همه میپرسند: «پس کِی باران میآید؟»/ سیل تلفن و نامه تهرانیان به اداره هواشناسی در پاییز۴۰ + جدول باران ماهیانه تهران از ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۹
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، بار دیگر تا آذر بیبارانِ تهران، صداهای آشنا از دل مردم بلند شده است: «پس این باران کی میآید؟ چرا آسمان بسته شده؟» کمی بیش از شش دهه از آن روزی میگذرد که اداره هواشناسی کشور در پاسخ به همین پرسش پایتختنشینان نگران، گزارش مفصل زیر را به کیهان فرستاد؛ گزارشی که با دقتی علمی و لحنی صبورانه، تلاش میکند به مردم مضطرب بفهماند باران، قهر یا لطف خدا نیست، بلکه بازی پیچیده بادهای غربی، سیکلونها و عرضهای جغرافیایی است.
امروز، در میانه بحران تغییر اقلیم و فرونشست زمین در اغلب دشتهای ایران، باز همان اضطراب قدیمی بازگشته است.
یکی از نمودهای تاریخی این وحشت را میتوان در همین گزارش دید؛ جایی که کارشناس هواشناسی با حوصله تمام درباره ناپایداریِ بارندگی سخن میگوید و پیشاپیش، بیاعتمادی مردم به علم پیشبینی را پیشگویی میکند.
بازنشر این متن از شماره دوم آذر ۱۳۴۰ روزنامه کیهان، سندی است از نگرانی تاریخی ایرانیان از پدیده خشکسالی.
***
ماه آبان به پایان رسید و در تهران بارانی نبارید. این امر موجب نگرانی شدید در میان مردم تهران و مخصوصا کشاورزان شهرستان شده و هر روز به وسیله نامه یا تلفن از اداره هواشناسی پرسشهایی درباره اینکه چرا امسال باران نیامده و یا چه وقت خواهد بارید به عمل آید.
مجموع مراجعات اینجانب را بر آن داشت که چند نکته درباره باران تهران و یا ایران به طور کلی به استحضار خوانندگان کیهان برسانم.
اولا بایستی بگویم که اگر در تهران باران نیامده دلیل این نیست که در جاهای دیگر کشور هم نباریده باشد زیرا به قراری که آمارهای هواشناسی نشان میدهد در مهرماه و آبانماه سال جاری باران بعضی نقاط ایران به شرح زیر بوده است:
بندر پهلوی [«انزلی» کنونی]: ۳۸۰ میلیمتر
رامسر: ۲۱۷ میلیمتر
بابلسر: ۵۱ میلیمتر
گرگان: ۵۰ میلیمتر
کرمانشاه: ۳۶ میلیمتر
شیراز: ۲۲ میلیمتر
دزفول: ۳۱ میلیمتر
بهشهر: ۱۵ میلیمتر
بوشهر: ۱۵ میلیمتر
مشهد: ۱۲ میلیمتر
تبریز: ۱۱ میلیمتر
اصفهان: ۱۱ میلیمتر
همدان: ۱۱ میلیمتر
شهرکرد: ۱۰ میلیمتر
علاوه بر این در بیرجند، کرمان، زاهدان، تربت حیدریه، سنندج، طبس، زنجان، رضائیه [«ارومیه» کنونی]، خرمآباد، قزوین و خوی هم بارانهایی که مقدار آن به یک سانتیمتر نرسیده به ثبت رسیده است.
دشوارتر از همه
ثانیا لازم میدانم قبل از همه چیز ذهن خواننندگان را درباره یک مطلب روشن سازم و آن این است که از میان تمام عناصر جوی که اندازهگیری آنها وظیفه اصلی یک دستگاه هواشناسی را به وجود میآورد، باران از همه متغیرتر و بررسی آن دقیقتر و دشوارتر است زیرا مثلا کمی و زیادی درجه گرما هر وقت به وقوع پیوندد منطقه وسیعی را تحت تاثیر قرار میدهد و یا مقدار آن در هر ماه یا هر فصل سال در حدود یک میزان متوسطی دور میزند و حال اینکه باران ممکن است در یک ناحیه آنقدر زیاد باشد که سیل راه اندازد و در ۵ کیلومتری اثری از باران نباشد و از طرف دیگر ممکن است باران یک سال زیاد و باران سال دیگر کم باشد و یا در یک ماه بخصوص در سال ابدا بارانی وجود نداشته باشد و در همان ماه در سال دیگر بارانهای سیلآسا به وقوع پیوندد چنانکه در در سال زراعی ۱۳۳۳ -۱۳۳۲ در تهران ۳۲۰ میلیمتر باران آمده و حال اینکه در سال زراعی گذشته یعنی ۱۳۳۹-۱۳۳۸ جمع باران تهران از ۱۵۵ میلیمتر تجاوز نکرده و یا در بهمنماه سال ۱۳۳۴ در همین تهران ۷۲ میلیمتر باران به ثبت رسیده و حال اینکه در بهمنماه سال ۱۳۳۸ مقدار باران آن به دو میلیمتر هم نرسیده است.
باران تهران
مجموع این مشخصات و یا به عبارت دیگر پراکندگیها موجب میشود که درباره بروز باران نمیتوان مانند سایر عوامل جوی اظهارنظر کرد، مثلا همه میدانند که سردترین ماههای سال در تهران دی و بهمن و گرمترین آن تیر و مرداد است ولی هیچکس نمیتواند با اطلاعات موجود فعلی به جرأت بگوید که پربارانترین ماههای سال در تهران کدام است و یا حتی مقدار متوسط باران سالیانه تهران چیست زیرا مدت دیدهبانی و به عبارت دیگر عمر هواشناسی در کشور ما کوتاهتر از آن است که بتواند در حال حاضر خدمت موثری از این نظر انجام دهد.
همه میدانیم که بیشتر باران سالیانه ایران در ماههای سرد سال بروز میکند و تنها در سواحل خزر است که تقریبا در هر فصلی از سال ممکن است بارندگی وجود داشته باشد. بارانهایی هم که در فصول سرد سال در ایران بروز میکند به طور کلی بر دو نوع است: یکی بارانهای زمستانی و دیگر بارانهای بهاری. نوع اول از نظر علمی نتیجه مستقیم تغییر فصل روی زمین و جابجا شدن طوقههای باد دائمی زمین است که بحث تفصیلی آن از حوصله این مختصر خارج میباشد ولی به طور خلاصه میتوان گفت که در هریک از دو نیمکره شمالی و جنوبی زمین دو منطقه باد دائمی وجود دارد که هریک به ترتیب در فاصله بین ۱۵ و ۲۵ درجه و ۳۵ درجه و ۴۵ درجه عرض شمالی و جنوبی قرار دارد.
دسته اول این بادها نزد علمای جغرافی و اقلیمشناسی به بادهای الیزه و دسته دوم به بادهای غربی معروفاند. جهت عمومی دسته اول در نیمکره شمالی زمین که مورد توجه ما است از شمال شرقی به جنوب غربی و جهت عمومی دسته دوم از جنوب غربی به شمال شرقی است.
