قدرتهای متوسط نوظهور چه کشورهایی هستند؟ | اتفاقی که برای غرب آسیا در حال وقوع است
همشهری آنلاین – گروه سیاسی: اندیشکده عربی «ترندز» در روزهای اخیر با انتشار گزارشی تحلیلی به بررسی روندهای حاکم بر تحولات امنیتی خاورمیانه پرداخته و تاکید کرده است که قدرتهای متوسط نوظهور در حال رقم زدن تجربه نوظهوری برای این منطقه هستند.
«مریم صلاح الجنیبی»، پژوهشگر این موسسه تحقیقاتی اماراتی در این گزارش براین اعتقاد است که غربآسیا در حال تجربه یک دگرگونی عمیق در چشمانداز امنیتی خود است؛ چراکه «قدرتهای متوسط نوظهور» بیش از پیش در حوزه دفاعی و سیاستخارجی درحال نقشآفرینی هستند.
وی در ادامه نوشته است: «برای دههها، امنیت منطقه عمدتاً تحت تأثیر بازیگران خارجی، بهویژه ایالاتمتحده، قرار داشت که تلاش میکرد ثبات را حفظ کند و مانع ظهور یک هژمون منطقهای شود. از جنگ جهانی دوم به این سو، واشنگتن قدرتمندترین بازیگر خارجی در منطقه بود؛ اما عقبنشینی آمریکا پس از جنگهای پرهزینه عراق و افغانستان، همراه با حرکت گستردهتر نظام بینالملل به سمت چندقطبی شدن، توان و تمایل آن را برای تعیین نتایج منطقهای دلخواه کاهش دادهاست. شکستهای راهبردی، کاهش اعتبار و فروپاشی تدریجی هژمونی آمریکا، این روند را شتاب بخشیدهاست.
الجنیبی افزوده است: « «چندقطبیت راهبردی» به ساختاری اشاره دارد که در آن چند دولت، نه فقط یک قدرت (تکقطبی) یا دو قدرت (دوقطبی)، توان چشمگیری در مدیریت امور جهانی یا منطقهای دارند. پس از جنگ سرد، آمریکا از برتری تکقطبی برخوردار بود؛ اما رقابت چندقطبی امروز، نفوذ یکهتازانه این کشور را کاهش دادهاست.
این تحلیلگر عرب معتقد است که در خاورمیانه، این تحول فضای بیشتری برای بازیگران منطقهای ایجاد کردهاست تا نقش تعیینکنندهتری در شکلدهی به پویاییهای امنیتی ایفا کنند.
یک محیط در حال تغییر
در ادامه این گزارش تحلیلی آمدهاست: «در این محیط در حال تغییر، قدرتهای متوسطی به دنبال استقلال راهبردی بیشتر هستند؛ آنهم از طریق تقویت توان دفاعی بومی، تنوعبخشی به مشارکتها و اتخاذ نقشهای فعالتر در سطح منطقه.
الجنیبی در ادامه به تبیین مفهوم «قدرت متوسط» پرداخته و نوشته است: « «قدرت متوسط» در سطح منطقه به دولتی گفته میشود که نه «ابرقدرت» است و نه «کشور کوچک»؛ اما از نظر اقتصاد، جمعیت، ارتش، نهادها و قدرت دیپلماتیک بسیار فراتر از دولتهای کوچک قرار دارد.
به اعتقاد این پژوهشگر اماراتی، چنین دولتی میتواند هنجارهای منطقهای را شکل دهد، چندجانبهگرایی را ترویج کند، رهبری عملیات صلح یا مدیریت بحران را برعهده گیرد و نقش تثبیتکننده یا میانجی در منطقه ایفا داشته باشد؛ «در نگاه منطقه و جهان، این کشورها بازیگرانی مهماند که میتوانند دستورکار تعیین کنند و در حوزههای اقتصادی، امنیتی و نهادی پیشگام باشند».
وی در ادامه عنوان کرده است: «ترکیه و مصر از قدرتهای منطقهای در خاورمیانه بهشمار میروند، اما هریک براساس قابلیتها و راهبردهایشان، اثرگذاری متفاوتی دارند. ترکیه با ترکیب توان نظامی – صنعتی رو به رشد و دیپلماسی فعال، به بازیگر منطقهای مهمی بدل شدهاست».
الجنیبی افزوده است: «این کشور با ایجاد پایگاههای نظامی در کشورهای دیگر و اجرای عملیات در سوریه، لیبی و عراق، تلاش میکند منافع خود را تضمین کند».
وی نقشآفرینی قاهره نیز پرداخته و معتقد است: «مصر نیز با وجود مشکلات اقتصادی، همچنان بهدلیل ارتش بزرگ، جمعیت انبوه و کنترل کانال سوئز، بازیگر برجستهای است. همچنین بهطور مستمر میانجی بحرانهای منطقهای، بهویژه میان اسرائیل و فلسطین، است که به آن نفوذی مهم، اما محدود اعطا میکند».
چشمانداز تازه
پژوهشگر اندیشکده عربی «ترندز» در جمعبندی گزارش تحلیلی خود، عنوان کرده است که «مطالعه ترکیه و مصر نشان میدهد که چگونه قدرتهای منطقهای در حال بازطراحی چشمانداز امنیتی خاورمیانهاند. ترکیه از طریق صنعت دفاعی روبهرشد، استقرارهای برونمرزی و عملیات نظامی تهاجمی به این هدف میرسد؛ در حالی که مصر از دیپلماسی، میانجیگری و مشارکتهای راهبردی بهره میگیرد».
«مریم صلاح الجنیبی» افزوده است: «این روند به تغییری بنیادی اشاره دارد: دولتهای خاورمیانه بیش از گذشته مسئولیت امنیت، هماهنگی و مدیریت بحرانهای خود را برعهده میگیرند و کمتر به قدرتهای خارجی مانند آمریکا تکیه میکنند. در عصر چندقطبی، منطقه با محیط امنیتی پیچیدهتر و متنوعتری روبهرو خواهد شد؛ آنهم نه با نقشآفرینی یک بازیگر مسلط.
وی اضافه کردهاست: «در سالهای پیشرو، انتظار میرود کشورهای منطقه استقلال بیشتری در تصمیمگیری بهدست آورند و به توسعه هنجارها و الگوهای جدید در حوزه دفاع و دیپلماسی ادامه دهند. قدرتهای متوسطی مانند ترکیه و مصر، احتمالاً نقشهای پیشروتری در تعریف قواعد امنیت منطقهای ایفا خواهند کرد که نشانهای از تحول بنیادین در نحوه مدیریت محیط راهبردی خاورمیانه محسوب میشود».

