتصادی حاکم جستوجو کرد و شاهد هستیم که شرایط ابهام و تنشهایی که در حوزههای سیاسی و اقتصادی وجود دارد، بسیار زیاد است؛ بنابراین ما تحت تأثیر عوامل سیاسی و سیاستگذاری اقتصادی دولت قرار داریم و این موضوع امنیت سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذار را دچار خدشه اساسی میکند.»
این کارشناس حوزه بورس خاطرنشان کرد: «پول هوشمند عمدتاً به دنبال بازده مناسب با ریسک پایین است و وقتی که بازار سرمایه نتواند انتظارات سرمایهگذاری را برآورده کند، آن پول هوشمند سایر بازارها را ترجیح میدهد.
در سال جاری و بعد از تحریمهای جدید خُردکننده، حاشیه سود شرکتها بهشدت نزولی شده است. واقعیت این است رویکردی که دولت جدید انتخاب کرد، رویکرد درستی بود ولی اجرای آن بسیار سخت بود. با ورود ترامپ به کاخ سفید و با استیضاح دکتر همتی که یکی از افرادی بود که به درستی به بازار سرمایه اعتقاد داشت و معتقد بود بازار سرمایه قوی در جهت اقتصاد قوی است و به درستی رویکرد خود را انتخاب کرده بود و برنامه دولت چهاردهم برای هدایت نقدینگی
به بازار سرمایه، آن رویکرد کلی دولت و وزارت اقتصاد از مسیر ایجاد تحول در اقتصاد و رونق بورس فاصله گرفت.»
میرمعینی تأکید کرد: «متأسفانه در استیضاح و برکناری وزیر اقتصاد، تنگنظریهایی وجود داشت، همتی با مقبولیتی که داشت، در مسیر رشد و پیشرفت دولت و اقتصاد پیش میرفت؛ بسیار جنگنده بود و سیاستگذاریهای وی مبتنی بر علم اقتصاد بود و از سویی قدرت لابیگری با سایر وزرا را داشت و میتوانست برنامههای خود را پیش ببرد و این نه تنها برای بازار سرمایه خوب بود، بلکه میتوانست از ابزار بازار سرمایه در جهت رشد اقتصادی و تحول اقتصادی و برونرفت از این مشکلات عدیده مانند ورشکستگیها، ناترازیها و… استفاده کند.»این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: «همتی هم تجارب اجرایی بسیار بالایی داشت و هم میتوانست به مرور در مسیر درست اقتصادی کشور را پیش ببرد و همچنین سیاستگذاری اقتصادی را عمدتاً براساس سیاستگذاری علمی اتخاذ میکرد؛ بنابراین اینکه یک گروه تلاش کند تا ایشان را از گردونه خارج کرده و دولت را ناکارآمد جلوه دهد، قاعدتاً به ضرر منافع ملی است.»وی ادامه داد: « البته اگر اوضاع سیاسی و بینالملل بهبود یابد و تحریمها کاهش پیدا کند، میتوان امیدوار بود که هنوز افراد مناسبی مانند آقای همتی وجود دارند که بیایند و اعتقاد به ساماندهی اقتصادی از طریق
سیاستگذاری علمی اقتصادی داشته باشند و به نوعی از سیاستگذاری دولت هم حمایت کنند.»
سیاست در تمام دنیا مبتنی بر منافع اقتصادی است
میرمعینی گفت: «ارتباط خیلی تنگاتنگی بین سیاست و اقتصاد وجود دارد و در تمام دنیا سیاست اقتصادی مبتنی بر منافع اقتصادی داریم؛ ولی متأسفانه در ایران، اقتصاد سیاسی داریم، یعنی سیاست باید پیش برود و اقتصاد پیرو باشد و بتواند خودش را بهروز کند. اگر توجه کنیم
در سالهای اخیر همیشه اقتصادمان با توجه به موضعگیریهای سیاسی که اتفاق افتاده و التهابات و تنشهای سیاسی روز به روز ضعیفتر و ضعیفتر شده و اکنون در حال تماشای تبعات آن هستیم.»