خاصیت بادهای الیزه خشکی و کمبارانی و مشخصه بادهای غربی رطوبت و باران فراوان است. این طوقههای باد دائمی با تغییر فصول سال تغییر مکان داده و به اصطلاح جابجا میشوند مثلا در تابستان نیمکره شمالی که آفتاب در فاصله بین خط استوا و مدار راسالسرطان (۲۳ درجه عرض شمالی) عمودی میتابد این طوقهها به سمت بالا یا نواحی نزدیک قطب کشیده میشوند و در تمام تابستان ایران و نواحی همعرض آن تحت تاثیر بادهای الیزه قرار میگیرند و حاصل این وضع خشکی و کمبارانی ممتد ماههای گرم سال است که همه ما با آن خو گرفتهایم. در پاییز و زمستان ما که آفتاب در فاصله بین خط استوا و مدار راسالجدی (۲۳ درجه عرض جنوبی) عمودی میتابد طوقههای باد فوقالذکر به تبعیت از تابش عمودی آفتاب به سمت جنوب کشیده میشود و در این مدت است که تاثیر بادهای خشک الیزه از ایران زائل شده و کشور ما در حاشیه جنوبی بادهای غربی قرار میگیرد و چون این بادها هرجا بوزند با رطوبت و باران همراه هستند، کشور ما هم از وجود آنها برخوردار شده و بارانهای زمستانی خود را کسب میکند. در جریان دائمی بادهای غربی انقلابات جوی مناطق کمفشاری به وجود میآورد که در هواشناسی سیکلون نامیده میشوند و ممکن است هرچند روز یک مرتبه از آسمان ایران بگذرند. ایر سیکلونها با جهت عمومی از مغرب به مشرق معمولا از اقیانوس اطلس شروع شده پس از عبور از دریای مدیترانه و ترکیه و عراق به ایران رسیده و بعضی تا داخل افغانستان هم پیشروی میکنند و اگر مقتضیات جوی دیگر فراهم باشد این سیکلونها مقداری رطوبت خود را به شکل باران و برف از دست داده برای کشور ما ایجاد نزولاتی میکنند که زندگی نبات و حیوان و بالاخر انسان را در آن امکانپذیر میسازد.
فعالیت سیکلونها
فصل فعالیت این سیکلونها در کشور ما ماههای سرد سال است به عبارت دیگر از اواسط پاییز شروع شده تا اوایل بهار طول میکشد و در همین دوره است که قسمت اعظم باران سالیانه کشور ما میبارد اما تاریخ شروع و خاتمه فعالیت این سیکلونها و همچنین بارانی که ممکن است به وجود آورند به هیچ وجه تابع نظم و ترتیب خاصی نیست و اگر نظم و ترتیبی در این امر وجود داشته باشد با استفاده از آمارهای کوتاه مدت موجود به هیچ وجه نمیتوان به وجود آن پی برد زیرا مقدار باران ماهیانه و سالیانه [نقاط] مختلف ایران (به استثنای سواحل خزر) به قدری تغییرپذیر است که به هیچ وجه نمیتوان با اطلاعت موجود فعلی حتی درباره مقدار متوسط باران سالیانه یک نقطه با اطمینان اظهاری کرد.
برای مثال ممکن است آمار یازده سال اخیر تهران را مورد مطالعه قرار داد. جدول باران ماهیانه یازده سال زراعی از مهر ۱۳۲۹ تا مهر ۱۳۴۰ تغییرپذیری مورد بحث ما را بهخوبی مدلل میسازد. در این مدت جمع باران سالیانه از ۳۲۰ میلیمتر در سال ۱۳۳۳-۳۲ تا ۱۵۵ میلیمتر در سال ۱۳۳۹-۱۳۳۸ تغییر کرده و این تغییر بیشتر از صد درصد است.
شدت تغییر مقدار باران فصلی و ماهیانه از این هم به مراتب بیشتر است، مثلا در همین مدت باران بهمن ماه از ۱.۷ تا ۷۲ میلیمتر و یا باران اسفندماه از ۱۱ تا ۶۵ میلیمتر و باران فروردین از ۶ تا ۶۴ میلیمتر تفاوت کرده است و حتی در اردیبهشت ماه که در دو سال ابدا بارانی به ثبت نرسیده در یک نوبت (اردیبهشت ۱۳۳۱) بیش از ۵۱ میلیمتر باران باریده است.
از مطالعه آمار هواشناسی موجود چنین استنباط میشود که بین تاریخ اولین باران سال زراعی و مقدار کل باران سالیانه هم هیچگونه رابطهای موجود نیست و در اثبات این مدعی ستون مخصوصی برای ذکر اولین باران سال به جدول فوق افزوده شده و علاوه بر این گرافیکی براساس جدول آماری تهیه شده که این عدم رابطه را بهخوبی روشن میسازد مثلا در سال زراعی ۱۳۳۳-۱۳۳۲ که اولین باران سال در ۲۴ شهریورماه به وقوع پیوسته جمع باران سالینه از ۱۸۴.۵ میلیمتر تجاوز نکرده و یا در سال ۱۳۳۶-۱۳۳۵ که اولین باران تهران تا ۱۹ آذرماه به تاخیر افتاده جمع باران سالیانه به ۲۳۳ میلیمتر رسیده پس با این ترتیب دیر شروع شدن فصل بارندگی نبایستی به هیچ وجه از نظر جمیع مقدار باران سالیانه نگرانی و تشویشی ایجاد نماید.
باران بهاری
نوع دوم باران ایران که آن را باران بهاری نامیدیم در زندگی کشاورزی ما تاثیر فراوان دارد زیرا سرنوشت محصول دیم کشور بستگی مستقیم با بارانهای بهاری دارد. این بارانها برخلاف بارانهای زمستان جنبه محلی دارد و مخصوصا در ماههای دوم و سوم بهار بیشتر نتیجه گرم شدن سریع هوا و تبخیر شدید رطوبت است و اغلب و بعد ازظهرها یا اوایل شب همراه با رعد و برق به وقوع میپیوندد. از آمارهای موجود چنین استنباط میشود که مقدار و اهمیت فصلی این نوع باران در تمام کشور از شمال غربی به جنوب شرقی تقلیل مییابد، بدین معنی که در آذربایجان بیشتر از همهجا و در بلوچستان کمتر از همهجای ایران وجود دارد و بیدلیل نیست که قسمت عمده محصول دیم کشور در استان زرخیز و پرنعمت آذربایجان به دست میآید.
در ماههای آخر بهار که به علت گردش انتقالی زمین و گرم شدن طبیعی هوای ایران بادهای غربی کمتر به نواحی شمالیتر از ایران کشیده میشوند، رطوبت موثری از خارجه به کشور ما نمیرسد و میتوان تصور کرد که بارانهای بهار که در اثر تبخیر رطوبت برف و یا زمینهای مرطوب به وجود میآیند چیزی بر جمع مقدار آب یا رطوبت موجود در داخل کشور نمیافزاید بلکه فقط باعث انتقال رطوبت موجود از قسمتی به قسمت دیگر میگردد از طرف دیگر وجود بارانهای بهار موکول به این است که سطح زمین از برف مستور و یا از برکت بارانهای زمستان کاملا مرطوب باشد و از این رو میتوان معتقد بود که اگر باران زمستان یک سال کمتر از میزان معمول باشد، باران بهار آن قاعدتا نمیتواند بیشتر از حد متوسط باشد ولی آمار ۱۲ ساله تهران که مورد بررسی فعلی ما است این موضوع را هم که از نظر تئوریک صحیح است تایید نمیکند به طوری که در سال ۱۳۳۵-۱۳۳۴ که باران سه ماه زمستان به ۱۴۳ میلیمتر رسیده در بهار فقط ۳۰ میلیمتر باریده است و یا در سال زراعی ۱۳۳۲-۱۳۳۱ که جمع باران سه ماه زمستان ۳۷ میلیمتر بیشتر نبوده در سه ماه بهار در حدود ۸۷ میلیمتر باران داشتهایم.
نتیجهای که از این بحث گرفته میشود این است که دیر شروع شدن فصل بارندگی در تهران نبایستی به هیچ وجه نگرانی و تشویشی (از لحاظ اینکه ممکن است امسال هم مانند سال گذشته و سال قبل آن خشک باشد) به وجود آورد زیرا با اطلاعات آماری فعلی نمیتوان رابطهای بین این دو موضوع برقرار ساخت. امید است که با مرور زمان و با طولانی شدن مدت مشاهدات جوی روزی برسد که دستگاه هواشناسی مملکت بتواند با اطمینان خاطر بیشتری درباره اینگونه مسائل حیاتی مملکت اظهار نظر نماید.
۲۵۹


