سواد فرهنگی؛ الزامی در مسیر تربیت شایسته کودکان و نوجوانان
به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، امروزه یکی از مباحث بسیار مهم که باید آن را فراتر از مقوله سواد رسانه تلقی کرد، بحث سواد فرهنگی است که در واقع یک مفهوم کلیدی و فراتر از صرفِ توانایی خواندن و نوشتن افراد میباشد.
بنابر روایت حوزه، در واقع این مفهوم به مجموعهای از علوم، اطلاعات و نیز منابع مشترک فرهنگی اشاره دارد که برای درک کامل متون، رسانهها و ارتباطات روزمره در یک جامعه ضروری به شمار میرود.
به همین خاطر است که کارشناسان و متخصصین معتقدند فرد دارای سواد فرهنگی میتواند به طور مؤثرتری در جامعه به ایفای نقش بپردازد، چرا که قادر است معنای پنهان یا تلویحی پیامها را دانسته و بر همین اساس با دیگران ارتباط عمیقتری برقرار نماید.
لزوم بهرهگیری از سواد فرهنگی در تربیت کودکان
اهمیت مقوله سواد فرهنگی در بین نسل جدید از آن جا ناشی می شود که بدانیم این مسیری است که به آنها کمک میکند تا نه تنها «چه چیزی» بخوانند، بلکه «چگونه» جهان پیرامون خود را درک و تفسیر کنند.
به اعتقاد دکتر محمدمهدی سیدناصری، پژوهشگر عرصه فرهنگی و فعال رسانهای در دنیای امروز، کودک ایرانی زودتر از آنکه با قصههای ملی و شعرهای کهن آشنا گردد، با آواتارها، انیمیشنهای جهانی و بازیهای چندملیتی بزرگ شده و رشد می یابد. در واقع او رسانه را میفهمد، اما فرهنگ را درک نمی کند به این معنا که به عنوان مثال از تلفن همراه استفاده میکند، اما معنای فرهنگی و اخلاقی آن را در نمی یابد.
وی همچنین افزود: این فاصله در واقع همان شکاف پنهانی است که جامعه ما را با پدیدهای نوین مواجه کرده است؛ کودک دیجیتالِ بیفرهنگ، نه از سر بیاخلاقی، بلکه از سر بیتربیتی فرهنگی. سالهاست در نظام آموزشی و رسانهای ما از مقوله سواد رسانهای صحبت می کنند؛ مفهومی که به معنای توانایی استفاده، تحلیل و ارزیابی رسانههاست. اما باید توجه داشت که سواد فرهنگی، لایهای عمیقتر دارد، چرا که این سواد، به کودک میآموزد چگونه در برابر محتوای رسانهای، هویت، ارزشها و فرهنگ خود را حفظ نماید.
سواد رسانهای ابزار است و سواد فرهنگی، ریشه
این پژوهشگر عرصه فرهنگ و رسانه در توضیح سخنانش بیان داشت: باید توجه داشت که هر چند سواد رسانهای ابزار است، اما سواد فرهنگی ریشه است؛ در واقع رسانه راهی است برای دیدن جهان، اما فرهنگ چگونگی دیدن آن را تعیین میکند. در واقع، سواد فرهنگی یعنی توانایی زیستنِ آگاهانه در جهان دیجیتال، به این معنا که کودک و نوجوان و حتی جوان نه تنها «چگونه پست بگذارد»، بلکه «چرا و برای چه» پست بگذارد را نیز بداند.
وی خاطرنشان کرد: در مدارس ما اگرچه گاه از «کارگاه سواد رسانهای» یا «آموزش فضای مجازی امن» سخن به میان میآید، اما غالباً این آموزشها به سطح مهارتهای فنی و هشدارهای انضباطی محدود میشود. به کودک میگوییم که اطلاعات شخصیات را منتشر نکن، از غریبهها پیام نگیر، زمان استفاده از گوشیات را کم کن. اما کمتر میگوییم: چرا باید دروغ مجازی را تشخیص دهی؟ چگونه از فرهنگ بومی خود دفاع کنی؟ و چه معنا دارد که در دنیای بیمرز، ایرانی و انسان باقی بمانی؟
دلیل دیگری بر اهمیت و ضرورت سواد فرهنگی
سیدناصری همچنین با بیان این نکته کلیدی که اساساً بدون سواد فرهنگی، سواد رسانهای به ابزاری کور تبدیل میشود، گفت: منظورم ابزاری است که میتواند کودک را از تهدیدات فنی حفظ کند، اما نه از سلطه نرم الگوریتمها و سبکهای زندگی تحمیلی که امروزه به آفتی جدی در عرصه فرهنگی و اجتماعی بدل شده است.
وی افزود: به عنوان مثال هنگامی که کودک و نوجوان جامعه ما هر روز با کلیپهایی مواجه میشود که خشونت را طنز، مصرفگرایی را ارزش و تقلید از سلبریتی را افتخار مینمایاند، در واقع در حال آموزش دیدن است، اما نه از مدرسه، بلکه از الگوریتم. چندی پیش یونسکو در گزارشی با محوریت “سواد رسانه و دیجیتال برای کودکان” به نکته مهمی اشاره کرد و آن هم این که حفاظت از هویت فرهنگی و زبانی کودکان در فضای مجازی، یکی از ارکان حق بر آموزش فرهنگی است. در نبود این حفاظت، کودکان نه فقطمصرفکننده منفعل اطلاعات میشوند، بلکه به تدریج از ریشههای فرهنگی خویش جدا میگردند.
فراتر از کتب درسی باید کار مبنایی انجام دهیم
نرجس شکرزاده، پژوهشگر حوزه علمیه خواهران نیز با تأکید بر این که نظام آموزشی ما باید سواد فرهنگی را در قالبی فراتر از کتاب درسی نهادینه کرده و در این زمینه به دنبال کار جدی و مبنایی باشد، اظهار داشت: در واقع کودکان باید در مدارس یاد بگیرند که رسانهها چگونه فکر میکنند، چگونه روایت میسازند، و چگونه میتوان با حفظ احترام به فرهنگ خود، با جهان ارتباط برقرار کرد و لذا به طور جدی معتقدم که در شرایط فعلی می بایست از بازتولید پیامهای سطحی فاصله گرفته و محتوای متفکرانه، بومی و چندرسانهای ویژه کودکان و نوجوانان با مختصات و اقتضائات جامعه خودمان تولید کرده و به بازنشر آن بپردازیم.
وی همچنین یادآور شد: سواد فرهنگی به معنای بستن درها بر دنیای کنونی که متأثر از تکنولوژی و فناوری است، نمی باشد بلکه به معنای گشودن پنجرهها با آگاهی لازم است. در واقع فرزند ما میتواند از دستاوردهای جهانی بیاموزد، اما باید بداند در کجای این جهان ایستاده است و چه چیزی را نمایندگی میکند و لذا باید به درستی بر این نکته محوری تأکید کرد که سواد رسانهای چنانچه بیپشتوانه فرهنگی باشد، همچون یاد دادن شنا در دریایی است که از درک عمق آن ناتوانیم.
لزوم ارتقای سطح آگاهی خانوادههای ایرانی
شکرزاده در خاتمه سخنان خود بیان داشت: نوع برنامه ریزی هدفمند ما باید به گونه ای باشد که خروجی اش این شود که از نسلی که تنها کلیک میکند، به نسلی برسیم که درک و شناخت خوبی نسبت به قضایا دارد. در واقع تربیت دیجیتال کودکان ایرانی زمانی کامل است که سه حلقه بهدرستی در کنار هم قرار بگیرند: دانش فنی، درک فرهنگی و مسئولیت اخلاقی و در این راستا البته رسانه های جمعی نیز رسالت مهمی برای آگاهی بخشی به جامعه و به خصوص خانواده ها برعهده دارند.