چگونه از آسیب‌های دین‌گریزی در جوانان جلوگیری کنیم؟



به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، روش‌های مختلفی درباره آسیب‌های دین‌گریزی در جوانان وجود دارد که به آنها می‌پردازیم:

روش مشاوره در قالب مراجع محوری

در این روش، از همان آغاز رابطه دو طرفه است؛ زیرا در این روش، فرض بر این است که فرد یا افراد براساس نیاز، به مشاوره مراجعه می کنند و اگر رابطه دو طرفه نباشد، اساساً فرآیند مشاوره تحقق پیدا نمی کند.

در این روش، تأثیرپذیری مراجعان بر پایه ایجاد رابطه همراه با اعتماد استوار است؛ یعنی تا وقتی مراجع به مشاور خود اعتماد نکند، نیازهای خویش را مطرح نمی کند و رابطه ای بین آنها به وجود نمی آید. از این رو، در این روش محور اصلی خود مراجعه کننده (جوان) است و بحث و گفت و گو توسط خود مراجع کنترل می شود.

در این روش «ارزشیابی» به معنای نمره دادن و نمره گرفتن مطرح نیست. یکی از ویژگی های عمومی این روش آن است که مراجع براساس نیاز به مشاوره مراجعه می کند و یک الزام درونی او را به سوی مشاور سوق می دهد، نه الزامات خارجی و تحمیلی. الگوی مشاوره دارای سه عنصر یا سه رکن است. این عناصر هر کدام به یکی از ویژگی ها و مؤلفه های شخصیتی انسان، به ویژه جوانان، مربوط می شود.

۱- عنصر عاطفی 
اساس شکل گیری و گفت و گوهای دینی در قالب مشاوره، بر ایجاد رابطه عاطفی همراه با اعتماد استوار است. مشاور باید بتواند با مراجع خود ارتباط برقرار کند. برای اینکه چنین فضای عاطفی به وجود بیاید، او باید از چهار راهکار استفاده کند. به عبارت دیگر، ایجاد فضای عاطفی مبتنی بر چهار ویژگی است: همدلی، توجه مثبت بدون شرط، صداقت، و گوش دادن فعال.

الف) همدلی
«همدلی» عبارت است از: توانایی درک تجربه های درونی دیگران و سهیم شدن در آنها. اگر خود را به جای دیگران بگذاریم، می توانیم به دنیای درونی و تجربه پدیدار شناختی آنها راه پیدا کنیم.

ب) پذیرش مثبت بدون شرط
مشاور برای اینکه بتواند با مراجع خود ارتباط عاطفی برقرار کند، باید بدون قید و شرط به او احترام بگذارد، صرفاً به دلیل اینکه انسان است و از سر نیاز به او مراجعه کرده است. این اصل بر این اساس استوار است که انسان، ماهیتی مثبت دارد و اگر بدون قید و شرط مورد پذیرش قرار گیرد، او نیز بهتر و راحت تر پیام را دریافت می کند و بهتر می پذیرد و کمتر مقاومت می کند.

اسلام نیز در مقام هدایت و رساندن پیام دین به انسان ها، به این اصل توجه دارد. «در پذیرش دین هیچ اجباری نیست (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است»(۵) یا در جای دیگر می فرماید: «ما راه را به او نشان دادیم خواه شاکر باشد یا ناسپاس»(۶)

ج) صداقت 
صداقت یا درستی به معنای آگاهی از احساسها و اندیشه های درونی واقعی خود و توانایی سهیم کردن دیگران در آنهاست. کسانی که صداقت دارند، تصنعی یا دفاعی رفتار نمی کنند. در نتیجه، مخاطبان آنها نیز حالت دفاعی به خود نمی گیرند و آمادگی پذیرش بیشتری پیدا می کنند.

د) گوش دادن فعال
به معنای انعکاس دادن، تکرار کردن و روشن سازی گفته ها و مقصودهای مراجع است. در انعکاس مطالب، مشاور و راهنما همچون آینه ای نگرش های مراجع را به وی نشان می دهد. گوش دادن فعال در مشاوره نقش مؤثری در ایجاد ارتباط عاطفی میان مشاور و مراجع دارد.

۲- عنصر انگیزشی
انگیزش به عوامل موجود در یک فرد (مانند نیازها، امیال و علایق) اشاره دارد که رفتار را در جهت یک هدف فعال می سازند، نگهداری می کنند و سوق می دهند.

نیازها، امیال و علایق، که زیربنای انگیزش در رفتار آدمی هستند، شامل مجموعه نیازهای فیزیولوژیکی و روان شناختی می شوند. در الگوی مشاوره، این نیازها و امیال مورد توجه قرار می گیرند؛ زیرا بدون توجه به نیازهای مراجع، نمی توان او را راهنمایی و هدایت کرد. این نیازها از نیازهای زیستی شروع می شوند تا نیازهای متعالی مانند زیبایی شناختی، کمال طلبی، عشق و جاودانگی ادامه می یابند.

۳- عنصر شناختی
برای اینکه مشاور بتواند وارد دنیای اندیشه ها و تفکرات مراجع شود، باید به سطح تحول شناختی مراجع توجه داشته باشد. عنصر شناختی یعنی این که مشاور باید مطالب خود را به صورت منطقی و منطبق با سطح تحول شناختی مراجع تنظیم کند. به عبارت دیگر، مشاوره باید هم به میزان آگاهی و هم سطح توان و استعداد مراجع توجه کند و مشاوره را با توجه به دو نکته مزبور تنظیم نماید تا برای مراجع، هم جذاب و هم قابل استفاده باشد.

به نظر می رسد بهترین روش برای آموزش آموزه های دینی به جوانان، استفاده از الگوی «مشاوره» است؛ درا ین روش به مسایلی توجه شده است که با روحیات نوجوان و جوان با مؤلفه های روان شناختی شخصیت آنها سازگارترند.

علاوه بر این، تجربه عملی هم نشان داده است که این الگو در جوانان بهتر جواب می دهد و سیره عملی پیامبر نیز در آموزش دین به مردم، به ویژه جوانان، مؤید این ادعاست. قرآن کریم در توصیف شخصیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «هر آینه شما را پیامبری از خودتان آمد که به رنج افتادنتان بر او گران و دشوار است، به [هدایت] شما دل بسته است و به مؤمنان دلسوز و مهربان است»(۷)

سیره عملی پیامبر این بود که با مخاطبان خود از طریق همدلی، پذیرش مثبت بدون شرط، صداقت و گوش دادن فعال، ابتدا ارتباط عاطفی برقرار می کرد، سپس معارف دین را برایشان بیان می نمود. قرآن می فرماید پیامبر از خود شماست؛ یعنی بسیار به شما نزدیک است؛ شما را خوب درک می کند و اگر رنج کوچکی به شما برسد، برای او بسیار گران است.

این نهایت همدلی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نسبت به امت عموماً و نسبت به مردم زمان خودش بخصوص نشان می دهد. علاوه بر این، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به همه انسان ها احترام می گذاشت، حتی افرادی که از روی جهالت به او توهین می کردند مورد توجه مثبت بدون شرط آن حضرت قرار می گرفتند. تاریخ زندگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سرشار از رفتارهای احترام آمیز با مردم است.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به عیادت افرادی می رفت که رفتارهای نامناسبی با او داشتند و این پذیرش مثبت بدون شرط بیش از سخنرانی های او موجب می شد مردم جذب اسلام شوند و زمینه ساز هدایت آنها بود. صداقت در رفتار، صمیمیت و دل سوزی پیامبر آن قدر زیاد بود که قرآن می فرماید: پیامبر نه تنها مردم را دوست می داشت، حتی دل بسته و مشتاق هدایت آنها بود و برای ایجاد ارتباط عاطفی، سر تا پا گوش بود. آن حضرت آن قدر در گوش دادن به سخنان مراجعان خود، اهتمام می ورزید که قرآن کریم از او تعبیر به «اذن» (گوش) می کند. «او گوش است، شنوای سخن هر کسی است بگو: گوش نیکوست برای شما»(۸)

ویژگی دیگری که الگوی مشاوره را کارآمدتر از سایر الگوها می کند این است که در این الگو، مشاور و راهنما وقتی با مراجعه کننده ارتباط عاطفی عمیق برقرار می کند، زمینه بیان احساسات، نگرش ها و نیازها فراهم می شود. کار مشاور و راهنما این است که وقتی مراجع احساسات و نیازهای خود را آشکار کرد، او راه صحیح ارضای این نیازها را به او نشان دهد.

نیاز به حقیقت طلبی، نیاز به کمال مطلق، نیاز به زیبایی، نیاز به معنویت که در قالب نیاز به دین و معارف الهی قابل طرح هستند از جمله نیازهای متعالی انسان می باشند. مشاور در مرحله نخست، باید او را متوجه مصداق واقعی نیاز به تعالی، که همان آموزه های دینی است، کند. وقتی مراجعه کننده به این میزان از شناخت رسید که معارف الهی عطش معنوی و نیازهای متعالی انسان را ارضا می کند، تنها راه صحیح ارضای نیازهای متعالی خود را از مجرای دین و معارف الهی می یابد.

در واقع در الگوی مشاوره به عنصر «انگیزش»، که بیانگر نیازهای آدمی است، توجه می شود و توجه به نیازها در زمان مناسب، فرایند آموزش را برای مربی و متربی تسهیل می کند. مربی دینی نیز باید این احساس نیاز را در مخاطبان خود ایجاد کند. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در آغاز رسالتش، اولین سخنی که به مردم فرمود این بود: «قولوا لا اله‌ الا الله تفلحوا». فلاح و رستگاری سعادت طلبی یکی از مهمترین و اصلی ترین گرایش های انسان است.

بنابراین، پیامبر بر این گرایش فطری بشر – که مربوط به بعد انگیزشی می شود- تأکید کرد و سپس مردم را متوجه این حقیقت ساخت که توحید و یکتاپرستی، که جوهره دین و اساسی ترین آموزه دینی است، شما را به این خواست فطری و ذاتی می رساند و به آنها می فهماند تنها راه سعادت شما «آموزه های دینی» هستند و خود این آموزه ها نیز با فطرت و سرشت شما هماهنگ می باشند.

در واقع، پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از ایجاد ارتباط به عنصر «انگیزشی» در مخاطبان خود توجه کرد و این موجب شد مردم فوج فوج به سمت پیامبر بیایند و جالب اینکه بیشتر افرادی که به پیامبر ایمان می آوردند، جوانان بودند.

در الگوی مشاوره، علاوه بر توجه به بعد عاطفی جوانان و همچنین به بعد انگیزشی آنها، به سطح شناختی آنها نیز توجه شده است و این بیانگر این حقیقت است که مشاور و راهنمای دینی، باید به دو نکته توجه داشته باشد:

۱- توجه به سطح تحول شناختی مخاطب؛

۲- تنظیم آموزه‌های دینی به گونه ای که متناسب با توانایی و سطح فهم مخاطب باشد.

در الگوی مشاوره، فرض بر این است که مخاطب و مراجعان در چه سطحی قرار دارند و قدرت درک و تجزیه و تحلیل آنان در چه سطحی است؟ روان شناسان رشد، به ویژه کسانی که در زمینه رشد شناختی تحقیقات گسترده ای انجام داده اند، مانند پیاژه، بر این باورند که جوانان از نظر تحول شناختی، در دوره تفکر انتزاعی و صوری قرار دارند؛ یعنی در استدلال کردن، فرضیه ساختن، توجه به آینده، حل مسأله و در نهایت، تجزیه و تحلیل مسایل دقیق هستند، یعنی «به حداکثر کارآیی هوشی رسیده اند.»

در این الگو، مشاور و راهنما به سطح شناختی مراجعانش توجه دارد و «آموزه های دینی» را متناسب با میزان فهم و درک آنها تنظیم می کند.

