کسی انتظار ندارد کشورهای عرب منطقه به اسرائیل اعلان جنگ بدهند؛ لااقل به مردم جنگ زده غزه غذا برسانید



به گزارش خبرآنلاین روزنامه اطلاعات نوشت: تحلیلگران امور منطقه جملگی بر این اعتقادند که این کنفرانس و اعلامیه پایانی و نتایج  آن متناسب با حجم عظیم تحولات منطقه ای نبوده و کنفرانس نتوانسته به تصمیماتی عملی برای مقابله با وضعیت جدید و خطرناکی که پس ازگسترش تهاجمات رژیم صهیونیستی در منطقه پدید آمده است، دست یابد.

هر چند سخنرانان در کنفرانس برای نخستین بار از ادبیات تندی علیه اسرائیل استفاده کردند که تا کنون سابقه نداشته است و نشر گسترده این ادبیات در رسانه ها و شبکه های مجازی را می توان یک  امتیاز و تحولی مثبت تلقی کرد؛ اما نکات مهم همه سخنرانی ها را می توان در دو جمله خلاصه کرد: محکومیت تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی و حمایت از دولت قطر. بدیهی است که این محکوم کردن های لفظی یا روی کاغذ اگر همراه با تصمیمات عملی و کارساز نباشد هرگز باعث بازدارندگی نمی شود. 

البته بسیاری از محافل سیاسی چنین انتظاری داشتند و بعید می دانستند سران کشورهای عرب و اسلامی، به دلائل فراوان، موفق به اتخاذ تصمیماتی بازدارنده بشوند. شخص بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، با اطمینان از ضعف حاکم بر رژیم های عرب، در همان روز دوشنبه گذشته که سخنرانان در کنفرانس دوحه تجاوز رژیم را محکوم می کردند حمله گسترده زمینی به شهر غزه را با بمباران ساختمان ها و برج ها آغاز کرد. ۶۰۰ هزار نفر ساکنان شهر برای چندمین بار رو به آوارگی به سمت جنوب بردند و آن روز بیش از ۸۰ نفر از ساکنان شامل زن و کودک به شهادت رسیدند و نتانیاهو با لحن تمسخرآمیزی خطاب به سران عرب گفت که در مساله غزه دخالت نکنند و به کار خود برسند. 

به همین ترتیب، در روزهای گذشته موجی از انتقاد در رسانه های منطقه و در شبکه های مجازی علیه کنفرانس دوحه و بیشتر علیه سران عرب به راه افتاد مبنی بر اینکه خطرات راهبردی و تحولات ژرف ناشی از سیاست های جدید رژیم صهیونیستی و آمریکا را درک نمی کنند.

کسی انتظار ندارد که به اسرائیل اعلان جنگ بدهند ولی دست کم می توانند، در حالیکه کودکان غزه از گرسنگی جان می دهند، از ارسال کمک های غذائی به اسرائیل خودداری کنند. یا، در حالیکه تظاهرات ضد صهیونیستی پایتخت ها و شهرهای جهان غرب را در بر گرفته، به ملت های خود اجازه تظاهرات بدهند. ویا روابط خود با رژیم صهیونیستی را قطع کنند و از توافق ابراهام خارج شوند. شاید یکی از جالبترین واکنشها به بی عملی کنفرانس که در فضای مجازی وایرال شد عکسی بود از یک تاکسی که پشت خود به زبان انگلیسی نوشته بود: “بوق نزنید که پنجاه کشور اسلامی در خوابند”!

از سوی دیگر، مقاومت در منطقه ، بی توجه به کنفرانس و نتایج آن، فعالیت مبارزاتی خود را تشدید کرد. در نوار غزه، مقاومت با این نگاه که ورود نیروی زمینی مستهلک ارتش صهیونیستی فرصتی است برای ضربه زدن وشکار سربازان و افسران رژیم، طی چند کمین و عملیات کیفی تعدادی از نظامیان از جمله خدمه یک تانک را به هلاکت رسانید.

در کرانه باختری نیز حملاتی علیه صهیونیستهای اشغالگر صورت گرفت. یک عملیات غیر قابل پیش بینی نیز در کنار پل آلنبی در مرز اردن با کرانه باختری رخ داد که طی آن یک فرد مسلح چهار نفر از نظامیان اشغالگر را به قتل رسانید. و البته در همین زمان نیز ارتش و انصارالله یمن  با شلیک پهپادهائی غیرقابل ردیابی فرودگاه ها و دیگر تاسیسات حساس رژیم را هدف قرار دادند و هزاران نفر از صهیونیست ها را به پناهگاه ها کشاندند. 

در هر صورت، شواهد نشان می دهد که مقاومت با اطمینان به اینکه هیچ راه تفاهمی با رژیم اشغالگر وجود ندارد مصمم است عملیات خود را در اینده گسترش دهد. از این مقولات که بگذریم، اینک مهمترین سؤال مربوط به امنیت راهبردی منطقه بویژه کشورهای عرب در خلیج فارس است. وزیر امور خارجه قطر فاش کرده است که سامانه های ضد هوائی پاتریوت نصب شده در خاک قطر حتی نتوانسته اند هواپیماهای مهاجم را رصد کنند.

این امر فرضیه هائی را مطرح کرده که این سامانه ها اصولا طوری ساخته شده اند که هواپیماها و مهمات رژیم صهیونیستی را رصد نکنند. یا اینکه کُدی وجود دارد که آمریکا به ارتش صهیونیستی داده که با استفاده از این کُد می توانند این سامانه ها را خاموش و بی اثر کنند. نتیجه اینکه وجود این سامانه ها و سلاح های آمریکائی و پایگاه های نظامی آمریکا، در حالیکه رژیم نتانیاهو علنا دم از ایجاد “اسرائیل بزرگ” می زند و در آینده به همه این کشورها حمله خواهد کرد، به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و امنیت راهبردی این کشورها را تامین نمی کنند. 

23302

چه باید کرد؟ سؤالی است که اکنون برای همه کشورهای منطقه که خود  را زیر چتر امنیتی آمریکا قرار داده اند، وجود دارد. آیا آنها می توانند از زیر این چتر خارج شوند؟ آیا امکان توافق پیرامون ایجاد یک ائتلاف امنیتی نظامی منطقه ای برای آنها وجود دارد؟ دست کم، آیا چهار کشور مهم منطقه: مصر، عربستان سعودی، ترکیه و ایران می توانند پیرامون همکاری در یک چهارچوب امنیتی نظامی برای حفظ امنیت استراتژیک منطقه در برابرطرح های ویرانگررژیم نتانیاهو به توافق برسند؟  این ها سؤالات ساده ای نیستند و پاسخ سریعی برای آنها وجود ندارد.

آنچه مسلم است اینکه وقت تنگ است و هر گونه تعلل در این زمینه ممکن است عواقب بدی به بار آورد. یک تحول مهم در این شرایط، اقدام عربستان سعودی برای امضای یک موافقتنامه دفاع مشترک با پاکستان و تحول مهم دیگر، سفر دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به عربستان سعودی و مذاکرات با شاهزاده محمد بن سلمان ، ولیعهد سعودی، وشاهزاده خالد بن سلمان، وزیر دفاع این کشور است. موضوعی که پیچیدگی های خاص خود را دارد و بحثی جداگانه و مستقل را می طلبد.



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *