تداوم اشغالگری رژیم صهیون در کرانه باختری/ هویتزدایی از فلسطینیان با قطع درختان زیتون
خبرگزاری تسنیم ـ فاطمه مرادزاده: مردم فلسطین شناسنامه دارند و هر درخت زیتون شناسنامه سبز و زنده یک فلسطینی است.
فلسطین هم شناسنامه دارد و شناسنامهاش، همان سرسبز درختِ زیتون کهنسالِ 5 هزار ساله بیتلحم است.
زیتون، شناسنامه و سند زنده هویت و ریشهدار بودن فلسطینیان در فلسطین است، نشان به آن نشان که جدای از آنها نیست و رد آن در وجب به وجبِ زندگی مردم فلسطین دیده میشود.
«با کندوکاو در خاطراتم، پدرم را به یاد میآورم که ما را به باغهای زیتون طیبه؛ روستای آبا و اجدادیمان میبَرد؛ جایی که خانوادههای فلسطینی برای چیدن میوه طلایی جمع میشدند. طعم ملایم و فلفلی روغن زیتونِ تازه فشرده شده و غذاهای خوشمزه و دمنوشهای گیاهی که با بوی دود چوب زیتون آمیخته شده بودند را به یاد دارم. دورهمیها، خاطرات و داستانهایی که پدر از دوران کودکیاش برایمان میگفت و دستگاههای روغنکشی و … »
متن بالا بخشی از یادداشت یارا دهدال در نشریه هفتگی « این هفته در فلسطین / thisweekinpalestine» است که نوامبر 2022 منتشر شده است.
یارا در ادامه یادداشتش تاکید میکند که فصل زیتون و برداشت این محصول در فلسطین چیزی بیش از یک برنامه اقتصادی و درواقع مصداق ملموسی از «خدمات فرهنگی اکوسیستم» است.
منظور او همان جشن برداشت محصول است که به جشنواره فرهنگیتفریحی تبدیل میشود و در بستر باغ یا مزرعه زمینه گردشگری، تفریح، دورهمیهای خانوادگی و اجرای برنامههای فرهنگیِ محلی و سنتی را فراهم میکند که علاوه بر عواید اقتصادی فروش محصول، تاثیرات مثبتی بر شادی و نشاط و روابط اجتماعی و افزایش پیوندهای فرهنگی و هویتی دارد.
آنچه یارا از خاطرات فصل برداشت زیتون در دوران کودکیاش به خاطر دارد، در واقع خاطرات مشترک 100 هزار خانواده فلسطینی است که امرار معاش آنها با طلای سبز زیتون گره خورده است.
100 هزار خانواری که مالک حدود 11 میلیون درخت زیتون ( با ارزش بازار حدود 170 میلیون دلاری) در سراسر کرانه باختری و نوار غزه بودند و قدمت حدود 80 درصد از این درختان بیش از یک قرن است.
این خاطرات مشترکِ جمعی، بخشی از همان هویت فلسطینی را شکل میدهد؛ هویتی که در بخش بخش زندگی فلسطینیان رسوخ کرده است.
این خاطرات مشترکِ جمعی، بخشی از همان هویت فلسطینی را شکل میدهد؛ هویتی که در بخش بخش زندگی فلسطینیان رسوخ کرده است.
به ادبیات فلسطین که سرک میکشید با شاعرانی چون محمود درویش؛ شاعر عربتبار فلسطینی روبهرو میشوید که از اشعار و نوشتههایش روغن زیتون میچکد و سرزمین مادریِ فلسطین و عشق و مقاومت و درخت زیتون کلیدواژههای دلنوشتههایش است.
نقاشی و سفالگری و موسیقی مردم فلسطین هم گره خورده با هویتی به نام درخت زیتون و میوه و شاخهها و برگهای آن.
اما ادبیات و هنر از زندگی سرچشمه میگیرد؛ از واقعیتها و داشتههای زندگی ملموس آدمهای یک سرزمین که نسل در نسل آن را تجربه کردهاند.
برای مردم فلسطین، واقعیت ملموس زندگی زیتون است. عطر آن همیشه توی آشپزخانه یک کدبانوی فلسطینی میپیچد و طعمش در لذیذترین دستپختهای مادرانه، در نان زیتون و زعتر، چشیدنی است.
مادرانی که حتی گل و بوتهی روی لباسهایشان، نقشی سوزندوزیشده از برگ و میوه زیتون است و دوخت این لباس سنتی زیبا را سینه به سینه به دخترانشان آموختهاند.
مادرانی که نوزادهایشان را در سبدها و گهوارههایی آراسته به شاخه و برگ زیتون بزرگ میکنند.
مادرانی که عشق به فلسطین و زیتون را در لالاییهای شبانه آنقدر در گوش نوزادان دختر و پسر خود خواندهاند که به سن دل باختن و عاشقی، به وقتِ پیوند زدن زندگی به گیسوی پر مهر دیگری، حلقههای ازدواجشان، نمادی از برگ زیتون باشد.
مادرانی که پسران خود را با چفیه بزرگ کردهاند؛ سربندهایی که هر نقشِ روی آن معنایی دارد و خطوط موجدار آن نمادی از برگهای زیتون است و نشان استقامت و پایداری.
این مادران که دست و تن و لباسشان همیشه عطر زیتون میدهد و دلشان تابستانی است به سرسبزی درختان همیشه سبز زیتون، نمازشان هم سوره «والتین و الزیتون» است، که آن را از کودکی در گوش کودکانشان زمزمه کردهاند.
زندگیِ مردمان فلسطین در هزار لایه، تنیده و پیونده خورده با زیتون است؛ همان زیتونی که از بهشت آمده و خداوند به آن قسم خورده و 6 بار به طور مستقیم و یکبار با مضمون نامش را در قران کریم آورده است.
همان زیتونی که نمادی از تعلق، ریشهدار بودن و مقاومت است؛ درختی مقاوم به گرمای شدید و خشکی، و حتی تبر، که هر گاه از تنه قطع شود، دوباره از ریشههایی که عمیق در خاک فرو رفته، جوانه میزند و پا میگیرد و قد میکشد و همیشه و در هر فصلی سبز است.
زیتونی که پایههای اقتصاد فلسطین روی ریشههای آن بنا شده، آنچنان که بیش از نیمی از زمینهای زیر کشت در کرانه باختری و نوار غزه با درختان زیتون کاشته شده و 25 درصد از درآمد حاصل از بخش کشاورزی از این بخش است. درآمدی که بخش زیادی از آن، از راه صادرات روغن زیتون به دست میآید.
این درخت مقدسِ مقاوم و فاخر، یک افتخار دیگر هم روی سینه دارد؛ نماد و سمبل «صلح» در جهان است و نقش پرچم سازمان ملل با برگهای آن شکل گرفته است.
نماد صلح در عرف و ادبیات معمولا به صورت کبوتر سپیدی با یک شاخه زیتون در منقارش، تجلی یافته است، تصویری زیبا که ریشه آن به داستان کشتی حضرت نوح برمیگردد؛ به وقتی که کشتی روی امواج شناور بود و نوح از پرندگان خواست نشانی از خشکی برایش بیاورند و کبوتر، مژده پدیدار شدن سرزمینی در دوردست را با نشانهای از آن سرزمین (یک شاخه زیتون) برایش آورد.
حالا تکشاخه زیتون نماد «صلح» و دو شاخه زیتون نماد «صلح» و «مقاومت» است.
فلسطین و زیتون؛ یک روح در دو جسم
همین پرشمار ارزش مادی و معنوی و اقتصادی و اجتماعی و عرفی و هنری و نمادینی زیتون است که آن را سند هویت فلسطین و فلسطینیان ساخته، آنچنان که درخت زیتون از دیرباز در سراسر غرب آسیا (خاورمیانه) مترادف با فلسطین است و هر بار نام یکی از آن دو بیاید، نام دیگری تداعی میشود.
فلسطین یادآور زیتون است و زیتون، یادآور فلسطین و نفسهای هر یک، بسته به نفسهای دیگری است.
اشغال همراه با هویتزدایی از فلسطین
از سال 1948 که یهودیهای مهاجر زیر لوای صهیونیسم در اراضی اشغال شده فلسطینیان، با تاسیس کشور اسرائیل اعلام موجودیت کردند، تا به امروز که ذره ذره بخشهای زیادی از این خاک را به تصاحب خود در آوردهاند، همواره درصدد هویتزدایی از فلسطین بوده و هستند. هویتزدایی از فلسطین و جعل هویت برای خود!
اما شناسنامه فلسطین، با درختان چند هزارساله و چند صد سالهاش، با تک تک درختان زیتون پیر و جوانش پیوند خورده و زیتون، با اعرابمردمی که از هزارههای دور در فلسطین زندگی کردهاند.
پس فقط یک راه برای اشغالگران میماند، اینکه سجل فلسطینیان را پاره کنند و مدارک فرهنگی و هویتیشان را نابود. و اشغالگران به درستی فهمیدهاند که شناسنامه و سند هویت فلسطینیان، همان باغات و درختان زیتون است، پس هدفمند کمر به قتل درختان و نابودی باغات زیتون بستند…
هر تیری که قلب یک مرد یا زن یا کودک فلسطینی را نشانه میگرفت، یک درخت زیتون هم از ریشه کنده میشد و هر خانواده فلسطینی که با زور و تهدید از خاک و خانهاش کوچانده میشد، باغ و درختان زیتونش نیز به آتش کشیده و ریشهکن میشدند و خانه و باغش تصاحب.
گاه قصه برعکس میشد و ابتدا آتش به دامن باغات زیتون مینشست، یا بولدزرها دسته دسته درختان زیتون را از بیخ و بن کنده و باغات را زیر و رو میکردند، تا فلسطینیان در نبود محصول و درامد و فشار اقتصادی و تنگدستی و ضرب و شتم و آزار و اذیتهای بیوقفه شهرکنشینان صهیونیستی، خود مجبور به ترک خانه و شهر و روستا و وطن بشوند.
اکتبر شیرین تلخ میشود
این یورشها و آزار و اذیتها و تخریبها و از ریشهکن کردنِ درختان زیتون، بیش از هر زمان، در فصل برداشت صورت میگرفت؛ از آغاز ماه اکتبر…
پیش از 1948 « اکتبر»، جذابترین و دوستداشتنیترین ماه در سراسر فلسطین بود. ماهی سراسر جشن همراه با جشنوارههای محلی، آیینهای شکرگزاری و ترانهخوانیهای گوشنواز؛ پر از میوه و روغن زیتون، لبریز از شور زندگی و سرشار از خنده کودکان در حال بازی در باغات زیتون …
پس از 1948 ترانهخوانی در جشنهای برداشت، آرام آرام جای خود را به سرودهخوانیهای حماسی داد و جشنگاه باغات زیتون میدان رزمی شد که نیروهای یک سمت، زنان و مردان باغدار و کودکان بودند و در سمت مقابل، سپاهی از تانک و بولدزر و نیروهای تفنگ به دست اشغالگر و شهرکنشینهای صهیونیسم.
حکایت «زیتون» اما به سازمان ملل هم رفت: « میآیم! شاخهای زیتون در یک دست و تفنگ در دست دیگرم/ مگذارید شاخه زیتون از دستم بیفتد…». شعری از محمود درویش که یاسر عرفات؛ رهبر سیاسی فلسطینیان در سال 1974 وقتی هنوز شور مقاومت، سبک زندگیاش بود، در یک سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل آن را خواند و گفت: «تروریسم صهیونیستی از نفرت تغذیه میکند و این نفرت حتی علیه درختان زیتون در کشورِ من وجود دارد؛ درختانی که اشغالگران را به یاد ساکنان بومی این سرزمین میاندازد؛ یک یادآوری زنده از فلسطینی بودن این سرزمین، برای همین به دنبال نابودی درختان هستند.»
شهرکنشینان همدست ارتش صهیون برای هویتزدایی از فلسطینیان
درختان زیتون از یک سو مورد تهدید ارتش رژیم صهیونیستی هستند که به طور هدفمند به قطع و ریشهکنی آنها اقدام میکند و از سویی مورد تهدید شهرکنشینان یهودی، که بهطور پیوسته با اقدامات خشونتآمیز بهویژه در فصل برداشت زیتون، مزارع و اراضی فلسطینی را مورد تعرض قرار داده و مانع برداشت محصول میشوند.
این تهدیدات گاه به طور همزمان توسط سربازان و شهرکنشینان صورت میگیرد.
جاسپر ناتانیل؛ خبرنگار امریکایی چند سال پیش فیلمی از این تهاجمات را در اولین روز برداشت زیتون در روستای تورموسایر، نزدیک رامالله در کرانه باختری اشغالی، فیلمبرداری کرد که نشان میدهد سربازان اسرائیلی در این منطقه گروهی از کشاورزان فلسطینی را «مستقیما به کمین وحشیانه شهرکنشینان مسلح» هدایت میکنند.
کرانه باختری اگرچه با یک دولت فلسطینی، به ظاهر در اختیار فلسطینیهاست و حدود 2.7 میلیون فلسطینی در آن سکونت دارند، اما حدود 700 هزار مهاجر یهودی نیز در میان این فلسطینیهای بومی زندگی میکنند؛ مهاجرانی که صهیون با اشغال تدریجی اراضی کرانه باختری و ساخت شهرک، آنها را لابه لای خانه و زندگی فلسطینیان جای داده تا به طور تدریجی با تخریب باغات زیتون، تهدید و کوچ اجباری فلسطینیها و شهرکسازی، بر جمعیت یهودیان مهاجر افزوده و تمام کرانه باختری را تصاحب کند.
درواقع درختان زیتون در سراسر فلسطین سالهاست هدف سیاستهای توسعهطلبانه، اشغال و شهرکسازیهای رژیم صهیونیستی قرار گرفته و دانه دانه جان میدهند.
هرچند این رژیم تاکنون نتوانسته به شناسنامه فلسطین؛ «مادر زیتون» و «کهنه سرباز سرسبز فلسطین»؛ درخت 5500 ساله زیتون در روستای الولجه در بیتلحم در جنوب کرانه باختری آسیبی برساند، زیرا این مادر پربرکت، نگهبان و مراقبان سرسختی دارد.
آغاز نابودی درختان زیتون از سال …
عبدالسلام الواد؛ رئیس کمیته مشورتی شورای بینالمللی زیتون در شصت و پنجمین جلسه این کمیته که روز شنبه؛ اول نوامبر سال جاری در مادرید، پایتخت اسپانیا، با حضور 18 کشور تولیدکننده و مصرفکننده زیتون از سراسر جهان، از جمله فلسطین، برگزار شد، گفت که درختان زیتون در فلسطین روزانه به طور سیستماتیک و با هدف اصلی تصاحب زمین توسط اشغالگران اسرائیلی ریشهکن شده و کشاورزان از دسترسی به باغهای خود برای برداشت محصول زیتون منع میشوند.
فیاض فیاض؛ مدیرکل شورای روغن زیتون فلسطین هم با ارائه آماری از این تجاوزات آشکار گفت: اشغالگران از سال 1967 تا حدود سال 2009 تقریباً یک میلیون درخت زیتون را در کرانه باختری نابود کردند و از سال 2010 تا سپتامبر گذشته، 250274 درخت زیتون را …
برخی از این درختان حدود 700 تا 1000 سال قدمت داشتند و هنوز میوه میدادند.
قطع و سوزاندن درختان زیتون گاه با ضرب و شتم کشاورزان فلسطینی، دزدیدن محصول و سرقت تجهیزات برداشت زیتون همراه است.
این درختان با هدف جادهسازی، دیوارکشی بین شهرکهای صهیونیستی و مناطق فلسطینینشین، ساخت شهرکهای غیرقانونی و پایگاههای نظامی قطع و نابود شدهاند.
آمار تکاندهنده کشتار زیتونهای سرسبز
گذشته از یک میلیون درخت زیتونی که تا سال 2010 توسط اشغالگران ریشهکن شده است، نگاه به آمار تخریب و نابودی درختان زیتون در چند سال اخیر در کرانه باختری، حاکی از تداوم این رویه و افزایش خشونت علیه باغات زیتون و باغداران فلسطینی است.
طبق آمار، در شش ماه اول سال 2019، سازمان ملل متحد، ریشهکن کردن، سوزاندن یا تخریب بیش از 4100 درخت توسط شهرکنشینان اسرائیلی را ثبت کرد که افزایش 126 درصدی در میانگین ماهانه در مقایسه با سال 2018 را نشان میدهد. این حملات در طول فصل برداشت زیتون، بین اکتبر و نوامبر افزایش مییابد. فقط در ماه ششم 2019، سازمان ملل متحد قطع نزدیک به 400 درخت متعلق به فلسطینیان را در اراضی روستای الولجه در بیت لحم توسط رژیم صهیونیست ثبت کرد. درمجموع حدود 40 درصد از باغداران فلسطینی گزارش دادند که محصولاتشان توسط شهرکنشینان اسرائیلی دزدیده یا نابود شده است. 20 درصد از محصول نیز به به دلیل آزار و اذیت و مشکلات دسترسی، برداشت نشد. در نتیجه طبق گزارش دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر، کشاورزان فلسطینی متحمل ضرری بالغ بر ده میلیون دلار شدند.
در اکتبر 2021 که شروع فصل برداشت زیتون است، شهرکنشینان 8000 درخت را در کرانه باختری ریشهکن و نابود کردند.
در فصل برداشت زیتون در سال 2023، بیش از 113 حمله توسط شهرکنشینان و سربازان صهیونیستی در کرانه باختری رخ داد که برداشت زیتون را مختل کرد و باعث شد بخش بزرگی از زمینهای کاشته شده زیتون بدون برداشت بماند و تقریبا 10،000،000 دلار به فلسطینیان ضرر برساند.
حدود 1340 درخت زیتون نیز در سال 2024 توسط شهرکنشینان در قاریوت قطع شد. 400 اصله درخت نابودشده زیتون نیز متعلق به روستای وادی فوقین بود.
همچنین بیش از 150 حمله به زیتونچینان، در فصل برداشت سال جاری ( 2025) در کرانه باختری ثبت شده است. کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل، در نیمه اول سال 2025 نیز 757 حمله توسط شهرکنشینان را ثبت کرده که به مجروح شدن فلسطینیان یا خسارت به املاک کشاورزی منجر شده است.
امسال؛ جنایات سرخ در باغات سبز
بخشی از 150 حمله به باغات زیتون در فصل برداشت سال جاری، در روستای المغیر در شمال شرقی رامالله در کرانه باختری رخ داده است. در این حملات و به نقل از منابع فلسطینی، ارتش اشغالگر و شهرکنشینان صهیونیستی طی سه روز ( اول تا سوم شهریور) 3100 درخت زیتون ( عمدتا درختان قدیمی) را در گسترهای به وسعت 74 هکتار، ریشهکن کرده و همزمان اموال روستاییان از جمله خودروی آنها را تخریب، مصادره و سرقت کرده و یکی از خودروهای اهالی المغیر را به آتش کشیدند.
در اتفاقاتی دیگر، شهرکنشینان به کشاورزان و زیتونچینان در منطقه راسزید در حوارا در جنوب نابلس، و همچنین در روستای کفر مالک، در شرق رامالله، در وسط کرانه باختری حمله کرده و مانع دسترسی آنها به زمینهایشان شدند. منابع محلی فلسطینی همچنین اعلام کردند که نیروهای اشغالگر صهیون، عبدالرحیم زیدان؛ شهردار دیر استیا در غرب سلفیت و تعدادی از کشاورزان را هنگام برداشت زیتون در منطقه القعده در شمال این شهر دستگیر کردند.
کاهش 75درصدی تولید روغن زیتون در فلسطین
پیشبینیهای اولیه و برآوردهای میدانی در کرانه باختری نشان میدهد که تولید روغن زیتون فلسطین در سال جاری زراعی یعنی 2025/2026 کمتر از میانگین سالانه خواهد بود.
وزارت کشاورزی فلسطین تخمین میزند که تولید کرانه باختری در این فصل به تقریبا 7000 تن روغن زیتون خواهد رسید که فقط حدود 25٪ از تولید سال گذشته (2024) را نشان میدهد.
انتشار آمار بالا به این معناست که تخریب و نابودی درختان زیتون توسط شهرکنشینان و نیروهای اشغالگر، که گاه با ضرب و شتم و حمله به فلسطینیان و تخریب منازل و اموال آنها همراه است، علاوه بر ضربه فرهنگی و هویتی، سالانه صدها میلیارد دلار به بخش کشاورزی کرانه باختری خسارت وارد میکند، امری که باعث میشود فشار اقتصادی و مالی، اجتماعی و روحی و روانی زیادی به مردم بومی منطقه وارد شده و به کوچ تدریجی مجبور شوند. به این ترتیب مالکیت زمین به تدریج و بدون نیاز به احکام نظامی یا دستورات تخریب عمومی از بین میرود. شاید همین است که فلسطینیان تا پای جان، پای همین درختان زیتون ایستادهاند و با شعار «تو میسوزانی، من میرویانم»، جای هر درخت ریشهکن شده، دوباره نهال زیتونی میکارند. و این یعنی، تا زیتون باقی است، ما اینجا در فلسطین میمانیم.
انتهای پیام/























