هاشمیان کمک آلمانی خود را قبول نداشت چه برسد به کریم و پیروانی| تیم ملی منت بازیکن نیمکتنشین را میکشد
همشهریآنلاین – علیاصغر درویش| اسماعیل حلالی، بازیکن پیشین پرسپولیس و ملیپوش سابق، با لحنی تند و صریح، پرده از زخمهای عمیق فوتبال ایران برمیدارد. او که معتقد است تغییرات کادر فنی پرسپولیس ناشی از لجبازی و عدم مشورت بوده، شرایط تیم ملی را نامطلوب توصیف میکند و میگوید ساختار دفاعی تیم آسیبپذیر است. حلالی با ستایش از اسکوچیچتأکید میکند که “جوانگرایی در تیم ملی اشتباه است” و بازیکنان ایران هنوز به شخصیت حرفهای لازم نرسیدهاند.حلالی درباره جدایی وحید هاشمیان با همشهری گفت و گو کرده که در ادامه میخوانید:
*هدایت پرسپولیس برای وحید هاشمیان زود نبود؟
وحید زمان محدودی داشت و متاسفانه در فوتبال ما به کسی که میخواهد تجربه جدیدی در مربیگری داشته باشد و یا افتخاراتی را تا قبل از آن نداشته، فرصت کافی نمیدهند. اگر وحید یک سال میماند برای سال بعد قطعا تجربه او بالاتر میرفت، چون در پرسپولیس مرتب در حال آزمون و خطا بود و با رفع این آزمون در آینده دیگر بعضی از اشتباهات را انجام نمیداد. من وقتی هاشمیان آمد فقط حمایت کردم اما بعد از بازی ذوبآهن متوجه شدم که بعد از ۶ماه حتی نتوانستیم به یک ترکیب درست برسیم. هیچ تغییری در نوع بازی پرسپولیس ندیدم و در بازی سپاهان هم باید با اختلاف میباختیم و اگر واقعبین باشیم نتیجه عادلانه نبود.
*آیا خود هاشمیان باید پیشنهاد پرسپولیس را میپذیرفت؟
به نظر من انتخاب ازسوی باشگاه اشتباه بوده به این دلیل که سال بعد از رفتن یحیی و آمدن اوسمار وحید پیشنهاد کمک مربی داشت اما او قبول نکرد حالا سوال من این است که چطور گزینه کمک مربی بعد از یک سال سرمربی میشود؟ طبیعتا پیشنهاد سرمربیگری برای کسی که پرسپولیسی است شرایط متفاوتی دارد و به نظر من باشگاه هاشمیان را سوزاند ولی باید درنظر داشت که پرسپولیس راه درستی نمیرفت و تغییرات در کادر فنی باید انجام میشد.
*چرا هاشمیان در پرسپولیس موفق نبود؟
یکی از بزرگترین ایرادهای وحید این بود که هیچ مشورتی با کمکهای خود نداشت و همکاران او میرفتند به خانبان اطلاع میدادند که شاید تاثیری داشته باشد. تا آنجا که من اطلاع دارم هاشمیان حتی از کمک آلمانی خود هم کمک نمیگرفت و حرف او را هم نمیخواند. کمکها میگفتند فرشاد احمدزاده برای پست مدافع چپ نیست ولی با لجبازی در این پست بازی داده میشد. شاید اگر میلاد محمدی به تیم ملی دعوت نمیشد همچنان روی نیمکت حضور داشت. از طرف دیگر یکی از مشکلات پرسپولیس مصدومیت بازیکنان بود. چرا انقدر مصدوم داشتند؟ یا مدل تمرین و استراحت بازیکنان یا تغذیه آنها غلط بوده است. آقای هاشمیان وقتی دستیارها را با رابطه بچینی همین میشود. وقتی حرف کریم باقری را نخوانی امیرحسین پیروانی چه کاره است؟ یکی دیگر از مشکلات هاشمیان این بود که روانشناس خوبی نبود چون نتوانست ارتباط خوبی با بازیکنان پرسپولیس برقرار کند. وقتی خشک رفتار کنی بازیکن رفته رفته سرد میشود و حتی این رفتار روی کادر فنی هم تاثیر میگذارد. با رفتار خشک، بازیکنان تیم هم زده میشوند و شاید باعث شود جایی که باید صد خود را بگذارند این کار را نکنند بعد اسم آن را کم کاری میگذارند در حالی که اصلا چنین چیزی وجود ندارد. من وقتی ناراحتی شدید علی پروین را بین دو نیمه در رختکن میدیدم، نیمه دوم میگفتم بمیرم هم شرایط باید عوض شود. این حس باید در بازیکن ایجاد شود و این حس در ما وجود داشت. شاید بعضیها ناراحت شوند ولی من میگویم بازیکنان پرسپولیس حسی خوبی نسبت به کادر فنی نداشتند و آن ارتباط را نگرفتند.
*مشکل فقط هاشمیان بود یا بازیکنان هم دخیل هستند؟
شخصیت بازیکنان پرسپولیس باید ارتقا پیدا کند چرا که بازیکنان فوتبال ایران هنوز به شخصیتی نرسیدند که بازیکن بزرگی شوند. وقتی یک کم از جایگاه قبلیشان بالاتر میروند و از لحاظ مالی به جایی میرسند، چون ظرفیت آن را ندارند به یکباره منفجر میشوند و بهتر که نمیشوند هیچ، حتی نمیتوانند آن چیزی را بودند هم به نمایش بگذارند.
