مذاکرات نفس‌گیر در پایان مرداد: پنجره‌های موازی، محاسبات سخت و بازگشت محتاطانه‌ به میز مذاکره



همشهری آنلاین – گروه سیاسی: مذاکرات هسته‌ای ایران با ۳ کشور اروپایی (آلمان، فرانسه و انگلیس) سه‌شنبه در ژنو سوئیس برگزار می‌شود. طی روزهای اخیر تهران و پایتخت‌های اروپایی شاهد تحرکاتی بودند که تصویر مبهم وضعیت مذاکرات هسته‌ای را کمی شفاف‌تر کرد؛ تماس تلفنی میان وزیر خارجه ایران و وزرای خارجه ۳ کشور اروپایی عضو «E۳» (فرانسه، آلمان و بریتانیا) و اعلام توافق برای ازسرگیری گفتگوها در سطح معاونان، نشان داد که هرچند اختلافات عمیق و بی‌اعتمادی پابرجاست، اما هیچ‌یک از طرفین در موقعیتی نیستند که میز گفتگو را به‌طور کامل ترک کنند. خبر توافق برای ازسرگیری مذاکرات ابتدا در گزارش‌های بین‌المللی و سپس در بازتاب‌های چینی و اروپایی منتشر شد و به‌عنوان یک سیگنال عملگرایانه از سوی تهران و پاریس، لندن و برلین تعبیر شد.

همزمان اما سایه روشنی بر مبنای زمانی تحرکات اروپا وجود دارد: نامه رسمی ۳ قدرت اروپایی به سازمان ملل و هشدار آشکار درباره امکان فعال‌سازی مکانیزم اسنپ‌بک یعنی بازگرداندن خودکار و سریع تحریم‌های سازمان ملل—تا پایان ماه آگوست، به‌خودی‌خود پنجره زمانی کوتاهی را پیشِ روی دیپلماسی گذاشته است. این ضرب‌الاجل، مذاکرات را از جنس «اختیاری» خارج و به «فشار لازم برای نتیجه» تبدیل کرده؛ اروپایی‌ها عملا می‌گویند یا تهران سریعا گام‌های ملموسی برای همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و برای آغاز روند کاهش تنش هسته‌ای بردارد، یا آن‌ها گزینه بازگرداندن تحریم‌ها را دنبال خواهند کرد.

چین اما به‌صراحت از ایده اسنپ‌بک ابراز ناخوشنودی کرده و خواستار حل‌وفصل سیاسی و دیپلماتیک مسئله از طریق گفتگو شده است؛ رسانه‌های دولتی چین و سخنگوی وزارت خارجه این کشور تاکید کرده‌اند که بازگرداندن خودکار تحریم‌ها به نفع ایجاد اعتماد و ازسرگیری مذاکرات نیست و بهتر است طرفین زمینه‌های سیاسی مذاکره را حفظ کنند. این لحن پکن نشان می‌دهد که بازیگران فرامنطقه‌ای، دست‌کم ظاهرا، ترجیح می‌دهند بحران از مجرای دیپلماسی و نه تحریم‌های یک‌باره و شتاب‌زده حل شود.

آنچه «پنجره‌های موازی» خوانده می‌شود دقیقا همان ساختار دوگانه‌ای است که امروز قابل رویت است: از یک سو مذاکرات رسمی که باید در سطوح سیاسی (معاونان یا وزیران) جلو برود و از سوی دیگر کانال‌های فنی و کارشناسی — شامل مذاکرات پنهان یا نیمه‌آشکار میان کارشناسان آژانس و تیم‌های هسته‌ای ایران — که می‌تواند مسائل دسترسی به سایت‌ها، تبادل داده‌های فنی و بازگشت بازرسان را حل و فصل کند. این ۲ مسیر همزمان عمل می‌کنند زیرا طرف‌ها می‌دانند که هیچ‌یک از مسیرها به‌تنهایی تضمین‌کننده نتیجه پایدار نیست؛ مذاکرات سیاسی بدون حل مشکلات فنی و تضمین آژانس بی‌معنی است و برعکس، پیشرفت فنی بدون تأمین سیاسی و کاهش تحریم‌ها، به بقای شکننده‌ای منجر می‌شود. شواهدی که رسانه‌های بین‌المللی منتشر کرده‌اند نشان می‌دهد که دور جدید مذاکرات، به‌ویژه نشست ژنو در سطح معاونان، دقیقا در همین چارچوب دوگانه برنامه‌ریزی شده است.