وقتی مطالب، متناسب با فهم دانش پژوه و مراجع باشند، فرایند یادگیری، بهتر تحقق پیدا می کند و آموزش برای فرد، لذتبخش می شود. پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سایر انبیا (علیهم السلام) در برخورد با مردم و آشنا کردن آنها با معارف دین، به بعد شناختی آن توجه داشتند و مطالب را در سطح فهم مخاطبان بیان می کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «ما انبیاء امر شده ایم که با مردم، در سطح فهمشان سخن بگوییم»(۹)

به نظر می رسد، در میان الگوهای موجود – تبلیغ، تدریس، تربیت و مشاوره- الگوی «مشاوره» برای آموزش و انتقال آموزه های دینی به جوانان از کارآیی بیشتری برخوردار است؛ چه این که در این الگو، مشاور و راهنما در مرحله اول، آنچه در الگوی مشاوره مطرح شد در واقع، بیان این حقیقت بود که یکی از بهترین راه کارهای آموزش آموزه های دینی به جوانان استفاده از الگوی «مشاوره» است. اما گامهای بعدی که باید برداشته شوند تا به هدف اصلی مقابله با دین گریزی یا پیش گیری از دین گریزی نایل شویم، عبارتند از:

۱- تقویت بعد شناختی جوانان نسبت به آموزه های دینی؛

۲- اصلاح یا تغییر شناخت های قبلی از دین؛

۳- معرفی دین به عنوان برنامه زندگی؛

۴- معرفی دین به عنوان راه منحصر به فرد برای دست یابی به سعادت واقعی؛

۵- معرفی شخصیت های کاملی که در پرتو آموزه های دینی به تکامل واقعی دست یافته اند؛

۶- عملیاتی کردن دین در همه ابعاد زندگی؛

۷- معرفی عواملی که موجب انحراف می شوند.

علاوه بر این، توجه دادن به نکات ذیل بسیار مفید است:

الف: تفهیم این واقعیت که معنویت و رابطه با خداوند باید فقط از طریق عمل به آموزه های دینی باشد و این رابطه معنوی با خداوند به روزهای سخت زندگی محدود نمی شود، بلکه تجلی کامل ارتباط با خدا در همه فراز و نشیبهای زندگی قابل مشاهده است.

ب: برای تقویت بعد انگیزشی جوانان نسبت به دین، آثار ارزنده دین باوری را در جنبه های فردی و اجتماعی برایشان بازگو کنیم تا انگیزه بیشتری برای ارتباط با خدا پیدا کنند و دین را به عنوان گران بهاترین هدیه خداوند به انسان تلقی کنند.

ج: آنان را به این حقیقت آگاه کنیم که برخورداری از معارف دینی می تواند بر عوامل بازدارنده ای همچون اضطرابها و استرسهای زندگی غلبه نماید و اطمینان و آرامش را جایگزین آن کند.

د: شیوه های صحیح ارتباط با خدا را با استفاده از معارف ناب دینی و سیره عملی دین باوران واقعی – یعنی پیشوایان معصوم (علیهم السلام)- به آنها ارائه دهیم؛ شیوه هایی که هم از طریق عمل و هم از راه عشق می توانند جوان را به حقیقت مطلق واصل نمایند.

ه: به جوانان یادآور شویم که بهره گیری از آموزه های دینی به آدمی شخصیت، اعتماد به نفس و عزت نفس می دهد و همه رفتارهای او را در جهت صحیح هدایت می کند و جوان در پرتو چنین هدایتی قادر خواهد بود دیگران را جذب خود کند و به روابط اجتماعی خود تعالی بخشد و یک زندگی اجتماعی موفق را پایه ریزی کند.

و: به جوانان گوشزد کنیم که مطالعه زندگینامه بزرگان دین و سیره اولیای خدا بهترین الگوهای عملی را به آنها نشان می دهد و با الگو قرار دادن آنها بهترین شیوه های تقرب به خدا و حضور در محضر دوست را برای آنها فراهم می نماید.

پی‌نوشت‌ها:

۱- هود آیه ۲۹

۲- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج ۲ ص ۱۵۲

۳- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۳۲

۴- مجلسی، همان، ج ۱۰۳، ص ۲۱۹

۵- بقره، آیه ۲۵۶

۶- انسان، آیه ۳

۷- توبه، آیه ۱۲۸

۸- توبه، آیه ۶۸

۹- مجلسی، همان، ج ۱، ص

منبع: الشیعه از روزنامه قدس



Source link

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *