ایران خلع سلاح خواهد شد؟ | چه چیزی غرب را نگران کرده است؟
همشهری آنلاین – گروه سیاسی: پایگاه خبری انگلیسی «میدل ایست مانیتور» طی گزارشی در روزهای اخیر، از زاویه ویژهای به استقبال برگزاری نشست آتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژیاتمی رفته و رویکردهای «ریاکارانه» غربی در تقابل با ایران را نکوهش کردهاست.
«رنجان سولومون»، نویسنده هندی این یادداشت، به عنوان یک تحلیلگر سیاسی و فعال حقوقبشری، به تحلیل تحولات جاری از زاویه دلیل تمدنی پرداخته و به رویکردهای سلطهجویانه غربی انتقاد کردهاست.
وی با اشاره به اینکه ایران بیش از یک «دولت»، بلکه یک «تمدن» است، اظهار کردهاست که «ایران با قرنها پالایش فلسفی، هنری و معنوی آبدیده شدهاست و برخلاف غرب، لباس ریاکاری را بهعنوان یک عادت به تن نمیکند».
سولومون افزوده است که «ویژگیهای تمدنی ایران همیشه انتخابهای سیاسی و اخلاقیاش را شکل دادهاست؛ حتی در شرایط پرتلاطم جغرافیای سیاسی مدرن.
این گزارش در ادامه به روابط ایران و آژانس اشاره و تصریح کردهاست: «روابط ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمدتا شفاف بوده و براساس اصل «حاکمیت» شکل گرفته است، نه «تسلیم». با این حال، رسانههای غربی و حامیان سیاسی آنها، ایران را بهعنوان یک بازیگر «سرکش» تصویر کردهاند؛ تصویری غیرواقعی که برای حفظ افسانه فضیلت غربی مورد استفاده قرار میگیرد.
سیاستخارجی ایران و اصول مقاومت
سولومون در ادامه با تاکید بر اینکه سیاستخارجی ایران بر مبنای اصل «مقاومت» در برابر «سلطه»، «اشغال» و «تکبر استعماری» بنا شده، افزودهاست: «حمایت ایران از حزبالله و حماس هرگز ازسر گرایشهای مذهبی کور نبوده، بلکه دفاعی از کرامت انسان است؛ سپری در برابر هژمونی منطقهای که به صورت مداوم فلسطینیان را هدف نسلکشی قرار دادهاست».
این تحلیلگر هندی ادامه دادهاست: «در جهانی که اسرائیل کمپهای پناهندگان و بیمارستانها را بمباران و آن را «دفاع از خود» عنوان میکند، همبستگی ایران نه تجاوز، بلکه ضرورت اخلاقی است».
وی معتقد است که ایران این مفهوم را زنده نگه داشته است که چنانچه افراد ضعیف، سازمانیافته و آگاه باشند، میتوانند در برابر قدرتهای بزرگ مقاومت کنند.
آژانس و مسئولیتپذیری
این تحلیلگر سیاسی هندی همچنین درباره همکاریهای ایران با آژانس معتقد است: «برخلاف کاریکاتور پنهانکاری که بیشتر در تیترهای خبری غربی درباره ایران ترسیم میشود، سوابق همکاری تهران با آژانس، که نوسان و اختلافنظرهایی نیز داشته است، شامل دورههایی از همکاری، راستیآزمایی و تعامل فنی بوده است».
سولومون افزوده است: «سیاسی کردن راستیآزماییهای فنی، نهادهایی که برای جلوگیری از گسترش سلاحها طراحی شدهاند را تضعیف میکند. مسئولیتپذیری باید همگانی و نه گزینشی باشد؛ درغیراینصورت خود این ساختارهای حفاظتی به ابزارهای تبعیض تبدیل میشوند».
دیدگاه تمدنی و حق بازدارندگی
وی با تاکید بر اینکه نحوه تعامل ایران با جهان را نمیتوان از دریچه نگاه واشنگتن مورد بررسی قرار داد، عنوان کردهاست: «ایران در تاریخ مدرن هیچ کشوری را اشغال یا مستعمره نکرده، بلکه خود اشغال و تحریمها را تحمل کرده، اما هرگز از حقش برای تعیین سرنوشت دست نکشیده است؛ این پایداری باعث نگرانی غرب شدهاست».
سولومون همچنین اظهارکرده است: «دنبال کردن قابلیت هستهای ازسوی ایران (اگر این مسیر را انتخاب کند) را نمیتوان خارج از وضعیت منطقهای قضاوت کرد؛ چراکه اسرائیل دارای یک زرادخانه هستهای اعلامنشده است، از امضای پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای امتناع کرده و تحت نظارت آژانس هم قرار ندارد».
وی تصریح کرده است: «اسرائیل جنگهایی به راه انداخته، سرزمینهایی را ضمیمه کرده و جنایاتی علیه بشریت مرتکب شده و همه اینها در سایه حمایت غرب اتفاق افتادهاست. ایالاتمتحده، بریتانیا و اتحادیه اروپا وقتی غزه در آتش میسوزد از آن روی میگردانند؛ سکوت آنها بلندترین تایید از وحشیگری در قرن ماست».
این تحلیلگر سیاسی هندی معتقد است در محیطی که اخلاق غربی گزینشی است و قانون بینالملل علیه ضعیفها به یک سلاح تبدیل شدهاست، بازدارندگی به بقا تبدیل میشود؛ «خواستن خلع سلاح ایران در حالی که وضعیت هستهای اسرائیل پنهان میماند، به معنای تداوم آپارتاید به مقیاس جهانی است».
افشای ریاکاری غرب
سولومون به تناقضهای غرب نیز اشاره و تصریح کرده است: «غرب در حالی که کشورهای جهان را درباره حقوقبشر موعظه میکند، به اسرائیل و عربستان اسلحه میفروشد. آنها تروریسم را در غزه محکوم اما گرسنگی کودکان را توجیه میکنند».
وی افزوده است: «غرب از ایران میخواهد با هنجارهای بینالمللی همراهی کند، در حالی که خود آنان هرگاه که بخواهند، آن را نقض میکنند؛ ریاکاری ساختاری است و ریشه در قرنها رویکرد استعماری دارد؛ همان قدرتهایی که روزگاری آسیا و آفریقا را غارت میکردند، اکنون درباره دموکراسی و صلح موعظه میکنند».
این تحلیلگر سیاسی هندی درنهایت اضافه کرده است: «داستان ایران نه درباره جاهطلبیهای هستهای یا بازیهای ژئوپولتیک، بلکه درباره مردم و فرهنگی است که تصمیم گرفتهاند شکسته نشوند».

