مدیریت هدفمند یارانه انرژی
سید مهدی قیصری – طرح دولت (اگرچه مطابق با خواسته قانون بودجه است) برای حذف کارت سوخت و انتقال آن به کارت بانکی هرچند حامل نشانههایی از یک چرخش مهم در حکمرانی انرژی است، اما پیامدهای آن فراتر از حذف یک کارت است؛ چرا که این کارت نماد پیوند بین مردم و دولتها بوده و انجام این اقدام در حقیقت مقدمهای بر اصلاح یارانههای انرژی در راستای بازتوزیع عادلانه ثروت بینالنسلی کشور است.
آنچه که دارایی واقعی مردم بوده و حالا به طور نادرست در حال توزیع است.
تابستان ۱۳۸۶ بود که کارت سوخت به زندگی روزمره ایرانیها وارد شد؛ ابزاری کوچک که نشانهای از آغاز یک سیاستگذاری تازه در عرصه انرژی بود. در آن روزها، هدف اصلی، مدیریت مصرف بنزین و کنترل قاچاق سوخت عنوان شد اما کارت سوخت به تدریج نقشی فراتر یافت و پیوندی میان مردم و دولت برقرار کرد.
با گذشت نزدیک به دو دهه، وزارت نفت قرار است با همکاری بانک مرکزی در تیرماه سال جاری بر اساس جزء (۲) بند (ت) تبصره (۳) قانون بودجه سال 1404کشور، امکان انتقال سهمیه سوخت از کارت سوخت به کارت بانکی صاحبان خودرو را فراهم کند.
اجرای طرح حذف کارت سوخت، آزمونی برای نظام حکمرانی هوشمند در ایران است. اگر این پروژه با شفافیت، امنیت و زیرساخت مناسب اجرا شود، میتواند الگوی موفقی در اصلاح سیاستهای یارانهای و انرژی باشد.
اما این تحول، فقط یک تغییر فنی نیست. این تغییر، قصهای از اعتماد، امید و تلاش برای بهبود زندگی روزمره مردم است. این قصه گره خورده به زندگی مردم و پیوند آن با دولتهاست که اگر به درستی اجرایی نشود، چهبسا تجربه های نامبارک گذشته تکرار شود.