تحلیلگر لبنانی: الجولانی قصد ربایش من را داشت/ از مشاهده ساختمانهای ویرانشده اسرائیل با موشکهای ایران حیرت کردیم
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، با گذشت بیش از یک سال از برقراری آتشبس میان لبنان و رژیم صهیونیستی، تلآویو همچنان بدون توجه به مفاد این توافق به سیاستهای اشغالگرانه خود در جنوب لبنان ادامه میدهد. صهیونیستها در طول یک سال گذشته بیش از 300 شهروند و رزمنده مقاومت لبنانی را در مرزهای جنوبی و یا عمق خاک لبنان هدف عملیاتهای تروریستی قرار داده و به شهادت رساندهاند و علاوه بر این با بمباران زیرساختهای حیاتی لبنان مانع از آغاز فرایند بازسازی شهرها و روستاهای جنوب لبنان شدهاند.
در این بین فشارهای منطقهای و بینالمللی بر حزبالله به منظور خلع سلاح نیز روز به روز در حال تشدید شدن است. به رغم تهدیدات روزانه مقامات ارشد آمریکایی به ویژه تام باراک، فرستاده ویژه ترامپ در امور لبنان و سوریه به منظور تحویل سلاحهای مقاومت اسلامی لبنان، شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله در سخنرانی اربعین حسینی خود سلاح حزبالله را خط قرمز مقاومت خواند و در واکنش به تهدیدات دشمنان مقاومت در مورد احتمال تهاجم مجدد رژیم صهیونیستی به لبنان تاکید کرد که از آغاز یک نبرد جدید با صهیونیستها واهمه ندارند و رزمندگان مقاومت به شکلی کربلایی در میدان نبرد حاضر خواهند شد. این مواضع قاطعانه دبیرکل حزب الله در اربعین حسینی سبب عقبنشینی نسبی مقامات ارشد دولت و فرماندهان ارتش لبنان از پیشبرد این طرح آمریکایی-صهیونیستی شد.
در یک سال گذشته، نقشه ژئوپلتیک منطقه نیز به شکل دردناکی دچار تغییر شده است. نظام بشار اسد در سوریه در سایه عملیات ترکیبی پیچیده آمریکا، رژیم صهیونیستی، ترکیه، و برخی از کشورهای عربی به دست ابومحمد الجولانی افتاد؛ همان کسی که رسانههای صهیونیستی اکنون اعتراف میکنند از سال 2016 تحت آموزش مستقیم سیا بوده و حتی پیش از آن، در زندانهای آمریکایی در عراق همکاری خود با سرویسهای جاسوسی آمریکا را آغاز کرده بود. با این حال امروز نزدیک به 400 کیلومتر از اراضی سوریه در جنوب این کشور به اشغال نظامیان اسرائیلی درآمده و وزیر جنگ این رژیم با حضور بر فراز قله جبلالشیخ در جولان اشغالی از ادامه اشغالگری این رژیم در سرزمینهای سوریه سخن میگوید.
با مروری بر تحولات جاری همچنان این سوال به ذهن همگان متبادر میشود که در سایه ادامه سیاستهای اشغالگرانه و توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی تحت حمایتهای آمریکا محور مقاومت چه راهبردی را پس از نبرد 66 روزه حزبالله در لبنان، محاصره و اشغال غزه، حملات به خاک یمن و جنگ 12 روزه در پیش گرفته است؟ آیا اسرائیل بار دیگر در ادامه سیاستهای ماجراجویانه خود حمله زمینی به خاک لبنان را کلید خواهد زد؟ آیا فشارهای آمریکا برای خلع سلاح مقاومت به جنگ داخلی منجر خواهد شد؟ آیا سقوط سوریه به معنای پایان محور مقاومت است یا آغاز مرحلهای جدید و گستردهتر از آن؟
خبرگزاری تسنیم در گفتگویی ویژه با حسین مرتضی، تحلیلگر و خبرنگار شناخته شده لبنانی که علاوه بر همراهی رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان در جبهه های نبرد با اشغالگران صهیونیست در جنوب لبنان، تجربه سالها حضور در خطوط مقدم جنگ با تکفیریها و همسنگران ابومحمد الجولانی در سوریه را نیز در کارنامه دارد به بازخوانی تحولات مهم دو سال گذشته منطقه غرب آسیا به ویژه پس از شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل فقید حزب الله، سرنگونی نظام بشار در اسد در سوریه و جنگ 12 روزه ایران و رژیم صهیونیستی میپردازد.
مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم حضور مخاطبین تسنیم خواهد شد.
تسنیم: با سلام خدمت شما بیندگان عزیز خبرگزاری تسنیم. منطقه در حال حاضر شاهد تحولات ژئوپلیتیکی عمیقی است. در قلب این طوفانها، لبنان به عنوان حلقه ارتباطی استراتژیک بین قدرتهای منطقهای و بینالمللیِ متخاصم قرار دارد؛ از مناطق مرزی در جنوب که نقض حقوق بشر در آن بیوقفه ادامه دارد تا فشارهای آمریکا؛ از خلع سلاح حزبالله گرفته تا پیامدهای تحولات و تغییرات سوریه، که در آن مسئله دیگر صرفاً یک درگیری داخلی نیست بلکه به عرصه درگیریهای منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است که در آن منافع متعدد با هم در تعارض هستند.
در نتیجه این تحولات، محور مقاومت به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادله قدرت منطقهای در کنار ایران به عنوان یکی دیگر از قدرتهای منطقهای تأثیرگذار، ظهور میکند. امروز در معیت مهمان عزیزمان، تحلیلگر سیاسی لبنانی، جناب آقای «حسین مرتضی» هستیم و در تلاشیم تا این روابط پیچیده متقابل را درک کنیم و آینده منطقه را با توجه به آنچه در حال وقوع است، پیشبینی کنیم. جناب حسین مرتضی سلام بر شما
حسین مرتضی: سلام و درود بر شما
تسنیم: دوست دارید از کجا شروع کنیم؟ از لبنان؟ از محور مقاومت؟ از ایران؟ از سوریه؟
حسین مرتضی: ابتدا خدمت شما و بینندگان محترم سلام عرض می کنم. به روح شهدای مقاومت در هر کجای عالم که باشد درود میفرستیم. صادقانه بگویم، همانطور که اشاره کردید، وقتی میخواهیم در مورد هر کشوری در منطقه صحبت کنیم، وقایع آن کشور با سایر کشورها پیوند خورده است. امروز آنچه در فلسطین اتفاق میافتد را نمیتوان از آنچه در لبنان، سوریه، حمله نظامی به ایران و یمن و حملات متعدد به عراق جدا کرد.ما در برابر یک جنگ بیپایان قرار داریم. هدف رژیم اشغالگر اسرائیل و ایالات متحده مقابله با هر کشور، گروه یا جناحی است که هژمونی اسرائیل-آمریکا را رد و در مقابل پروژه «اسرائیل بزرگ» ایستادگی میکند.
ما امروز شاهد تغییر جغرافیایی در برخی مناطق هستیم و برخی به دنبال تغییر جمعیتی هستند. بنابراین، معتقدم که نقشه منطقه به ویژه در مقطع زمانی دو سال اخیر تغییر کرده و بسیاری از معادلات جابجا شده است و میتوان گفت که کل منطقه همچنان با سناریوهای مختلفی دست و پنجه نرم میکند؛ نه جنگ غزه پایان یافته و نه تجاوز به لبنان و نه حتی پیامدهای آنچه در سوریه رخ میدهد، حل و فصل شده است.
همانطور که میدانید، تهدیدهای روزانهای متوجه جمهوری اسلامی ایران و سایر کشورهایی که از آنها یاد کردیم، است. بنابراین، ما با همپوشانی قابل توجه و تحولات بزرگی روبرو هستیم. شاید هر پرونده در مقایسه با پرونده دیگر، جنبههای منحصر به فردی داشته باشد؛ چالشهای داخلی و خارجی خاص خود را داشته باشد، اما در عمل، پروژه آمریکایی-اسرائیلی هنوز در جریان است و همزمان، روند رویارویی و مقابله و رد این پروژه و تلاش برای برهم زدن نقشه موجودیت اشغالگرانه اسرائیل که به دنبال تحمیل آن بر منطقه است، ادامه دارد.
شهادت سید حسن نصرالله همچون شوکی غیرقابل جبران بود
سید حسن نصراللهِ شهید، قوی تر از نصرالله زنده است
شهادت سید حسن پایبندی به خط مقاومت را در جهان تقویت کرد
تسنیم: در ادامه بار دیگر در مورد تمام این سناریوهایی که هم اکنون به آنها اشاره داشتید، صحبت خواهیم کرد. اما یک سال از ترور وحشیانه سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، و همچنین سید هاشم صفیالدین، دبیرکل حزبالله، میگذرد. لبنانیها در طول یک سال گذشته این جای خالی را چگونه درک کردند؟ نه فقط به لحاظ خلاء سیاسی، بلکه به لحاظ احساسی و عاطفی؟
حسین مرتضی: کاملاً مشخص است که از نظر عاطفی، اگر بخواهیم بگوییم، این رخداد به مثابه یک شوک بود که عملیات ترور سید حسن نصرالله رقم زد و به هیچ وجه قابل جبران نیست. تا همین لحظه، با هر کسی که صحبت میکنید طوری سخن میگوید که انگار این حادثه تازه اتفاق افتاده است، و حتی همین الان هم افراد زیادی هستند که محدود به لبنان هم نمیشوند که نمیخواهند باور کنند سید حسن نصرالله به شهادت رسیده است… این از منظر عاطفی، وجدانی و از منظر نمادین این شخصیت.
اما در عین حال، وقتی درباره شخصیت سید حسن نصرالله و شخصیت سید هاشم صفی الدین و فرماندهان شهید صحبت میکنیم به فرمایشات امام خامنهای (حفظه الله) برمیگردیم که فرمودند: سوگ بر «سید حسن»، سوگ حسینی است. مستمر و ادامه دار است و در ما قدرت، نیرو، اراده و ایمان را القا کرد و شعارها و رویکردی را که امام حسین (ع) برای آن قیام کرد را تثبیت کرد. بنابراین، از لحاظ عاطفی، این احساس تا روز قیامت پابرجاست.
در سطح نظامی- سیاسی هم ترور سید حسن در ما عزت نفس بیشتر و عزم بیشتر را نهادینه کرد و شاید در این دوره حوادث زیادی رخ داده باشد که نشان میدهد پایه و اساسی که اسرائیل به دنبال ایجاد آن بود مبنی بر اینکه با ترور سید حسن، به مقاومت در لبنان و رمزگونگی ایشان برای مردم منطقه پایان میدهد، نتایج کاملاً معکوسی به همراه داشته است. امروز به صراحت به شما میگویم که جناب سید حسن نصراللهِ شهید، قویتر و قدرتمندتر از آن سیدی است که زمانی در میان ما حضور فیزیکی داشت، چون اکنون پایبندی به خط مشی مقاومت قویتر شده است. واکنشها در جهان عرب و اسلام، ایمان و پایبندی به این رویکرد را افزایش داده است. ایشان الهامبخش همه ستمدیدگان در سراسر جهان شد.
اسرائیل روزی متوجه خواهد شد که با ترور جناب سید حسن، اشتباه بزرگی مرتکب شده است. چون همانطور که سید پس از ترور حاج عماد مغنیه فرمودند شهید مغنیه هزاران جوان و نیروی رزمنده مقاومت را به یادگار گذاشت، امروز من با صراحت به شما میگویم شهادت «سید حسن»، باعث شد میلیونها نفر در سراسر جهان وارث تفکر مقاومت و اندیشه سید حسن نصرالله باشند.
تسنیم: البته که همچنان حسرت و شوق در دلها نسبت به ایشان وجود دارد…
حسین مرتضی: البته، این مسئله احساسی چیزی نیست که کسی بتواند آن را کنترل کند؛ شما یکی از عزیزانتان را از دست دادهاید؛ یک نماد و یک پدر را از دست دادید…
تسینم: که بدون کسب اجازه وارد خانه همه شد (قلب های همه را تسخیر کرد)..
حسین مرتضی: این یعنی هیچ کس را نمیتوان از نظر احساسی با فقدان و تاثیر غیبت سید حسن نصرالله مقایسه کرد. هر کسی احتمالاً سعی میکند عشق و اشتیاق و احساسش نسبت به سید حسن را به شیوه خودش ابراز کند. خیلیها میگویند که ما بار دیگر خانواده خودمان را از دست دادیم… بعضیها میگویند: «کاش خانوادهام را از دست داده بودم، نه سید را.»…برخی از مادران شهدا وقتی در مورد مسائلی مطلبی مینویسیم یا عکسهایی از سید منتشر میکنیم… مثلاً تصور کنید که یک مادر شهید برای من نامه مینویسد، مادری که پسرش در این نبرد اخیر شهید شده است. او به من میگوید: «ای کاش پسر دوم من هم شهید میشد» یعنی حاضر بود دو پسرش را از دست میداد، ولی ما سید را از دست نمی دادیم. این گواه بر این است که رابطه عاطفی و معنوی بین سید حسن و مردم چقدر زیاد بوده است؛ چون ایشان بخشی از این جامعه و بخشی از این مردم است.
مهمترین تصمیم اشتباه دولت لبنان، گنجاندن بند خلع سلاح حزبالله در توافق آتش بس بود
مواضع قاطعانه دبیرکل حزبالله سبب عقبنشینی دولت از مواضع قبلیاش شد
70 هزار نظامی اسرائیلی در حمله زمینی به لبنان متحمل شکست شدند
اسرائیل در حال بازنگری در محاسبات خود برای هرگونه حمله زمینی به لبنان است
ناکارآمدی دیپلماسی دولت لبنان در برابر دستاوردهای نظامی حزبالله بر همگان آشکار شده است
تسنیم: تقریباً یک سال از آنچه آتشبس نامیده میشود، میگذرد. البته آتشبسی که از طرف اسرائیل هنوز برقرار نشده است. به نظر شما، لبنان امروز با چه چشماندازی از آینده روبروست؟ آینده لبنان در مقابل فشارهای آمریکا چیست؟ منظورم این است که هر روز با موضوع و چالش خلع سلاح حزبالله مواجه هستیم؛ آیا تقابل و رویارویی جدیدی در راه است؟ آینده لبنان را چگونه میبینید؟
حسین مرتضی: اولاً، ما با یک تجاوز مستمر روبرو هستیم که این تجاوز هنوز ادامه دارد. پرواز جنگندههای اسرائیلی گاهی اوج میگیرد و گاهی نوعی آرامش محتاطانهای برقرار میشود. اما هر روز تجاوزات، ترورها و حملات توسط رژیم اشغالگر اسرائیل همچنان ادامه دارد. ما با دو مسیر روبرو هستیم: یکی مربوط به درگیری با رژیم اشغالگر اسرائیل و دیگری مربوط به مسیر پیش روی تحولات داخلی که از طریق آن برخی به دنبال اعمال فشار بر مقاومت و خاستگاه مردمی آن جهت تحقق خواستههای اسرائیل هستند؛ چه از روی حسن نیت و چه متأسفانه ناشی از سوء نیت.
حتی ارزیابیهای کلی هم نشان میدهد که مقاومت و حزبالله به تمام مفاد قطعنامه 1701 به ویژه مفاد مربوط به حضور مقاومت در جنوب رودخانه لیتانی، پایبند بوده است. در حالی که اسرائیل تا به امروز به هیچ چیز پایبند نبوده است. تهدیدات معتبری وجود دارد و با ارزیابی همه شاخصها، سناریوهای آشکاری نیز وجود دارد. سران رژیم اشغالگر اسرائیل روزانه بیانیههایی صادر میکنند و ما لحظات کلیدی متعددی را پشت سر گذاشتهایم که مهمترین آنها تصمیم اشتباه دولت لبنان در گنجاندن بند خلع سلاح حزبالله در توافق آتش بس بود.
این موضوع نیازمند پاسخی روشن و قوی و سرنوشت سازی بود که فصل الخطاب باشد. زمانی که شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزبالله در اربعین امام حسین (ع) سخنرانی کرده و فرمودند که «سلاح مقاومت خط قرمز است» و اینکه روشی که برخی در لبنان برای انجام این کار تلاش میکنند، ممکن است خدای ناکرده فضای داخلی لبنان را به سمت جنگ داخلی سوق دهد و ما کربلایی خواهیم جنگید؛ معتقدم این موضع و این اظهارات تأثیر قابل توجهی داشت و منجر به نوعی عقبنشینی دولت لبنان در رویکرد قبلیاش نسبت به مسائل شد، نه از روی محبت یا هرگونه انعطافپذیری، بلکه به این دلیل که مقاومت و رهبری حزبالله موضع قاطعی اتخاذ کرده بود.
معتقدم که در حال حاضر در مرحلهای کنونی همه سناریوها متحمل هستند. اگر اسرائیل و یا غیر اسرائیل حاضرند بر روی این گزینه قمار کنند که میتوانند بر این مقاومت غلبه کنند و بر عزم، قدرت، اراده و پایداری مقاومت غلبه کنند، معتقدم که آنها اشتباه میکنند و با صراحت تمام سخن میگویم اگر اسرائیل میتوانست دست به عملیات نظامی گسترده علیه لبنان بزند، این عملیات ماهها پیش انجام میشد.
امروز ما با دو نوع تجاوز مواجهیم: تجاوزات ناشی از ترورها و عملیات بمباران، که این روند ادامه دارد و حملات روزانه در حال انجام است. اما اساس هر اقدام نظامی این است که عملیات نظامی باید با حمله زمینی همراه باشد. آیا اسرائیل امروز قادر به انجام عملیات زمینی در خاک لبنان است؟ فکر میکنم سال گذشته برای تحقق این هدف تلاش کرد، زمانی که 70 هزار نظامی را بسیج کرد و سعی کرد وارد خاک لبنان شود، اما نتوانست آن را محقق سازد. هدف آنها، رسیدن به حومه بیروت و بطور خاص منطقه «خلده» بود، چون معتقد بود که فرصت برای ترور دبیرکل، ترور دبیرکل دوم، ترور دبیرکل سوم، یا هر کسی که قرار بود دبیرکل شود و حتی ترور فرماندهان فراهم است. همه شرایط برای حملهای تمامعیار به مقاومت مطلوب بود و به صراحت خدمت شما عرض کنم اگر آنچه مقاومت لبنان متحمل شد، سایر ارتشهای جهان متحمل میشدند، همین ارتشها در کمتر از یک هفته فرو میپاشیدند؛ در حالی که رزمندگان مجاهد و ثابت قدم مقاومت، علیرغم حجم شهدا، کشتارها و حملات توانستند در خطوط مقدم بیش از 60 روز مقاومت کنند و اسرائیل فقط توانست چند متر در خاک لبنان پیشروی کند.
بنابراین، معتقدم اسرائیل در حال بازنگری در محاسبات خود به صورت گسترده در خصوص هرگونه عملیات زمینی است. اما این احتمال همچنان وجود دارد که اسرائیلیها در برهه آتی احتمالا سناریوی تشدید تنش را در پیش گرفته، اهداف بیشتری را هدف قرار دهد و همانطور که ابراز می دارد، بانک اهداف خود را گسترش دهد. افزون بر این، اقدام به ترور کند، این تمام کاری است که اسرائیل میتواند انجام دهد.
اینجا این سوال مطرح میشود: اگر اسرائیل دست به گسترش این حملات و تجاوز بزند و تجاوز آشکاری را در پیش گیرد و در مسیر تشدید تنش حرکت کند آن هم در شرایطی که حزبالله طی دوره گذشته پیامهایی را منتقل کرد…
تسنیم: اما پاسخ نداد…
حسین مرتضی: پیامهای واضحی را در سخنرانی ماقبل اخیر شیخ نعیم قاسم ارسال کرد مبنی بر اینکه در سخنرانی ماقبل آخر پیام شفاف و روشن بود، ایشان فرمودند که نمیتوانیم تا ابد در برابر این حملات و تجاوزات صبر و بردباری نشان دهیم… یعنی صبر ما هم حد و اندازهای دارد. آیا مقاومت دوباره خود را بازسازی کرده است؟ بله، همینطور است. چه در اختیار دارد؟ این موضوع به مقاومت مربوط است. آنها چگونه پاسخ خواهند داد؟ این موضوع به مقاومت مربوط است. اما میتوانم به همه اطمینان دهم که مقاومت از این آمادگی کلی برخوردار است تا در هر نبردی که اسرائیل سعی در آغاز آن دارد، وارد شود و اگر اسرائیل بخواهد باز هم، یک حمله تمام عیار دیگر را علیه لبنان آغاز کند، مقاومت با آنچه در اختیار دارد و نحوه واکنش خود، آنها را شگفت زده خواهد کرد.
البته مقاومت در این مدت به دولت لبنان همواره متذکر میشود که منظور شما چیست؟ از چه چیز صحبت میکنید؟ تصمیم جنگ و صلح دست شماست. بفرمایید. این وضعیت یک سال اخیر ماست. ما همه چیز را به دولت لبنان و به مقامات لبنانی واگذار کردیم تا بکوشند حملات اسرائیل را متوقف کنند. از طریق دیپلماسی، همانطور که برخی میگویند بکوشند با ابزار دیپلماسی با اسرائیلیها و آمریکاییها گفتگو کنند… خب بفرمایید، این هم دیپلماسی. آیا دیپلماسی ما را به نتیجهای رسانده ؟ ما در این زمینه تجربیاتی داریم. آیا دیپلماسی بود که جنوب لبنان را در سال 2000 آزاد کرد؟ قطعنامه 425 شورای امنیت در سال 1982 در مورد لبنان صادر شد اما تا سال 2000، اسرائیل قطعنامه بینالمللی 425 را اجرا نکرد. این قطعنامه به دلیل مقاومت اجرا شد. رزمندگان مقاومت توانستند، با ضربه زدن به رژیم اشغالگر اسرائیل آن را وادار به اجرای قطعنامه کنند و مقاومت پیروزی را محقق کرد.
همین اتفاق در سال 2006 نیز رخ داد. اسرائیل به این دلیل با قطعنامه 1701 موافقت کرد، چون به مرحله بنبست رسیده بود و نتوانسته بود به چیزی دست یابد. وقتی اسرائیل یک سال پیش تجاوز خود را علیه لبنان آغاز کرد، پیامش چه بود؟ نتانیاهو گفت که هدف این عملیات نابودی حزبالله است. آیا او توانست حزبالله را نابود کند؟ آیا توانست عزم، قدرت و اراده رزمندگان مقاومت را در هم بشکند؟ معتقدم اگر ترس و نگرانی در مورد واکنش و قابلیتهای مقاومت وجود نداشت، حتما شاهد این لشکرکشی بودیم. چه در سطح خارجی و چه در سطح داخلی توسط بسیاری از کسانی که سعی در تضعیف اراده، خاستگاه و تعهد این پایگاه مردمی به این مقاومت دارند.
هر کس میگوید حزب الله ضعیف شده، بیاید و دوباره گزینه جنگ را امتحان کند
برخی چهرههای سیاسی لبنان در گفتمان و سیاستهای خود به اسرائیل خدمت میکنند
سامی جمیل می خواهد با ریختن خون شیعیان، قدرت سیاسی عمویش را احیا کند
تسنیم: قبل از اینکه به موضوع دیگری بپردازیم، فقط یک سوال. شما برای کسانی که ادعا میکنند حزبالله پاسخی نداده و نخواهد داد چه پاسخی دارید؟ معتقدند حزب الله به قدرتی ضعیف تبدیل شده و توانایی خود را برای پاسخ به رژیم صهیونیستی از دست داده است؟
حسین مرتضی: بیایید امتحانش کنیم. بیایید امتحانش کنیم. خب، با این کمپین چه کار میکنند؟ خب، اگر کسی بیاید و به شما بگوید که بعضی لبنانیها فقط در شناسنامه لبنانی هستند چه میکنید؟ بالاخره آن فرد یک لبنانی است. اما در گفتمان و سیاست، به اسرائیلیها خدمت میکنند. میخواهم قدری صریح صحبت کنم. منظورم این است که امروز، وقتی میشنویم که «سامی جمیل» (رهبر جریان کتائب لبنان) میگوید ما منتظر جنگ دیگری هستیم تا بتوانیم چند روزی بدون حزبالله زندگی کنیم؛ معنای این حرف چیست؟ این جمله به این معنی است که او طرف اسرائیلیها را گرفته است. سامی جمیل میخواهد به قیمت خون ما، شکوه عمویش بشیر جمیل را احیا کند.
بگذارید سامی جمیل قبل از اینکه درباره لبنان و حاکمیت لبنان صحبت کند، درباره پدرش و تفنگی شارون به وی هدیه داد، صحبت کند. آیا می دانستید که شارون هنگام ورود به بیروت به «امین جمیل» تفنگی هدیه داد؟ تصاویر آن موجود است و به دیوار آویزان است. آیا این درست است که او میخواهد ما را با سلاح اسرائیلی بکشد؟ این صدا، صدای یک صدای اسرائیلی است. این صدا فقط به اسرائیل خدمت میکند و طنز ماجرا این است که ضاحیه دو بار بمباران شد. یا بهتر بگویم، چندین بار، اما از دو جهت. چندین بار توسط اسرائیل بمباران میشد، و یک بار هم زمانی که امین جمیل رئیس جمهور بود، بمباران شد. اصل و نسب سامی جمیل هم مثل پدرش است. او میخواهد از خون ما و از فرزندان ما تغذیه کند و نکته تاسف برانگیز اینکه این افراد بخشی از جامعه و پارلمان لبنان هستند.
آنچه در سوریه رقم خورده یک فریب بزرگ بود
سوریه اسد سد راه پروژه اسرائیل بزرگ بود
سید حسن می گفت اگر سوریه سقوط کند، فلسطین سقوط خواهد کرد
الجولانی هیچ انتقادی از اشغال سوریه به دست اسرائیل ندارد
تسنیم: پسر راز پدر را همراه دارد، شما شخصیتی رسانهای و فردی شناخته شده هستید، در طول سالهای بحران سوریه در خطوط مقدم در مقابله با گروههای تکفیری حضور داشتید. کمی در این مورد با شما صحبت خواهیم کرد. چه مولفه ای عامل اساسی در سرنگونی نظام بشار اسد بود؟ و تأثیر این رویداد بر معادلات چه بود؟ با در نظر داشتن این نکته که شخص شما هنوز هم توسط این گروه ها تحت تعقیب هستید…
حسین مرتضی: بگذارید موضوع را در دو بخش برایتان توضیح دهم. بخش اول آنچه اتفاق افتاد یک فریب بزرگ بود. آنچه در سوریه اتفاق افتاد، صرفا اقدامی برای سرنگونی نظام در سوریه نبود. این کار گروههای مسلح نبود، صرف نظر از هر نام و نشانی که دارند. کسانی که نظام سوریه را سرنگون کردند، کشورهایی بودند که در توطئه علیه سوریه شریک بودند و هدف تنها شخص رئیس جمهور اسد نبود. هدف چیزی بود که سوریه نماینده آن به شمار میرفت. هدف این است که یک نقشه راه وجود دارد که باید منطقه تغییر کند.
از دیدگاه آنها این نقشه بر سه اصل استوار بود: مقاومت در فلسطین، مقاومت در لبنان، به ویژه شخص سید و سوریه و آنچه رئیس جمهور اسد از نظر ماهیت درگیری با رژیم اشغالگر اسرائیل ایفا میکرد. اگر این سه عامل به قوت خود باقی بمانند، پروژه اسرائیل قابلیت اجرا نخواهد داشت. وقتی سید ترور و تجاوز به لبنان آغاز شد، اسرائیل این روند را فرصت مناسبی برای اجرای طرح کلانش دانست. طرحی که صریح بگویم قدرتهای منطقهای و قدرتهای بزرگ در عملیات سرنگونی رئیس جمهور اسد دخیل بودند… اسرائیل، آمریکا، روسیه، ترکیه و کشورهای عربی در این طرح دست داشتند… به ویژه قطر و عربستان سعودی. آنها بخشی از روند سرنگونی سوریه بودند و قطر حتی بیشتر از عربستان سعودی نقش آفرین بود، من کاملاً رک و پوست کنده صحبت میکنم، هر کس بدش می آید، بیاید، هر کس هم خوشش می آید، بیاید.
ما میدانیم که هماهنگی گستردهای بین دستگاه اطلاعاتی روسیه و اسرائیل در طول سالهای گذشته وجود داشت و بر همگان آشکار شد که تغییر و تحولاتی در حال رخ دادن است و روسیه به دنبال پیشبرد منافع خود در منطقه است. ممکن است برخی بگویند این امری طبیعی است که وقتی شاهد این تغییر و تحولات در لبنان و مقاومت بود بفهمد که اسرائیل شروع به اجرای طرحش خواهد کرد و لذا با طرحی که اسرائیل خواهان اجرای آن بود، همراهی کرد. بنابراین عملیات سرنگونی نظام سوریه با مسئله فلسطین مرتبط است، این سخن سید است که آن را تکرار میکنم، خدا رحمتش کند که با بصیرت سخن میگفت… اگر اکنون به برخی از گزیدههای سخنرانیهای ایشان رجوع کنید، ایشان عین این عبارت را گفته بود «اگر سوریه سقوط کند، فلسطین سقوط خواهد کرد.» چون سوریه دروازه آرمان فلسطین است و حامی اصلی مقاومت در لبنان و فلسطین بود.
امروز توجه کنید که تمام اظهاراتی که ابومحمد الجولانی بدون واسطه بیان میکند چه میگوید؟ نمیگوید میخواهیم سرزمین خود را از دست اسرائیلیها آزاد کنیم. او هیچ انتقادی به رژیم اشغالگر اسرائیلی نمیکند. همیشه سعی میکند طوری وانمود کند که انگار دارد به آمریکاییها و کشورهای عربی و به برخی دیگر میگوید که ما ایران و حزبالله را از سوریه بیرون کردهایم. نکته اصلی همین است….
اسرائیل 400 کیلومتر از خاک سوریه را اشغال کرده و به دروازه های دمشق رسیده است
الجولانی مهره سرویس های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس است
الجولانی من را تحت پیگرد قانونی قرار داده و قصد ربایش من را داشت
تسنیم: حتی یک گلوله از سوریه به سمت اسرائیل شلیک نشد…
حسین مرتضی: طبق برخی تخمینها، اسرائیل امروز 400 کیلومتر از خاک سوریه را اشغال کرده است. امروز اسرائیل به منطقه جبلالشیخ رسیده است. چند هفته پیش وزیر جنگ اسرائیل به قله جبلالشیخ رسید تا بگوید ما قبلاً رویای رسیدن به این نقطه را داشتیم. ما قبلاً رویاپردازی میکردیم. اما امروز اسرائیل به دروازههای دمشق رسیده است. خب، وقتی حقایق درباره الجولانی و ارتباطش با سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا رفته رفته آشکار شد، تا جایی که همین اواخر به اینجا رسیدیم که برخی از روزنامههای آمریکایی میگویند دستگاه جاسوسی آمریکا از سال 2016 با الجولانی در تماس بوده است. و من فراتر از این به شما میگویم… دستگاه جاسوسی آمریکا ماجرا را بتدریج افشا می کند، چون قبل از آن اظهاراتی از رابرت فورد، سفیر آمریکا در سوریه، منتشر شده بود. او گفته بود ما از یک سال پیش آموزش سیاسی و اصول دیپلماتیک الجولانی را آغاز کرده بودیم.آنها حدود یک هفته پیش برگشتند و گفتند که ما از 2016 با الجولانی ارتباط برقرار کردهایم.
اما من بیشتر برایتان خواهم گفت. الجولانی وقتی در زندانهای آمریکا در عراق بود، توسط دستگاه جاسوسی آمریکا جذب شد. سپس او را برای اجرای آنچه امروز رخ داده است به سوریه منتقل کردند. چون غیرممکن است که آنچه در منطقه اتفاق میافتد را از یکدیگر جدا کنیم. اینکه چگونه این کشور مسیر به قدرت رسیدن الجولانی را هموار کرد؟ امروز ما با تلاش برای تغییر چهره واقعی سوریه روبرو هستیم. این موضوع هیچ ربطی به آزادی، دموکراسی، انتخابات یا هیچ چیز دیگری ندارد. این موضوع به این واقعیت مربوط میشود که هر کسی که با پروژه اسرائیل همسو باشد، میتواند از دیدگاه آنها در منطقه باقی بماند. و هر کسی که بخواهد پروژه اسرائیل را رد کند با این کشورها خواهد جنگید. این دقیقاً همان چیزی است که در سوریه اتفاق افتاد.
اما در مورد تهدیدات علیه شخص من، فکر میکنم اطلاع دارید که من حتی در طول جنگ سوریه سه مرتبه مجروح شدم، علاوه بر دو سوء قصد؛ آنها خودروی مرا دو بار در سوریه منفجر کردند. حتی الان، هنوز هم تهدیدات روزانه وجود دارد. با تلفن من تماس میگیرند. مدتی پیش اطلاعاتی دریافت کردم مبنی بر اینکه آنها تعدادی سوری را در لبنان استخدام کردهاند تا عملیاتی را انجام دهند. اگر بتوانند، مرا بربایند و به سوریه ببرند، چون آنها این را بخشی از عملیات میدانند. من اقدام به افشای پروژه تروریستی که این گروهها و این کشورها انجام دادهاند، کرده بودم و حتی امروز هم اگر کسی او را بزک بکند یا نکند، حداقل برای شخص من مسجل شده است که الجولانی یک تروریست است. چه آمریکاییها او را علم کرده باشند چه نکرده باشند، برای من فرقی ندارد. الجولانی و جماعتش هنوز هم همان کارها را انجام میدهند.
چند ماه پیش وقتی وارد مناطق ساحلی در سوریه شدند، آیا میدانستید که تقریباً 12 هزار علوی غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان را قتل عام کردند؟ تجاوز، آدمربایی و قتل هنوز ادامه دارد. مدتی قبل وارد منطقه سویدا و حومه سویدا شدند. به جنگ دروزیها رفتند. میدانید آنها چه کردند؟ قتل عام به راه انداختند. تصاویری که ما از بیمارستان سویدا دریافت کردیم قتل عامهایی را نشان میدهد که هیچ انسان عاقلی نمیتواند تصور کند. این افراد هرگز نمیتوانند از تفکر تکفیری که در ذات آنهاست و بر طبق آن تربیت شدهاند دست بکشند. امروز آنها در حال ارائه یک پروژه هستند. وقتی تام باراک می گوید…صریح بگویم … تام باراک کیست؟ او یک تاجر است که اکنون سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده آمریکا به منطقه و لبنان است. فقط برای اینکه بیندگان مطلع باشند بگویم که تام باراک یک تاجر است که گاهی اوقات به زبان دیپلماتیک صحبت نمیکند. او میگوید ما با الشرع توافق کردهایم که به ما در مبارزه با داعش، سپاه پاسداران، حماس و حزب الله کمک کند. بنابراین پروژه کاملا مشخص است. پروژه در حقیقت عملیات نابودی مقاومت به طور خاص در لبنان و اجرای آن چیزی است که اسرائیل میخواهد.
در همین حال، وزیر امور خارجه الجولانی از راه میرسد و میگوید ما هیچ مشکلی با رژیم اشغالگر اسرائیل نداریم. امروز آنچه وظیفه الجولانی است اجرای خواستههای رژیم اشغالگر اسرائیل است. از این منظر، چون ما همیشه این نقشهها و تلاشهای آمریکاییها و اسرائیلیها با کمک ایادیشان در منطقه را برملا میکنیم هنوز هم تحت پیگرد هستم و با تهدیداتی مواجه هستم…. حتی در رسانههای اجتماعی. البته فقط آنها (حامیان الجولانی در سوریه) هم نیستند. حتی اسرائیلیها هم به دنبال من هستند. من به شما میگویم صدها صفحه و حساب مجازی من در تمام پلتفرمها مسدود شدهاند، صرفا به دلیل نشر حقایقی در مورد آنچه رژیم اشغالگر اسرائیل انجام میدهد…
اسرائیل با حمله به ساختمان صداوسیمای ایران نشان داد نمیخواهد صدای حقیقت شنیده شود
اسرائیل از قدرت بیان شهید حاج محمد عفیف هراس داشت
سخنگوی ارتش اسرائیل یک دلقک به تمام معناست
تسنیم: حتی آویخای ادرعی مستقیما شما را خطاب قرار می دهد، میگوید شما حسین مرتضی هستید…
حسین مرتضی: بله درست است، حتی گاهی تلاش میکنند صدای مرا تقلید کنند. کار به جایی کشید که این اواخر دادستان کل اسرائیل نامهای رسمی به مدیریت پلتفرم X یا همان توییتر سابق تحت این عنوان ارسال کرده بود که این فرد (یعنی من) نماینده یک نهاد و گروه تروریستی است و از طریق این پلتفرم کمکهای مالی جمعآوری میکند. آنها حساب من را که بیش از 500 هزار دنبالکننده داشت، مسدود کردند. در حال حاضر نام من در پلتفرم X همچنان در فهرست سیاه است. من از ایجاد حساب کاربری به نام خودم منع شدهام. این اولا گواه نفوذ رسانهای است و دلیلی بر اینکه آنها تا چه حد ضعیف هستند و در ثانی گواهی بر عدم آگاهیهای مردم این دولتها و سازمانها در مورد واقعیات جاری است. البته من، به علاوه برخی از همکاران…. تعدادی از همکاران که به همه آنها درود میفرستم…. همه آنها هرجا که هستند و نقشی در برملا کردن حقایق و افشای جنایات ایفا میکنند.
به همین دلیل است که بیشتر خبرنگاران و اصحاب رسانه تحت پیگرد قرار می گیرند و گواه و دلیل روشن آن این است که این روزها که در تقارن با سالگرد شهادت حاج محمد عفیف هستیم کسی که مسئول امور رسانهای حزبالله بود. چرا اسرائیل او را که در کنار برخی دیگر از همکاران خبرنگار بود هدف قرار داد؟ چون اسرائیل شاهد قدرت بیان حاج محمد عفیف، رحمه الله، بود. حقایقی که برملا میکرد، ارتباطی که با خبرنگاران داشت و اطلاعات دقیقی که به آنها میداد. اسرائیل نمیخواهد صدایی بلند شود و نمیخواهد این حقایق فاش شود. چند خبرنگار در فلسطین در جریان عملیات اخیر ترور و به شهادت رسیدند؟
اصلا چرا راه دور برویم… در همین جمهوری اسلامی ایران، مگر ساختمان رادیو و تلویزیون در حمله اخیر اسرائیل هدف قرار نگرفت؟ به چه دلیل؟ چون اسرائیل نمیخواهد صدای حقیقت شنیده شود. و این نشانه نقطه قوت دشمن نیست. وقتی دشمن به هدف قرار دادن خبرنگاران و رسانهها متوسل میشود، این نشانه ضعف و ناتوانی است که نتوانسته هدف راهبردی خود را محقق کند. اسرائیل میتواند بکشد، نابود کند، قتل عام کند اما با وجود همه اینها هرگز نمیتواند با این روش به پیروزی استراتژیک دست یابد و نمیتواند روح مقاومتی را که در میان این مردم وجود دارد ریشه کن کند، و نه میتواند کسی را بترساند. من کاملاً صراحتا به شما میگویم، برای اولین بار است که آن را بیان میکنم. در جنگ گذشته، آنها نه تنها حسابهای مرا بستند بلکه اسرائیلیها، با من تماس گرفتند و در واتساپ به من پیام دادند و گفتند که از موساد اسرائیل هستند…
تسنیم: این اتفاق چه زمانی رخ داد؟
حسین مرتضی: حتی به من گفت: «من افسر فلانی از موساد اسرائیل هستم که با شما صحبت می کنم». این اولین باری است که درباره این موضوع صحبت میکنم…
تسنیم: شما را تهدید کردند یا خواستار همکاری شدند؟
حسین مرتضی: خیر، صرفا تهدید. میدانند که همکاری در کار نخواهد بود. گفت، باید قدری آرام بگیری وگرنه .. این دقیقا پیامی است که در واتساپ برایم فرستاد… گفت: من افسر فلانی از موساد اسرائیل هستم، لوگوی موساد هنوز هست. به من گفت: «قدری آرام بگیرم وگرنه»، بعد از مدتی دوباره سراغم آمدند و بعد از چند روز آنها تلفنی تماس گرفتند. خب، این یک تهدید مستقیم بود. آنها تصور میکردند که ممکن است من از مواضعم عقبنشینی کنم و یا بترسم، اما هرگز این اتفاق رخ نخواهد داد. اما در نهایت به فاصله چند روز حاج محمد عفیف را ترور کردند. همه ما میدانیم که ممکن است در هر لحظه شهید بعدی این راه باشیم…
تسنیم: به العدیسه (در جنوب لبنان) میروید؟
حسین مرتضی: دوست دارم، انشالله به زودی آنجا خواهم رفت. آخرین بار به خیام رفتم، اسرائیل تصور میکرد قطعنامههای بینالمللی پوششی خواهد بود که به اسرائیل اجازه میدهد در این سرزمین بماند. من صراحتا به شما میگویم که این فقط برای برههای موقت است. اما امور در مراحل پایانی خود هستند. پس بیایید صبور باشیم و ببینیم در آینده چگونه این سرزمین به مردم و صاحبان واقعیاش باز خواهد گشت.
تسنیم: ما ویدیویی از سخنگوی رسمی ارتش اسرائیل دیدیم، از آویخای ادرعی، طبق اظهاراتی که به او گفته بودید در عدیسه هستید و او سخنان شما را یادآوری کرد و وقتی به آنجا رسید گفت که «به عدیسه رسیدم، فلانی و فلانی و حسین مرتضی را ندیدم، حسین کجایی؟»
حسین مرتضی: من او را دلقک نامیدهام، ادرعی به معنای واقعی کلمه یک دلقک است. برخی میگویند که تنها با یک پیام از ادرعی، شما از محل فرار کردید! خیر فرار نکردیم، آنها غیرنظامیان را هدف قرار میدهند… طبیعی است که وقتی با یک دشمن جنایتکار و کودککش روبرو هستید، و تهدید به بمباران محلات ضاحیه یا مناطق غیرنظامی میکند شهروندان عادی طبیعتاً از آن مکان دوری میکنند، چون با دشمنی روبرو هستید که هیچ اخلاق، ارزش یا اصولی ندارد.
اما اینکه سخنگوی ارتش اسرائیل من یا برخی از همکاران مرا به اسم خطاب قرار میدهد این برای من، مایه افتخار و سربلندی است و گواه این موضوع است که اولا ما ذهن آنها را درگیر کردیم که ما را دنبال میکنند و ثانیاً ما نوعی فشار برای اسرائیل و غیر اسرائیل در انتقال حقایق و تمرکز روی آنچه در فلسطین و لبنان و برخی کشورهای دیگر رخ میدهد، رقم زدهایم.
جنگ 12 روزه نشان داد آمریکا و اسرائیل در مورد ایران دچار اشتباه محاسباتی شده اند
در کمتر از 24 ساعت از شروع جنگ اسرائیلیها و آمریکاییها از قدرت موشکی ایران شگفتزده شدند.
فرمانده واقعی نبرد 12 روزه با اسرائیل امام خامنهای بود
از مشاهده ساختمانهای ویرانه شده در حملات موشکی ایران به اسرائیل حیرت زده شدیم
انسجام ملی و وحدت ایرانیان به نیروهای مسلح شجاعت و جرات بخشید
تسنیم: قدری در مورد جنگ 12 روزهای صحبت کنیم که اسرائیل علیه ایران به راه انداخت. ایستادگی ایران در خلال این نبرد به معنای پیروزی واقعی ایران بود. این پیروزی همگان، حتی اسرائیلیها را شگفت زده کرد. تحلیلهای آمریکاییها حاکی از این است که اسرائیلیها با آغاز جنگ علیه ایران دچار اشتباه شدند. جنگ با ایران پیروزی برای ایران بود، اما در این بین جنگ 12 روزه چه چیزی را در معادلات منطقهای و بینالمللی تغییر داد؟
حسین مرتضی: ببینید، تجاوز علیه ایران یک تجاوز دوگانه بود: اول، خود تجاوز، حمله به مناطق غیرنظامی و ترورهایی که انجام شد. این تجاوزی علیه حاکمیت یک کشور مستقل است. تجاوز دیگر، هدف قرار دادن تأسیسات هستهای است. تأسیسات هستهای بحث جداگانهای است. ایران عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که تمام توافقنامهها را امضا کرده است. فرض بر این است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تأسیسات هستهای محافظت کند، آن هم در چارچوب پادمان آژانس بینالمللی انرژی اتمی که میگوید هر کشوری که عضو آژانس میشود، این آژانس موظف به حفاظت از تأسیسات هستهای آن میشود. اما متأسفانه، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نه تنها به وظایف خود عمل نکرد؛ بلکه برعکس، برخی گزارشها حاکی از آن است که اسامی کارشناسان و مهندسان هستهای ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی فاش شده است. بنابراین جنگ اخیری که علیه جمهوری اسلامی ایران به راه افتاد، جنگی ترکیبی بود، همانطور که در لبنان اتفاق افتاد.
این تجاوز به وضوح نشان داد که آمریکاییها و اسرائیلیها دچار اشتباه محاسباتی شده اند. تنها 24 ساعت پس از آغاز جنگ، ترامپ آمد و با این مضمون اظهار داشت که نظام در ایران سقوط کرده و اکنون ماموریت ما متمرکز بر داخل ایران است. آنها ابتدا بر فلج کردن توانمندیهای نظامی جمهوری اسلامی ایران و ایجاد هرج و مرج در داخل ایران که میتوانست توسط برخی از هستهها و عوامل مورد سوءاستفاده قرار گیرد، حساب باز کرده بودند. اما در کمتر از 24 ساعت اسرائیلیها و آمریکاییها از قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران شگفتزده شدند.
در این بین میخواهم کاملاً صریح بگویم که فرمانده این نبرد امام خامنهای، که خدا ایشان را برای ما حفظ کند بود. ایشان این نبرد را با تمام توان، قدرت و شجاعت خود رهبری کردند. اسرائیل و آمریکا تصور میکردند که میتوانند امام خامنهای را ترور کنند و با ترور فرماندهان، نوعی خلأ ایجاد میشود. اما توجه داشته باشید که در کمتر از چند ساعت امام خامنهای تنها چند ساعت بعد در اتاق عملیات حاضر شدند و شروع به انتصاب افرادی به جای رهبرانی کردند که شهید شده بودند.
کمتر از 24 ساعت بعد، ضدحمله آغاز شد، تا اینکه به روز یازدهم، دوازدهم رسیدیم. در این مقطع این اسرائیل بود که به آمریکاییها پیام فرستاد و در ادامه آمریکاییها با برخی از کشورهای منطقه تماس گرفتند و اعلام کردند که خواهان آتشبس هستند. آنها در ابتدا از وضعیت حاکم بر ایران، رهبری امام خامنهای که پایه و اساس کشور است و فضای داخلی ایران غافلگیر شدند. بگذارید صادقانه به شما بگویم انسجام و وحدتی که در داخل ایران شاهد آن بودیم، عاملی اساسی در عملیات ایستادگی و تحقق پیروزی بود. این انسجام به نیروهای مسلح ایران هم قدرت بخشید و عاملی بود که به آنها شجاعت داد- به تمام نیروهای مسلح ایران در تمام اشکال… یگان موشکی، نیروی هوافضا، سپاه پاسداران و تمام نیروهای مسلح ایران- به کلیت ساختار نظامی ایران جرات داد تا عملیات تلافیجویانه را آغاز کنند.
به روز دوازدهم که رسیدند با کمال تعجب شاهد بودیم و به صراحت خدمت شما عرض کنم ما در خواب هم نمیدیدیم که ساختمانهای کاملاً ویران شده در سرزمینهای اشغالی را در دوران حیاتمان شاهد باشیم، این بخشی از چیزی است که فاش شده و به بیرون درز پیدا کرده است. ساختمانهای نظامی و برخی مراکز تحقیقاتی در اسرائیل که میلیونها دلار برای رژیم اشغالگر اسرائیل هزینه داشتهاند، تخریب شدهاند. برخی از شخصیتها و دانشمندانی که در این مراکز بودهاند، کشته شدهاند. رژیم اشغالگر اسرائیل سانسور شدیدی را در این زمینه اتخاذ کرده است. برخی از تصاویری که دیدیم، محلههایی را نشان میداد که به طور کامل تخریب شده بودند. وقتی یک اسرائیلی این تصاویر و موشکها را برای اولین بار در تاریخ رژیم اشغالگر اسرائیل دید که با این چنین تعداد زیادی بر فراز آسمان تل آویو باریدن گرفته بود، دوباره شروع به التماس به آمریکاییها کرد و عقبنشینی را آغاز کرد.
آیا جنگ تمام شد؟ نه، آیا تجاوز دیگری به ایران انجام نخواهد شد؟ امیدواریم چنین باشد، اما ما با دشمن غداری طرف حساب هستیم و اعتقاد دارم که ایرانیها این موضوع را به خوبی درک میکنند و بر اساس ارتباطاتی که با بسیاری از افراد ذیربط با این مسئله دارم، امروز جمهوری اسلامی ایران توانسته، همه خسارات وارده طی دوره قبل را بازسازی و ترمیم کند و در عین حال شکافهایی را که طی جنگ 12 روزه شناسایی کرد، پر کند و فرآیند تولید موشکهای پیشرفته و آنچه در اختیار دارد، ادامه دارد. آنگونه که یکی از افراد مسئول به من گفت، کار 24 ساعته دنبال میشود. این طور نیست که کار صرفا چند ساعته باشد. در طول 24 ساعت عملیات تولید موشکها و توسعه آنها ادامه دارد و اسرائیل و آمریکا اگر به فکر این هستند که دوباره به جمهوری اسلامی ایران حمله کنند، از آنچه که ایران در نبرد آینده به کار خواهد برد، شگفتزده خواهند شد.
مستند عبری زبان تسنیم نشان داد حرکت جدیدی آغاز شده است
سانسور مستند تسنیم بیانگر انتقال پیام به سرزمینهای اشغالی است
تسنیم: جناب حسین مرتضی، اجازه دهید قدری درباره مستند «بر فراز بازان» مستندی که خبرگزاری تسنیم به زبان عبری منتشر کرد و نخستین مستند ایرانی است که برای مخاطب اسرائیلی تولید شده صحبت کنیم؟ نظر شما درباره این مستند چیست؟
حسین مرتضی: اقدامی بسیار مهم است. ما از گذشته همواره به لحاظ رسانهای تاکید داشتیم که باید با دشمن به زبان خودش صحبت کرد. گاهی باید با برخی جوامع به زبان خودشان سخن گفت تا بسیاری از حقایق روشن شود. امروز خبرگزاری تسنیم با تهیه و تولید مستندی به زبان عبری درباره جنگ 12 روزه و پاسخ ایران به این حمله، گامی بسیار مهم و جهشی کیفی را رقم می زند.