فایننشال تایمز در گزارشی به این موضوع اشاره کرد که محاسبات سخت اما نه فقط فنی که عمیقا سیاسی و داخلی هم هست: در تهران، تصمیم‌گیران باید تعادل بین نیاز فوری به کاهش فشارهای اقتصادی – که تشدید تحریم‌ها می‌تواند به‌شدت آن را افزایش دهد – و حفظ منافع امنیتی و حیثیت ایدئولوژیک نظام را برقرار کنند. رهبر جمهوری اسلامی علنا گفتگو با آمریکا را رد کرده و هشدار داده که نزاع با واشینگتن «حل‌پذیر» نیست؛ چنین لحن رهبری نشان می‌دهد که هر امتیازی که از سوی دولت یا تیم مذاکره‌کننده داده شود، با توجیهات سیاسی داخلی روبه‌رو خواهد شد و ممکن است واکنش‌ها را تشدید کند. در طرف مقابل، اروپایی‌ها نیز باید میان فشار برای تضمین شفافیت هسته‌ای و تمایل به جلوگیری از تشدید بحران که ممکن است به جنگ یا اختلالات منطقه‌ای بینجامد، انتخاب سختی کنند. بدیهی است هر یک از طرفین با هزینه‌های سیاسی و راهبردی روبه‌رو هستند؛ این همان «محاسبهٔ سخت» است که ناظر بر تقابل منافع ملی، سطح اعتماد و هزینه‌های احتمالی برافروختن مجدد بحران است.

آسوشیتدپرس و رویترز نیز در گزارش‌هایی به این نکته توجه داشتند که ابعاد فنی موضوع نیز پیچیدگی‌های خود را دارد: پس از درگیری‌های نظامی و حملات به تاسیسات هسته‌ای ایران در ماه‌های اخیر، همکاری تهران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی کاهش یافته و دسترسی بازرسان به برخی سایت‌ها محدود یا متوقف شده است. رفع این موانع فنی، پیش‌شرط اصلی اروپایی‌ها برای هرگونه کاهش ملموس در سطح تحریم‌هاست؛ بنابراین مذاکرات فنی درباره فرمت بازگشت بازرسان، مبنای داده‌های قابل اتکا و بازتعریف برخی روال‌های بازرسی، یکی از ستون‌های کلیدی هر توافق احتمالی محسوب می‌شود. رسانه‌های آمریکایی و اروپایی نیز بر همین نکته تاکید کرده‌اند که بدون تضمین‌های قابل راستی‌آزمایی از سوی تهران، تهران امکان دستیابی به برداشته شدن تحریم‌ها را نخواهد داشت.