*بازگشت اوسمار میتواند مثل قبل به پرسپولیس کمک کند؟
اوسمار در دوره قبل چون ۱۶ماه با پرسپولیس زندگی کرد، شناخت کافی از این تیم داشت و تجارب زیادی کسب کرد که در مربیگری به او خیلی کمک کرد اما حالا شرایط فرق دارد و خیلی از بازیکنانی که با این مربی کار کرده بودند دیگر در پرسپولیس نیستند. اوسمار هم که بیاید اگر چند ماه دیگر نتیجه نگیرد از گردن خود مبرا میکند که تیم را من نبستم، در این پست تناسب نداریم و غیره… اگر هم نتیجه بگیرد میگوید توان خودم بوده است.
*چه پیشبینی از بازی با تراکتور دارید؟
بازیکنان پرسپولیس قطعا انگیزه مضاعفی برای این بازی دارند ولی کار خیلی سخت است و خیلی امتیاز از دست دادیم و سایر تیمها هم فقط نگاه نمیکنند که شما ببرید و آنها هم دنبال پیروزی هستند. در حال حاضر اعتماد به نفس تیمهایی مثل تراکتور و سپاهان بعد از چند برد متوالی بالاتر رفته است. من واقعا به اسکوچیچ آفرین و دستمریزاد میگویم. یک انسان نمونه مثل اسکوچیچ است؛ حقش را خوردند ولی دوباره قویتر برگشت و حق خودش را گرفت. به نظر من حق اسکوچیچ است که ۱۰سال سرمربی تیم ملی باشد. هنوز که هنوز است به ویلموتس پول میدهیم، فکر کنم پولی که این مربی از فوتبال ایران گرفته از سرانه درآمد بلژیک هم بیشتر باشد.
*صحبت تیم ملی شد. کارشناسان در مورد جوانگرایی در تیم امیر قلعهنویی تحلیلهای متفاوتی دارند.
نباید درتیم ملی جوانگرایی کرد و این باید در باشگاهها اتفاق بیفتد. تیم ملی جای تجربهاندوزی نیست و باید کنار ۱۰ بازیکن باتجربه یک بازیکن جوان به بازی گرفته شود که حتی آن بازیکن هم باید در لیگ عملکرد مناسبی داشته باشد. در حال حاضر بازیکن جوان تاثیرگذار هم در لیگ نمیبینم. حتی آن بازیکن در تیم خودش اگر تعویض هم شود خیلی تاثیری بر روند بازی ندارد، پس سرمربی تیم ملی چگونه در تیم ملی به این بازیکنان جوان امتیاز بدهد. اگر من هم جای قلعهنویی بگذارید هیچ تغییری در استفاده از بازیکنان نمیبینید. وقتی لیگ به بازیکنان پایه اهمیت نمیدهد چه انتظاری از سرمربی تیم ملی داریم.
*به نظر شما تیم ملی جو خوبی دارد؟
من اصلا جو خوبی در تیم ملی نمیبینم. ما باید در زمین مسابقه حرف بزنیم و امثال ما مثل مردم عادی نیستیم که متوجه خیلی چیزها نشویم. ساختار دفاعی تیم ملی آسیبپذیر است. شاید شما در آنالیز بتوانی خیلیها را ببری ولی در زمین چیز دیگری میبینیم و در خیلی از جاها ضعف داریم. مدافعان تیم ملی و هافبک دفاعی ما انگار اصلا سر زدن بلد نیستند. اگر تیم ملی بازیکن خوبی داشتیم میلاد محمدی با این نوع بازی ۵۰ سال دیگر هم رنگ تیم ملی را نمیدید، اما آنقدر تیم ملی ضعیف و ذلیل شده و آنقدر بازیکن خوبی نساختیم که بازیکنی را که در باشگاه خودش ذخیره است به تیم ملی دعوت میکنیم و منت بازیکن نیمکتنشین را میکشیم. البته این را هم بگویم که قسمت اعظم مشکلات تیم ملی نداشتن بازیهای تدارکاتی است.
*بازیهای دوستانه تیم ملی هم با حرف و حدیث بسیاری همراه شد.
لول تیم ملی را با بازی برابر تانزانیا پایین آوردیم اما کره و ژاپن مقابل برزیل بازی میکنند و یک سال جلو میافتند.
*خیلی از کارشناسان معتقد بودند که تیم ملی در برابر تیمهایی مثل افغانستان و تاجیکستان هم عملکرد قابل قبولی نداشته.
بازیکنان تیم ملی هیچ انگیزهای برای این بازیها ندارند، بازی برابر تیمهای مثل برزیل از لحاظ انرژی خیلی برای بازیکن مقابل فرق دارد. من این موضوع را تجربه کردم. در مقطعی مقابل دانمارک و مکزیک بازی کردم و واقعا تاثیر زیادی روی من گذاشت. به خاطر دارم در بازی با مکزیک یار مستقیم من بلانکو، مارادونای آمریکای جنوبی بود که انگار توپ را قایم میکرد و در یک ساعت و نیم بازی برابر او درسهای بزرگی گرفتم. بیست دقیقه اول واقعا متوجه نبودم کجا بازی میکنم ولی بعد از ۲۰دقیقه بازی برابر بلانکو به اعتماد به نفسی رسیدم و تجربه همان دقایق آدمی از من ساخت که در نیمه اول بهترین بازیکن شدم و پنالتی گرفتم. حالا بازیکن تیم ملی برود با افغانستان بازی کند چه تاثیری روی آن بازیکن خواهد گذاشت. باید بیشتر رایزنی کنند و با تیمهای آمریکای جنوبی بازی کنیم. بازی برابر برزیل میتواند خیلی به فوتبال ایران کمک کند و این خیلی میتواند تاثیرگذار باشد. یک رونالدو آمد همه دیدیم چه تاثیری در کشور گذاشت.
https://www.hamshahrionline.ir/news/989987/%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%B1%D8%A7-%D9%82%D8%A8%D9%88%D9%84-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D8%B1%D8%B3%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D9%85-%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C”>Source link