خبرگزاری تسنیم مسیری را آغاز کرد تا با دشمن به زبان خودش صحبت کند و بسیاری از حقایق را برملا سازد، به ویژه که سانسور شدیدی بر جامعه اسرائیل حاکم است؛ اولاً اینکه اسرائیل در مقطع ابتدای جنگ به مخاطبانش اینگونه القا میکرد که ایران را نابود کرده، کار ایران تمام شده و پایان یافته و دیگر آنجا هیچ چیز باقی نمانده است؛ همان چیزی که بعد از آغاز جنگ علیه لبنان هم کلید زد؛ اما حالا بدون هیچ دستاوردی از این اظهارات عقبنشینی میکند. وقتی این مستند با اتکا به استنادات، دادهها و مصاحبه با برخی افسران و افراد مسئول ایرانی تولید شد و این مصاحبهها به زبان عبری ترجمه شدند، این موضوع تأثیر بسزایی از خود بر جا گذاشت و اثر بزرگی در داخل جامعه صهیونیستی رقم زد و حقایق را درباره آنچه در داخل فلسطین جریان دارد، برملا خواهد کرد.
مسئله مهم ضرورت تقویت این بخش برای ادامه کار است، اما در همان حال ما با یک مشکل نیز مواجه هستیم و من هنگام صحبت به آن اشاره کردم و گفتم که متاسفانه کسی که الان بر شبکههای اجتماعی منطقه خاورمیانه حاکم است، این شبکهها را در خدمت رژیم اشغالگر اسرائیل درآورده و این رژیم است که بیشترین تفوق را بر آنها دارد. معتقدم به محض اینکه فیلم پخش و منتشر شد، اقدام به حذف آن کردند و چه بسا بسیاری از حسابهای مجازی دیگر هم در معرض بسته شدن قرار بگیرند. به همین دلیل آنچه مهم است، اولا استمرار این کار است و ثانیا مهم این است که به دنبال جایگزینها و راههای دیگری برای دور زدن تحریمهای اعمال شده از سوی رژیم اسرائیل باشید.
به یاد میآورم، از سالها قبل امام خامنهای (خدا حفظشان کند) همواره جوانان را خطاب قرار میدادند و میفرمودند به شبکههای اجتماعی توجه داشته باشند و کسانی که مسئول جنگ رسانهای بودند، بهویژه کسانی که در فضای مجازی فعالیت داشتند را «افسران خط مقدم» توصیف میکردند. ایشان کسانی که در شبکههای اجتماعی در فضای مجازی فعالیت داشتند را به افسرانی تشبیه میکردند که پای سکوهای شلیک موشک قرار دارند، همانند ما که در سکوهای شبکههای اجتماعی قرار داشتیم، ما را به افسرانی تشبیه فرمودند که پای سکوهای موشکها حاضر هستند. نمیخواهم از ارزش سایر حوزه ها چیزی بکاهم، اما به نظرم امروز با جنگی به موازات جنگ واقعی مواجهیم؛ جنگی مبتنی بر رسانه، ظرفیتهای سایبری و هوش مصنوعی.
امام خامنهای در این زمینه بیش از یک سال قبل درباره اهمیت هوش مصنوعی سخن گفتند و از جوانان ایرانی و مسلمان خواستند که به این فناوری توجه داشته باشند و به هوش مصنوعی اهمیت دهند، شما اکنون ملاحظه میفرمایید، امروز اغلب فناوریهایی که اسرائیل در جنگهای اخیر خود علیه ما در منطقه استفاده کرد، با استفاده از فناوری هوش مصنوعی بود، البته در کنار برخی عوامل دیگر. با این وجود تولید این مستند گام بسیار مهمی است، هنگامیکه اسرائیل اقدام به حذف فیلم (از صفحه یوتیوب) کرد، این بدین معنا بود که فیلم به دست مخاطبینش رسیده و پیام هم منتقل شده است، در غیر این صورت اگر این فیلم تأثیری نداشت، چرا باید آن را حذف کند؟ میتوانستند آن را به حال خود رها کند، اما این فیلم روی اسرائیلیها تأثیرگذار بود.
من بر این باورم باید به این موضوع افتخار کنید که پیامی که میخواستید، برسانید را با تهیه این مستند منتقل کردید این فیلم حقایق جنگ 12 روزه علیه جمهوری اسلامی ایران را آشکار کرد، پیام شما به واسطه این مستند منتقل شد و رژیم اشغالگر اسرائیلی را به درد آورد. به همین دلیل اقدام به حذف آن یا تلاش برای حذف چنین فیلمها و صحنههایی میکنند تا پیام به جامعه، شهرکنشینان یا اسرائیلیها منتقل نشود.
بیتردید، امروز تقابل رسانهای مهمتر است، چون این جنس از نبرد حتی قبل از جنگ نظامی شروع میشود، در خلال جنگ ادامه مییابد و پس از جنگ هم استمرار دارد. می توانیم این گونه بگوییم که نبرد نظامی، به تنهایی نیمی از جنگ است، درحالی که نبرد رسانهای قبل از جنگ نظامی آغاز و همواره در جریان است. اهمیت رسانه، بعد از پایان نبرد نظامی است که مشخص می شود. چگونه میتوان واقعیتهای آنچه رخ داد و جنایاتی که رژیم اشغالگر اسرائیلی به آن دست میزند را نشان داد؟ چگونه میتوان پیروزی که جمهوری اسلامی ایران محقق کرد را نشان داد؟ دلیل اینکه امروز وجهه رژیم اشغالگر اسرائیل در دنیای غرب تخریب شده، همین ابزار رسانه است.
وقتی در شبکههای اجتماعی فضای مجازی شروع به انتشار کشتارها به چندین زبان میکنیم – میدانید که این روزها دیگر موضوع زبانها مثل قبل یک مانع و مشکل اساسی نیست، چون این شبکهها به صورت خودکار اقدام به ترجمه آنها به هر زبانی که بخواهید میکنند- من اتفاقی را در خلال عملیات جنگ غزه رخ داد را به یاد میآورم، فیلمی از ملکه زیبایی رژیم اشغالگر اسرائیلی پخش کردند که گریه میکرد؛ درحالی که گریه میکرد، از خود فیلمی منتشر کرد و در فیلم توضیح میداد که برای چه گریه میکند.
او میگفت: وقتی به یکی از دانشگاهها رفتم، شوکه شدم. من آنجا رفته بودم تا برای آنها توضیح دهم در فلسطین چه رخ میدهد و چرا چنین عملیاتی (علیه فلسطینیان) در جبهه غزه جریان دارد؛ اما وقتی همه دانشجویان دانشگاه مرا طرد کردند، شوکه شدم؛ نتوانستم از [کشورم] دفاع کنم و پیامش را برسانم. او برای چه گریه میکرد؟ برای این گریه میکرد که چگونه جامعه یا بخشی از جامعه غربی تصویری واقعی از اسرائیل به دست آورده است. رژیمی که طی سالهایی که تأسیس شده تاکنون میلیونها دلار هزینه کرده تا تصویری دموکراتیک و انسانی از این خود ارائه دهد و نشان دهد اوست که مورد ظلم و تبعیض واقع شده و برای صلح میجنگد، اما این تصویر فروپاشید و صراحتاً بگویم که همین موضوع یکی از عوامل توقف تجاوز قطار جنگ غزه بود و باعث شد، رژیم اشغالگر اسرائیل در تحقق اهدافش با شکست مواجه شود.
تسنیم: انشالله که این آغاز مسیر برای زبان عبری باشد. جناب آقای حسین مرتضی گفتگو با شما شیرین است، اما متاسفانه زمان گفتگو به پایان رسیده است. از شما بابت مشارکت و همکاری و حضور در خبرگزاری تسنیم سپاسگزارم.
حسین مرتضی: من هم از شما سپاسگزارم.
تسنیم: بینندگان محترم از شما هم سپاسگزارم.
انتهای پیام/
