جنگلهای شمال در آتش سوءمدیریت/ تکرار فاجعه در الیت/ چرا مازندران آماده نیست؟ تصاویر
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ساری، ورود هواپیمای ایلیوشین و اعزام بالگردها کمک کرد تا شرایط مهار آتش در الیت بهبود یابد اما شرایط صعبالعبور و وزش باد مهار کامل آتش را پیچیده کرد؛ سؤال اصلی این است که چرا استان مازندران با وجود حساسیت محیطی، از زیرساختهای دائمی و پیشگیرانهٔ کافی برخوردار نیست!
در چند روز گذشته مقامات استانی و ملی از «عملیات گسترده» و «استقرار ایلیوشین» و ارسال بالگردها خبر دادهاند، اما تکرار شعلهور شدن آتش نشان میدهد که محدودیتهای ساختاری و اکوسیستمی کار مهار را دشوار کرده است؛ شواهد میدانی نشان میدهد آتشسوزی از نیمههای آبان در الیت آغاز شده و در دو مرحله گسترش یافته است؛ در این مهار آتش گروههای واکنش سریع، یگان حفاظت، نیروهای محلی و داوطلبان با تلاش شبانهروزی مشارکت داشتهاند.
عملیات هوایی با استفاده از هواپیمای ایلیوشین با ظرفیت حدود 40 تن آب انجام شد و وعدهٔ مشارکت دو ایلیوشین و چندین بالگرد برای ادامهٔ عملیات داده شده است. از شنبه با برپایی جلسات بحران و ورود بالگردهای اطفا از برخی کشورها از جمله ترکیه عملیات مهار وارد مرحله جدیدی شد.
برخی منابع داخلی از مهار بخشی از آتش تا حدود 80 درصد در یک مقطع خبر دادهاند، اما گزارشهایی هم از شعلهور شدن مجدد آتش بهدلیل وزش باد منتشر شد، با وجود این، بنا به گفته استاندار مازندران مهار آتش در کنترل است؛ براساس اطلاع تسنیم از منطقه هماکنون الیت در وضعیت مهار قرار گرفته استاما تا مهار کامل آتش باید منتظر بود.
درخواست اعزام بالگردهای بیشتر و تقویت تیمهای زمینی از سوی نهادهای متولی مطرح شده است؛ علت تکرار شعلهور شدن آتش، صعبالعبور بودن منطقه و وزش باد اعلام شده است.
اما چرا مهار آتش دشوار و کند در چند روز اخیر پیش رفت؟
ویژگیهای پستیبلندیِ منطقه، صعبالعبوری و سنگلاخی منطقه موضوع امداد و اطفا را با چالش روبهرو کرده است؛ منابع رسمی و کارشناسان میدانی بارها گفتهاند که الیت منطقهای کوهستانی و صخرهای است که امکان دسترسی مؤثر و مداومِ خودروها و تجهیزات زمینی را محدود میکند؛ این موضوع عملیات زمینی را کند و پرخطر میکند و نیاز به پروازهای هوایی را افزایش میدهد.
وابستگی به عملیات مقطعی هوایی بهجای پایگاههای دائمی و ورود ایلیوشین و بالگردها نشاندهندهٔ استفاده از ظرفیتهای سیار و فراخوانیشونده است؛ اما در “غیاب پایگاههای اطفای هوایی استانی با تجهیزات اختصاصی”، سرعت واکنش در ساعتهای اولیه کاهش مییابد و حادثه فرصت گسترش پیدا میکند.
شرایط جوی و (وزش باد) و فصل خشک عامل تشدید حادثه
گزارشها بر نقش باد در شعلهور شدن مجدد آتش تأکید دارند؛ زمانی که باد قوی یا متغیر وجود دارد، حتی نقاطی که قبلاً مهار شده بودند، دوباره فعال میشوند و نیاز به پروازها و نیروهای بیشتر را ایجاد میکنند.
منابع داخلی از مشارکت دستگاههای مختلف، یگان حفاظت منابع طبیعی، مدیریت بحران استانداری، هلال احمر و نیروهای محلی خبر دادهاند؛ اما تجربه نشان میدهد نبودِ هماهنگی از پیش طراحیشده برای بهرهگیری سریع از ناوگان هوایی و نیروی زمینی میتواند کار را پیچیده کند.
روایت فضای مجازی و پوشش و فشار عمومی در داخل کشور
کاربران محلی و گروههای مردمی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها تصاویر و ویدئوهایی از دود و شعلهها منتشر کردند که خواستار شفافیت در گزارش وضعیت، اعزام امکانات، و پیگرد عوامل احتمالی و نیز اطلاعرسانی مناسب (از دستاندرکاران این اتفاق یا سهلانگاری) شدند. این جریان اطلاعات محلی به تسریع اطلاعرسانی کمک کرد و فشار مردمی را بر ادارات محلی افزایش داد تا بهصورت مرتب گزارش وضعیت بدهند، منابع داخلی نیز بخشی از همین تصاویر میدانی را بازنشر کردند.
پرسشهای کلیدی برای دستگاههای مسئول اما همچنان پررنگترین نقطه در کندی مهار آتش الیت است؛ چرا استانهایی با جنگلهای هیرکانی، برنامه و زیرساخت دائمی اطفای هوایی (و پایگاه یا ناوگان بالگرد و هواپیما) ندارند؟ آیا تهیهٔ این زیرساخت در برنامهٔ استانی یا ملی قرار دارد؟ چه پروتکلی برای هماهنگی و اعزام فوری بین سازمانهای حفاظت منابع طبیعی، مدیریت بحران و دیگر نهادها وجود دارد؟
باید پرسید؛ چه برنامهٔ پیشگیرانهای شامل پاکسازیِ مواد قابل اشتعال، گشتهای حفاظتی فصلی، آموزش محلی برای کاهش خطر در فصلهای پرریسک اجرا میشود و بودجهٔ آن چگونه تأمین میگردد؟
اقدامات مورد نیاز کوتاهمدت و میانمدت
برای واکنش سریع در اینگونه موارد استمرار و افزایش پروازهای هماهنگ هوایی و هواپیماهای حامل آب و بالگردها تا کنترل کامل نقاط داغ؛ تقویت لجستیک هلیپدهای موقت برای سوختگیری و پر کردن مخازن از جمله نیازهای فوری است،
همچنین تجهیز و پشتیبانی تیمهای واکنش سریع زمینی با ابزار دمنده، لباس محافظ، و مسیرهای دسترسی موقت برای جلوگیری از قربانیشدن همیاران طبیعت ضرورت دارد، اما در بازه میانمدت چند ماه تا 2 سال تدوین و تأمین بودجه برای ایجاد یا تجهیز پایگاههای اطفای هوایی استانی (حداقل بالگردهای آبپاش و قراردادهای دسترسی سریع به هواپیماهای بزرگ در شرایط اضطرار) یک ضرورت انکارناپذیر است.
برنامهٔ پاکسازی نقاط باقیماندهٔ مواد قابل اشتعال، ترسیم آتشبرها در نقاط حساس و آموزش دائمی جوامع محلی برای گزارش و مهار اولیه نیز باید تدبیر شود.
تهیهٔ پروتکل قانونی ـ عملیاتی برای همکاری سریع میان دستگاهها از جمله چارچوب اعزام هواگردهای بزرگ مانند ایلیوشین ـ در مواجههٔ با اینگونه حوادث در آینده تا زمان واکنش کاهش یابد ـ از دیگر موضوعات اساسی است.
انتهای پیام/+