سناریوهای پیش‌رو چند شاخه دارند و هر کدام پیامدهای متفاوتی برای منطقه و بازیگران بین‌المللی به بار خواهند آورد. سناریوی نخست، بازگشت محدود و مرحله‌ای ایران به همکاری با آژانس و پذیرش گام‌های فنی کوچک در ازای تعلیق یا تعدیل برخی تحریم‌های تسهیلی است؛ این سناریو کمترین احتمال بحران بزرگ را دارد اما نیازمند زمان و اعتمادسازی ممتد است. سناریوی دوم، فعال‌شدن مکانیسم ماشه توسط E۳ و بازگشت تحریم‌های سازمان ملل است که می‌تواند تهران را وادار به اقدامات تلافی‌جویانه ازجمله خروج از برخی نهادهای بین‌المللی یا تسریع غنی‌سازی کند و خطر تشدید نظامی را افزایش دهد. سناریوی سوم، تلاش بازیگران خارجی مثل چین و روسیه برای مدیریت بحران به‌واسطه فشار دیپلماتیک و میانجیگری است که ممکن است مانع اسنپ‌بک شود اما تضمینی برای حل ریشه‌ای ندارد. گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد چین عملا از بازگرداندن تحریم‌ها انتقاد کرده و طرف‌هایی مانند مسکو و پکن می‌توانند نقش بازدارنده‌ای ایفا کنند، هرچند این کنش‌ها نیز به توانایی آنها در تاثیرگذاری روی رفتار اروپا و آمریکا بستگی دارد.

در تحلیل رسانه‌های آمریکایی بر این مساله نیز تاکید شده است که هرگونه تصمیمی در پرونده هسته‌ای ایران پیامدهای اقتصادی و منطقه‌ای فورا مشهود خواهد داشت؛ تجدید تحریم‌ها می‌تواند بازارهای انرژی را متلاطم کند، شرکای تجاری ایران را تحت فشار بگذارد و امکان کاهش شدید درآمدهای نفتی تهران را فراهم آورد که به بحران اقتصادی و اجتماعی گسترده‌تری در داخل کشور می‌انجامد. از منظر امنیتی، هرگونه تشدید در محاسبات هسته‌ای می‌تواند به واکنش‌های منطقه‌ای – از جمله اقدامات نظامی محدود یا افزایش حملات علیه نیروها و تاسیسات– بیانجامد که پیامدهای فرامنطقه‌ای دارد. رسانه‌های مهم جهانی همواره این جوانب را در تحلیل‌های خود برجسته کرده‌اند و هشدار داده‌اند که مسیر دیپلماسی هرچقدر هم دشوار باشد، جایگزین آن ریسک‌های بسیار بزرگ‌تری را به همراه دارد.

در نهایت، آنچه طی روزها و هفته‌های آینده اهمیت حیاتی می‌یابد، نه صرفا آغاز گفت‌وگوها بلکه کیفیت توافق بر چارچوب بازگشت به همکاری و مکانیسم‌های راستی‌آزمایی خواهد بود. اگر دور جدید مذاکرات با توافق بر گام‌های مشخصِ فنی-موقتی، نقشه مسیر برای بازگشت کامل آژانس و تضمین‌هایی برای کاهش تحریم‌ها همراه شود، می‌توان به کاهش تدریجی تنش امیدوار بود. اما اگر مذاکرات سطحی باقی بماند یا طرفین به‌دلیل محاسبات سیاسی داخلی و فشارهای بیرونی نتوانند از خود انعطاف نشان دهند، نتیجه محتوم بازگشت سریع به بن‌بست و افزایش ریسک بازگشت تحریم‌ها خواهد بود. در این میان بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای—از چین و روسیه گرفته تا ایالات متحده—نقش تعیین‌کننده‌ای در جهت‌دهی یا مهار روند خواهند داشت.

مهلت اعلام‌شده از سوی ۳ قدرت اروپایی تا پایان ماه آگوست است و تحولات هر روز می‌تواند معادلات را تغییر دهد؛ از این رو، آنچه امروز «پنجره محتاطانه» خوانده می‌شود باید ظرف همین بازه زمانی با اقداماتی ملموس همراه شود تا از تبدیل شدن آن به «پنجره بسته» و پس از آن مسیر تنش بیشتر جلوگیری شود. برای خواننده‌ای که دنبال درک منطقی از وضع حاضر است، نقطه کلیدی این است که بازگشت به میز مذاکرات ممکن و در بعضی سطوح اتفاق افتاده، اما نتیجه‌گیری نهایی کاملا وابسته به گشایش‌های فنی و اراده سیاسی در یک بازه زمانی کوتاه است.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *