وقتی غلامحسین ساعدی با پلیس دست به یقه شد


به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ غلامحسین ساعدی‌ نویسنده، نمایشنامه‌نویس، روان‌پزشک و از چهره‌های مؤثر ادبیات معاصر ایران است. او در تبریز زاده شد و از همان سال‌های نوجوانی به ادبیات و نوشتن روی آورد. ساعدی پس از تحصیل در رشته پزشکی و تخصص در روان‌پزشکی، فعالیت ادبی خود را در کنار طبابت آغاز کرد و خیلی زود به یکی از جریان‌سازترین نویسندگان دهه‌های ۴۰ و ۵۰ بدل شد. آثاری مانند عزاداران بیل، ترس و لرز، اتللو در سرزمین عجایب و نمایشنامه‌های متعددش با نام مستعار «گوهر مراد»، او را به عنوان نویسنده‌ای صاحب‌سبک، واقع‌گرا و تیزبین معرفی کردند. نگاه اجتماعی، دغدغه‌های سیاسی و توجه به روان انسان، درون‌مایه اصلی بسیاری از نوشته‌های اوست.

آثار غلامحسین ساعدی، چه در قالب رمان و چه در قالب نمایشنامه، به‌شدت بازتاب‌دهنده پیچیدگی‌های روانی و اجتماعی انسان در ایران معاصر هستند. او در رمان‌هایی همچون« عزاداران بیل» و «ترس و لرز» با روایت واقع‌گرایانه و دقیق از زندگی مردم عادی، فشارهای اجتماعی، فقر، فساد و تضادهای طبقاتی را به تصویر می‌کشد. در این آثار، شخصیت‌ها اغلب با موقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوند که نه‌تنها آن‌ها را به چالش می‌کشد، بلکه بازتاب‌دهنده محدودیت‌ها و بحران‌های جامعه آن زمان است. ساعدی با ظرافت و حساسیت روان‌شناختی، درونیات و انگیزه‌های شخصیت‌ها را تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه محیط اجتماعی و ساختار قدرت بر زندگی فرد تأثیر می‌گذارد.

نمایشنامه‌های او، به‌ویژه آن‌هایی که با نام مستعار «گوهر مراد» منتشر شدند، با بهره‌گیری از عناصر سمبولیک و گاهی سورئال، به بررسی تضادهای انسانی و اجتماعی می‌پردازند. صحنه‌ها و دیالوگ‌های او گاهی به شکل تمثیلی خشونت، بی‌عدالتی و استبداد را نشان می‌دهند، به گونه‌ای که مخاطب علاوه بر مشاهده اتفاقات بیرونی، با تجربه روانی و اخلاقی شخصیت‌ها نیز مواجه می‌شود. آثار نمایشنامه‌ای ساعدی اغلب فضایی متراکم، پرتنش و ناآرام دارند که تا حد زیادی متاثر از زیست نویسنده در زمانه‌ای ملتهب و ناآرام است.

سبک ادبی ساعدی با ترکیب واقع‌گرایی اجتماعی و عناصر نمادین، او را به یکی از نویسندگان نوآور و تأثیرگذار معاصر تبدیل کرده است. او نه‌تنها مسائل روزمره مردم را بیان می‌کند، بلکه با نگاه تیزبین و انتقادی خود، زیر پوست جامعه و ساختارهای قدرت را به چالش می‌کشد. این ویژگی‌ها باعث شده که آثارش، با وجود گذشت دهه‌ها، هنوز هم از نظر تحلیل اجتماعی و روان‌شناختی خواندنی و تأمل‌برانگیز باشند.

رویدادی پرحاشیه در زندگی ساعدی اما درگیری وی با یکی از نیروهای شهربانی است. در بریده‌ای از روزنامه‌ کیهان مربوط به سال ۱۳۴۹ گزارشی منتشر شده که در آن به ضرب‌وشتم غلامحسین ساعدی توسط مأموران کلانتری یوسف‌آباد تهران اشاره می‌شود. این گزارش، شرح ماجرایی است که طی آن ساعدی هنگام ورود به خانه‌اش با سوءتفاهم و برخورد خشونت‌آمیز یک پاسبان مواجه شده و درنتیجه درگیری به‌شدت مجروح و به بیمارستان منتقل می‌شود. متن حاضر به بررسی همین رویداد و روایت‌های متفاوتی می‌پردازد که از سوی ساعدی و مأموران مطرح شده است:

وقتی غلامحسین ساعدی با پلیس دست به یقه شد

«گوهر مراد» مجروح شد

دکتر غلامحسین ساعدی «گوهر مراد» نویسنده و نمایشنانه‌نویس معروف دیشب طی یک نزاع مضروب و مجروح شد و در بیمارستان تحت مداوا قرار گرفت.

بنابر گزارش مأموران پلیس دکتر غلامحسین ساعدی نیمه‌شب گذشته به ‌خانه‌اش خیابان آذر یوسف‌آباد رفت. او که کلیدش را گم کرده بود قصد داشت از روی نرده‌های مقابل در ورودی حیاط وارد خانه‌اش شود که پاسبان پست متوجه او شد و از او خواست همراهش به کلانتری برود. بر سر این مسئله بین دکتر غلامحسین ساعدی و پاسبان گفت‌وگو شد و آن دو باهم گلاویز شدند بنا به اظهار مأموران کلانتری یوسف‌آباد دکتر غلامحسین ساعدی با پاسبان گلاویز شده و مأمور کلانتری نیز او را به برده است.

در کلانتری چون دکتر ساعدی مضروب و مجروح شده بود مأموران او را به بیمارستان جاوید منتقل کردند و تحت درمان قرار دادند. اکنون تحقیقات در این باره ادامه دارد.

دکتر غلامحسین ظهر امروز در بیمارستان جاوید به خبرنگار ما گفت:

ساعت ۱۲ دیشب به‌خانه‌ام رفتم. عمویم مرا تا خانه‌ام همراهی کرد. من داخل خانه‌ام شدم دیدم در می‌زنند لباس پوشیدم آمدم بیرون، پاسبان گفت شما نباید وارد این خانه بشوید گفتم چرا؟ گفت بیا بیرون تا بفهمی، و مرا با باطوم کتک زد و مجروح کرد.

من از ناحیه پیشانی، دماغ، دهان مجروح شدم و از پاسبان شکایت کردم.

۲۵۹



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *