محمود رضایی ایده روز | فصل بیست و چهارم رقابتهای لیگ برتر در حالی طبق پیشنویس اولیه قرار است اواخر مرداد ماه (احتمالاً 25 مرداد) آغاز شود که هنوز بسیاری از تیمها حتی کادرفنی مشخصی ندارند و ترکیب بازیکنان خود را برای آغاز پیش فصل نیز مشخص نکردهاند!
در این خصوص طی چند روز گذشته در گزارشهایی در ایران ورزشی به این موضوع اشاره کردیم که فارغ از اینکه هنوز زمان آغاز رقابتهای لیگ برتر مشخص نشده بلکه بسیاری از تیمها از جمله تیمهای اول تا ششم فصل گذشته و به خصوص نمایندگان ایران در آسیا همچنان تکلیف نیمکت خود را هم مشخص نکردهاند و از این لحاظ فوتبال ایران روزهای سردر گمی را سپری میکند این در حالی است که تا حدود 2 ماه دیگر لیگ الیت در بالاترین سطح باشگاهی در آسیا آغاز میشود و تقابل با تیمهای قدرتمند و متمول عربی این امر را میطلبد تا حداقل تیمهایی که مجوز حضور در آسیا را دریافت کردهاند زودتر در خصوص شرایط کلی تیم خود در آستانه پیش فصل، وضعیتشان را روشن کنند.
حال اینکه چرا این ماجرا زودتر رقم نمیخورد میتوان از دیدگاه کارشناسی شاخصههای زیادی را با آن مرتبط دانست که یکی از مهمترین عوامل آن بعضاً به مشکلات مالی و اقتصادی تیمها مربوط میشود.
در هر صورت شاید با خصوصی شدن سرخابیها این شائبه پیش آمده باشد که این تیمها از گرفتاریهای بیپولی و… نجات پیدا کرده باشند اما دو عامل سقف بودجه و نظارت بر شفافیت مالی از سوی نهادهای ذیربط باعث شده تا جلوی ریخت و پاشهای این دو باشگاه تا حد زیادی فعلاً با وجود بخش خصوصی هم گرفته شود.
با این حال یکی از عوامل اصلی که میتواند موجب پیشرفت و توسعه باشگاهها شده و طی یک مسیر روشن، شفاف و قانونی آنها را به سرمنزل مقصود رسانده و از سوی دیگر هم موجبات استقلال مالیشان را فراهم کند همچنان به حق پخش تلویزیونی مربوط میشود که با وجود وعده وعیدهای فراوان از سوی مسئولان مربوطه و حتی فدراسیون فوتبال، هنوز خبری از آن نبوده و همچنان سازکار شفافی در این خصوص به وجود نیامده است.
در این بین مجادله صداوسیما و فدراسیون فوتبال در حالی ادامهدار شده است که یک طرف ماجرا اعتقاد دارد تلویزیون به خاطر تولید محتوایی که از فوتبال خلق میکند باید پولش را بدهد اما طرف دیگر روال دهههای اخیر را همچنان پیش گرفته و اعتقادی به این ماجرا ندارد. حال اینکه فدراسیون فوتبال در همه این سالها برای مطالبه حق پخش تلویزیونی به طور حقیقی پشت ماجرا ایستاده یا ادای آن را در میآورد.
این اتفاق یک روی سکهای است که آن روی دیگرش خود فدراسیوننشینها را تا حد زیادی در خصوص عدم حمایت از استقلال مالی باشگاهها مقصر اصلی قلمداد میکند.
اینکه گفته میشود در دنیا حق پخش یکی از ارکان مهم درآمدزایی در فوتبال به شمار رفته یکی از شاخصههای اصلی است که بسیاری از کارشناسان نیز آن را تأیید کردهاند اما مباحث دیگری مثل بلیت فروشی، تبلیغات محیطی، پاداش رتبههای برتر در جدول در پایان فصل و آیتمهای دیگری هم هستند که شاخصههای اصلی دیگری را در توسعه باشگاهداری ایجاد کرده که بر اساس آن این بار خود فدراسیون میتواند با پرداخت به موقع آنها به باشگاهها، تا حد زیادی کمک کرده تا آنها کمرشان زیر بار مشکلات مالی خم نشود.
در واقع زمانی تلاشهای فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ درباره ستاندن حق باشگاهها از صداوسیما حقیقی جلوه میکند که خود در این مسیر پیشقدم شده و حق قانونی تیمها در ارتباط با وظایف ذاتیاش را به موقع پرداخت کند.
این در حالی است که درباره بلیت فروشی شنیدهها حکایت از آن دارد که بخش اعظمی از این پول به نهادهایی بیرون فوتبال اختصاص پیدا کرده و از سوی دیگر وعده پرداخت پاداش رتبههای تیمها در جدول در پایان فصل نیز تا این لحظه پوچ از آب درآمده است.
همه اینها در حالی هستند که درباره تبلیغات محیطی هم همچنان اخبار خوشایندی که باب میل باشگاهها باشد به گوش نمیرسد و کما فیالسابق این رقم به اندازهای دور از ذهن است که بعضاً کفاف جرایم و بدهیهای باشگاهها از فصول قبلی را هم نمیدهد و آنها باید برای تسویه حساب با سازمان لیگ و کمیتههای قضایی فدراسیون حتی دست به جیب هم شوند.
با این اوصاف حالا هم شنیده میشود فدراسیون فوتبال در دستورالعملی جدید اما عجیب، حق تمام تبلیغات محیطی در لیگ برتر را به سازمان لیگ واگذار کرده است که این موضوع با انتقاد برخی باشگاهها روبهرو شده که معتقدند این اقدام غیرقانونی است.
حالا هم مشخص نیست در وانفسایی که باشگاههای تقریباً ورشکسته فوتبال ایران هر روز با مشکلات عدیده بیشتری مواجه شده و روزانه به تعداد تیمهای منحل شده بخش خصوصی اضافه میشود، چطور سازمان لیگ متولی امر مهمی میشود که در سالیان اخیر هیچ شفافیتی در خصوص آن نداشته و صورتهای مالی خود را هم منتشر نکرده و حالا دوباره سکاندار مسألهای
میشود که پول زیادی در مارکت آن وجود داشته و تراکنش زیادی مالی در آن رد و بدل میشود!