سودای تفوق امنیتی و تجاری واشنگتن در حیاط خلوت روسیه و چین



به گزارش همشهری آنلاین؛ بر اساس اخبار انتشاریافته «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا قرار است در تاریخ ششم نوامبر(۱۵ آبان) میزبان رهبران پنج کشور آسیای مرکزی شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان باشد. تمرکز این نشست روی برگزاری اجلاسی با محوریت تجارت، سرمایه‌گذاری و امنیت منطقه‌ای خواهد بود.

دعوت ترامپ، در واقع دومین نشست رئیس‌جمهور آمریکا با مقامات آسیای مرکزی طی ۳ سال گذشته است. نخستین اجلاس در سال ۲۰۲۳ و در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با حضور روسای جمهور آسیای مرکزی و به میزبانی «جو بایدن» رئیس‌جمهور وقت آمریکا(در قالب فرمت ۵+۱C) برگزار شد.

البته پیشینه دیدارهای مقامات ارشد آمریکا با سران کشورهای آسیای میانه به سال ۲۰۱۵ بازمی‌گردد. در این سال «جان کری» وزیر امور خارجه وقت آمریکا و پنج وزیر امور خارجه کشورهای آسیای مرکزی دیدار کردند. دولت‌مردان کشورهای آسیای میانه در چارچوب مجمع عمومی سازمان ملل گفت‌وگو کردند و پس از آن، کری از اکتبر تا نوامبر از هر یک از پنج کشور بازدید کرد. اما هدف یا اهداف ترامپ از دعوت سران کشورهای آسیای میانه به واشنگتن چیست.

حضور در حیاط خلوت روس‌ها و چینی‌ها

آسیای میانه با قرار داشتن در مرکز اوراسیا(اروپا و آسیا)، کشورهایی همچون روسیه و چین و ایران و هند و پاکستان را در مرز یا در نزدیکی خود دارد و بنابراین سلطه بر این منطقه برای آمریکا می‌تواند از منظر امنیتی و ژئوپولیتیکی حائز اهمیت باشد.

آسیای میانه به صورت سنتی همواره تحت نفوذ مسکو بوده است. از میانه سده نوزدهم تا فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای این قلمرو به کرملین نزدیک بوده‌اند. کشورهای آسیای مرکزی، در عین حالی که متحد روسیه به شمار می‌روند، هم‌زمان روابط نزدیکی با چین نیز ایجاد کرده‌اند.

پس از جنگ اوکراین، صورت‌بندی سیاسی و متعاقب آن، صورت‌بندی تجاری و اقتصادی در این منطقه تدریجا دگرگون شد. به همین مناسبت آمریکا می‌کوشد نفوذ خود در این منطقه را افزایش دهد و تبدیل به بازیگر موثر در حیاط خلوت روس‌ها و چینی‌ها شود.

تلاش آمریکا برای افزایش نفوذ سیاسی و تجاری در منطقه «آسیای میانه» را می‌توان از زاویه‌ای، در امتداد سیاست این کشور برای افزایش نفوذ در منطقه «قفقاز» ارزیابی کرد که انعقاد طرح صلح موسوم به «دالان ترامپ» میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان، یکی از نقاط کانونی آن بود.

مهار کنترل اژدها بر «منابع معدنی»

مطابق گزارش‌های منتشره، دولت ترامپ قصد دارد در نشست با سران کشورهای آسیای مرکزی، دسترسی شرکت‌های آمریکایی به منابع معدنی این منطقه را تقویت کند. ترامپ از ابتدای بازگشتش به کاخ سفید در ماه ژانویه ۲۰۲۵، موضوع «منابع معدنی» را در اولویت تعاملات دیپلماتیک خود با کشورهای آسیای مرکزی قرار داده است.

در این‌باره گفتنی است چین در حال حاضر کنترل عمده زنجیره جهانی «تامین عناصر خاکی کمیاب» را در اختیار دارد و در واقع واشنگتن درصدد است با کنترل این زنجیره، نفوذ پکن را مهار کند.

مقامات آسیای مرکزی امیدوارند بتوانند میزان سرمایه‌گذاری آمریکا در پروژه‌های معدنی این منطقه از جمله تنگستن را شفاف و در عین حال همکاری واشنگتن در سایر پروژه‌ها را نیز جلب کنند.

«کریدور میانی» به جای خاک روسیه؟

یکی دیگر از اهداف ترامپ از دعوت سران کشورهای آسیای میانه به واشنگتن، می‌تواند بحث درباره تسهیل سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی استراتژیک در کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی «ترانس خزر» یا به اصطلاح «کریدور میانی» از طریق ازبکستان و قزاقستان باشد.

مسیر ترانس خزر از جنوب شرق آسیا و چین آغاز می‌شود و از قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، دریای خزر، جمهوری آذربایجان و گرجستان می‌گذرد و پس از عبور از بیشتر کشورهای اروپایی، به آلمان و دریاهای غرب اروپا می‌رسد.

با توجه به جنگ اوکراین و تحریم‌های اعمال‌شده علیه روسیه و در نتیجه انسداد مسیر حمل‌ونقل از طریق روسیه، کریدور میانی اهمیت فزاینده‌ای پیدا کرده است.

ذکر این نکته نیز ضروری است که کریدور میانی حتی در بلندمدت نمی‌تواند به طور کامل جایگزین حمل‌ونقل زمینی از طریق روسیه شود. با این حال، تمرکز آمریکا روی این کریدور صرفاً می‌تواند مسیرهای حمل‌ونقل در آسیای میانه را متنوع سازد.

بازگشت برنامه سپاه صلح به منطقه و همکاری در مدیریت منابع آبی، از دیگر محورهای احتمالی دستورکار نشست خواهد بود. از سوی دیگر، قزاقستان در این زمینه خواهان حمایت واشنگتن برای مقابله با کاهش سطح آب دریای خزر است؛ بحرانی که حمل‌ونقل در مسیر تجاری «کریدور میانی» را تهدید می‌کند.

پیام به یکجانبه‌زدایی شانگهای

در شرایطی که دولت آمریکا با «سیاست تعرفه» در حال ایجاد موانع تجاری با بسیاری از کشورهای جهان است و به‌طور فزاینده‌ از سوی قدرت‌های تجاری به‌عنوان شریکی غیر قابل ‌اعتماد تلقی می‌شود، کشورهایی نظیر چین و روسیه تلاش دارند در قالب پیمان‌هایی نظیر شانگهای، خود را به‌عنوان عاملی برای ثبات و مرکزی برای تجارت و فناوری در آسیا و به اصطلاح «جنوب جهانی» معرفی کنند.

حاکمیت عدم اطمینان بر سیاست‌های اقتصادی و تجاری آمریکا آشکارا در تضاد با بخش‌های کلیدی آسیا قرار دارد. اگرچه بسیاری از کشورهای قاره کهن در موضوع تعرفه‌ها با واشنگتن به نحوی مصالحه کرده‌اند اما پیمان‌هایی نظیر شانگهای کمک می‌کند تا این واحدها تنوع‌بخشی و چندجانبه‌گرایی را بیش‌ از پیش، جلو ببرند.

مبارزه با یکجانبه‌گرایی آمریکا بالطبع با منافع و میل این کشور برای سلطه بر روندهای جهانی، در تضاد است. به همین دلیل از یک زاویه می‌شود دعوت ترامپ از سران کشورهای آسیای میانه را تلاش رئیس‌جمهور آمریکا برای شکستن اراده سیاسی کشورهای عضو پیمان شانگهای در جهت مبارزه با یکجانبه‌گرایی واشنگتن دانست.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *